۲۵ آذر ۱۳۸۸ - ۰۶:۰۴
سيد حميد روحاني جديد ترين قرباني آيت الله هاشمي رفسنجاني

دفتر هاشمي رفسنجاني مامور امام براي تدوين تاريخ انقلاب را "سلاخ دين ستيز" خواند

تنها كسي كه امام راحل به حسب اطمينان تام به او ماموريت تدوين تاريخ انقلاب را به وي سپرده بود بعد از آنكه چندي پيش طي سخناني در برابر انحرافات آقاي هاشمي رفسنجاني از خط نوراني امام خميني با بياني صريح هشدار داد با فحاشي بي سابقه دفتر رئيس مجمع تشخيص قرار گرفت...دفتر هاشمي كه گويا بازخواني تاريخي وقايع اخير توسط مورخ امين امام را مايه بدنامي تاريخي وي يافته بود در راستاي تز "زنده باد مخالف من" و "درود برتكثر آراء" خطاب به اين پير مرد مورخ او را "باند باز، تحريف كننده - بخوانيد دروغگو - سخيف، معاند، كسي كه مختصري امام را درك كرده و كمي با او آشنايي دارد، توطئه گر، دشمن روحانيت، احساسي، همراه با قدرت طلبان، هاشمي ستيز، سلّاخ دين ستيز، فروغلطيده در لجن زار، غبارآلود كننده آئينه تاريخ و..." معرفي كرد!!!
کد خبر : ۴۵۸
سيد حميد روحاني كه چندي پيش طي سخنراني مفصلي ريشه هاي دشمني آيت الله هاشمي رفسنجاني با محمود احمدي نژاد را برشمرده بود مورد عنايت وي آقاي هاشمي قرار گرفت.

به گزارش صراط روحاني در سخنان اخير خود گفته بود:
""...در هر صورت وقتی که ایشون دید که رهبری را که نتونست آلت دست کنه امیدش به این بود که حالا دولت هائی که به قدرت می رسند. اونها اقلا در خدمت او باشند، نظر او را اجرا کنند، سیاست او را اجرا کنند، با ایشون مشورت کنند افراد و اعضای وابسته به او را در کابینه ها جا بدهند. یدفعه چشم باز کرد مواجه شد با شخصیتی به نام احمدی نژاد که اصلا تره خورد نمی کنه و این دیونش کرد و خیلی اونو ناراحت کرد. حدود یک سال پیش بود، آقای مسیح مهاجری(1)در ملاقاتی که با من داشت گفت که آقای هاشمی گفته نباید بگذاریم بار دیگه آقای احمدی نژاد دیگه رای بیاره. در انتخابات آینده به هر قیمتی که هست باید او را با شکست مواجه کنیم و نگذاریم که رای بیاره.

می گفت من ازش سوال کردم که نظرتون به کیه؟ چه کسی بعد از ایشون می تونه به عنوان کاندید ریاست جمهوری مطرح باشه، می گفت جواب داد که، معذرت می خوام عین تعبیرش ناچارم به عرض برسانم، بله احمدی نژاد نیاد هر خری بیاد عیب نداره. یوقت از آقای مهاجری سوال کردم یعنی ایشان می گه یک خر بیاد، ایران را به اصطبل تبدیل کنه اما احمدی نژاد نیاد. خوب ببنید این وضع این روزه بود. حالا به همان نحوی که در خاطراتش نوشته، این خیلی جالبه ببنید تفاوت فکری او با امام و دید امام نسبت به مردم و دید او نسبت به مردم."


اما دفتر هاشمي كه گويا بازخواني تاريخي وقايع اخير توسط مورخ امين امام را مايه بدنامي تاريخي وي يافته بود در راستاي تز "زنده باد مخالف من" و "درود برتكثر آراء" خطاب به اين پير مرد مورخ او را "باند باز، تحريف كننده - بخوانيد دروغگو - سخيف، معاند، كسي كه مختصري امام را درك كرده و كمي با او آشنايي دارد، توطئه گر، دشمن روحانيت، احساسي، همراه با قدرت طلبان، هاشمي ستيز، سلّاخ دين ستيز، فروغلطيده در لجن زار، غبارآلود كننده آئينه تاريخ و..." معرفي كرد!!!

هاشمي در جوابيه موهني كه به يك استاد تاريخ داده مي نويسد:

"... در آميختن جملات سخيف با نقد تاريخي، هرچند طي سال‌هاي گذشته توسط بعضي از مورخان معاند، مرسوم شده، اما گام نهادن اشخاصي كه مختصري محضر امام راحل را درك نموده و با سلوك متقيانه آن عبد صالح كمي آشنا هستند، در اين مسير، باعث تعميق ترديد در صداقت تاريخي مي‌شود كه براي آيندگان از حوادث پيش و پس از انقلاب اسلامي به رشته تحرير درآمده و يا مي‌آيد.

