۰۶ تير ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۰

خاطرات تلخ نماینده مجلس اول از لحظات بعد از انفجار حزب جمهوری و بیرون آوردن اجساد

محسن رهامی نماینده مجلس اول، که در لحظه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، در حیاط حزب بوده است می گوید: یادم نمی رود که مرحوم شهید قندی، وزیر پست و تلگراف و تلفن، شهید عباسپور ، وزیر نیرو و شهید فیاض بخش، وزیر مشاور و رئیس سازمان بهریستی کشور، در کنار هم بودند و کاملا پرس شده بودند.
کد خبر : ۴۶۶۶۷۸

در شامگاه هفتم تیر 1360، آیت‌الله بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهره‌های برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار  دفتر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.انفجاری که مجاهدین خلق آن را سازماندهی کرده بودند.

محسن رهامی فعال سیاسی اصلاح طلب که آن زمان نماینده مجلس بوده است، خاطرات تلخی از آن روز دارد.

او که چندی پیش در خبرآنلاین حضور یافته بود در بخش از خاطراتش از مجلس اول، به تهدید شدن نمایندگان در جریان بررسی طرح عدم کفایت بنی صدر اشاره  کرد و گفت: روقتی که ما در مجلس برای بررسی عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر آماده می شدیم اطلاعیه های تهدید آمیزی علیه نمایندگان مجلس از سوی سازمان مجاهدین خلق پخش شد و به دست نماینده ها رسید، مبنی بر این که هر نماینده که  به عزل بنی صدر رای دهد، سازمان مزبور از وی انتقام خواهدگرفت. فضای تند و تهدید آمیزی بوجود آمده بود . عده ای هنوز باور نمی کردند که اعضای سازمان مجاهدین خلق مرتکب قتل نماینده ها یا نیروهای مردم عادی شوند، زیرا همواره این سازمان تلاش می کرد چهره مردمی و انقلابی از خود نشان دهند. 

وی افزود: بهرحال به این جمع بندی رسیدیم که با این وضع چنددستگی و آشفته بازاری که ایجاد شده بود، نمی شود کشور ، خصوصا جنگ را اداره کرد،  در نتیجه اکثریت مجلس به عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر رای داد، از عصر همان روز سی ام خرداد سال۱۳۶۰، سازمان مجاهدین شروع کرد به عملی کردن تهدیدات خود. بعد از ظهر ان روز در تهران، در میدان هفت تیر و چند نقطه دیگر درگیری و آتش زدن وسایل نقلیه عمومی و حمله به اماکن عمومی و بانکها شروع شد، تا به انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، واقع در سرچشمه تهران در هفتم تیر ماه منجر گردید.

در حیاط حزب جمهوری اسلامی بودم که انفجار رخ داد
رهامی ادامه داد: من هم از جمله اعضای همان جلسه بودم که از چند ماه قبل شبهای چهارشنبه در آن محل تشکیل می گردید. این جلسه جهت هم اندیشی بین نمایندگان همفکر مجلس که نوعا عضو حزب جمهوری اسلامی بودند تشکیل می گردید، نوعا تنی چند از وزراء و سایر مدیران ارشد کشور، حسب مورد، در جلسه شرکت می کردند. تعداد ما حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر بالغ می گردید. من آن روز به خاطر مهمانی که از قم برایم رسیده بود به نماز جماعت مغرب و عشاء، که اغلب به امامت مرحوم آقای بهشتی اقامه میگردید، نرسیدم. با تاخیر خودم را به ساختمان حزب رساندم. وقتی وارد حیاط حزب شدم انفجار رخ داد. من از اول انفجار تا نزدیک صبح که آخرین جنازه را بیرون آوردیم آنجا بودم.

رهامی با بیان اینکه کسانی را که اول بیرون آوردیم، صدمات سختی دیده بودند، اظهار داشت: ولی اغلب زنده بودند، ازجمله، آقای کیاوش( علوی تبار) نماینده اهواز، حجت الاسلام فردوسی پور نماینده مشهد، آقای محمودی نماینده قصر شیرین، حجت الاسلام مروی سماورچی نماینده طرقبه و چناران، اما کسانی را که وسط ساختمان بودند و با استفاده از جرثقیل های سنگین ، جهت برداشتن تیرآهنها، در ساعت های ۱۰ و ۱۱ شب به بعد، بیرون آوردیم، متاسفانه همگی شهید شده بودند. 

او که با تلخی از آن ساعات بعد از انفجار یاد می کرد، ادامه داد: یادم نمی رود که مرحوم شهید قندی، وزیر پست و تلگراف و تلفن، شهید عباسپور ، وزیر نیرو و شهید فیاض بخش، وزیر مشاور و رئیس سازمان بهریستی کشور، در کنار هم بودند و کاملا پرس شده بودند. مرحوم شهید بهشتی، رئیس دیوانعالی کشور و مرحوم استکی( نماینده شهر کرد) و سایر کسانی که نزدیک تریبون و محل اصلی انفجارها بودند، بدنشان بیشتر متلاشی شدت بود، در این فاجعه بیش از ۸۰ نفر از بهترین فرزندان این مملکت، و از صادق ترین و پاکترین خدمتگذاران کشور، به شهادت رسیدند، که ۲۷ نفر آنها نماینده مجلس بودند. 

رهامی گفت: یکی از بدترین روزهای عمرم همان روزها و لحظه ها بود، که به چشم دیدیم، این فاجعه محصول جنایت و خیانت خیانتکارانی بود، که شعار خدمت به خلق و مبارزه با امپریالیسم آنها گوش فلک را کر می کرد. بعد از آن هم در خارج و داخل کشور، این نوع جنایتها و خیانتهایشان را ادامه داده اند. به نظر من قضیه از دست رفتن سرمایه انسانی عظیم و کم نظیری که با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و انفجار هشتم شهریور ساختمان ریاست جمهوری، پیش آمد، سالیان درازی طول خواهد کشید که جبران گردد، ودر واقع بعید میدانم که جبران شود.