روحاني در بخشي از سخنان مستند خود گفته بود:
"هاشمي در خاطراتش می نویسه که وقتی بنی صدر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد ما شناخته بودیم بنی صدر را، خیلی با امام صحبت کردیم که بنی صدر را کنار بزنیم، اما امام نسبت به بنی صدر نظر مثبت داشت و هر چی ما در این زمینه با امام صحبت می کردیم نتیجه ای نداشت، حتی من نمیدونم چیکار کردم، گریه کردم ولی امام سفت و سخت از بنی صدر حمایت می کرد تا بالاخره معلوم شد که نظر ما درست بود.

حالا خوشبختانه ابوالحسن بنی صدر خاطرات خودش را منتشر کرده در فرانسه، کاش این کتاب بیاد ایران و در دسترس مردم قرار بگیره، لااقل این قسمت می گه وقتی من رفتم به آقای خمینی گفتم که من می خوام کاندید بشم ایشان مخالفت کرد. گفت شما به سه دلیل صلاحیت ندارید؛ یک ولایت فقیه را قبول ندارید، دوم نظر منفی نسبت به روحانیون دارید، سومش حالا یادم نیست.

امام دیدید که در نامه 6/1/68 خطاب به آقای منتظری می گويد: "والله که من به بنی صدر رای ندادم"، قسم جلاله می خورند!
امام بهتر از هر کسی بنی صدر رو می شناخت. تفاوت امام با امثال آقای هاشمی رفسنجانی در این بود که امام اینجور نبود که تا روزی که به قدرت نرسیده دم از مردم بزنه، دم از خلق بزنه و وقتی که به قدرت رسید گور پدر مردم و دیگه به مردم اعتنا نکنه... "

هاشمي كه انتقاد از خودش را مساوي حمله و ستيز با روحانيت تلقي كرده در ادامه اين جوابيه علمي مي افزايد:
"اين تاسف موقعي عميق‌تر مي‌شود كه بدون عبرت گرفتن از حوادث دو قرن اخير ايران، به ويژه حوادث پس از مشروطه، به عنوان يك فرد روحاني، خواسته يا نخواسته توطئه شوم ”روحانيت‌ستيزي” و القاي فساد روحانيون انقلابي را در يك سخنراني كاملا احساسي تسهيل مي‌نماييد. به نظرم اطلاع داريد كه پروژه ”هاشمي‌ستيزي” با هدف نردبان‌سازي براي ستيز همه‌جانبه با حضور روحانيت در امور اجرايي و تقنيني چنان رندانه كليد خورده است كه شخصيت‌هاي روحاني چون شما را در اين مسير با خويش همراه مي‌نمايد تا با بلندگو قرار دادن براي بيان ما في‌الضمير، بناي قدرت خويش را رفيع و مستحكم سازند (!)
نگاهي از سر تامل به تيتر شدن سخنان انتقادي و غيرانتقادي بعضي از شخصيت‌هاي روحاني مجلس و ديگر نهادها و ارگان‌ها عليه آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در بعضي از خبرگزاري‌ها و روزنامه‌ها، حكايت از عقبه بسيار خطرناك گردانندگان پروژه ”روحانيت‌ستيزي” دارد كه در همين گذشته نه‌چندان دور رگه‌هايي از اين پروژه را در اظهارات پاليزدار ديديد.

هاشمي كه از شش ماه پيش تاكنون به واسطه حمايت از ضدانقلابيون داخلي بارها مورد عنايت دشمنان انقلاب قرار گرفته در ادامه مي نويسد*:
اگر اين سخنان بر زبان تكنوكرات‌ها و ليبرال‌هاي مغرض و معاند جاري و در نشريات اپوزوسيون انقلاب منتشر مي‌شد، هضم آن براي دوستان و دوستداران انقلاب آسان بود، چون پيداست كه آنان به عنوان آلترناتيوهاي خيالي، حضور روحانيت را در مصادر امور برنمي‌تابند و تاريخ موارد بسياري از تهمت‌ها عليه هاشمي رفسنجاني را از نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب تا اين اواخر در اسناد و منابع خويش دارد، اما بالا زدن آستين همت توسط بعضي از روحانيون براي برآورده‌ كردن آرزوي محال دوري «مردم از روحانيت» از تناقض‌هاي عجيب و غريب روزگار است.

اين جوابيه در ادامه با لحني بي سابقه خطاب به نماينده امام خميني در بازنويسي تاريخ انقلاب مي افزايد:
"سابقه ذهني جامعه از آقاي زيارتي (حجت‌الاسلام سيد حميد روحاني)، فردي است كه حتي حاضر است در چرخش 180 درجه‌اي شخصيت‌ها انقلاب و زبرالحديدهاي (منظور آقاي هاشمي خودشان مي باشد) نهضت امام خميني (ره) را به مذبحي مي‌برد كه سلاخان «دين ستيز» آن را براي استحاله انقلاب در بعضي از رسانه‌هاي مرموز بنا كرده‌اند (!)"

اما از همه تكان دهنده تر تحريف عجيب سخنان مقام معظم رهبري در مورد آقاي هاشمي در اين جوابيه است. به نحوي كه جوابيه مذكور باوجود سپري شدن تنها پنج ماه از سخنان رهبري مبني بر وجود اختلافات متعدد با آقاي هاشمي رفسنجاني با تحريف تاريخ مواجه شد.

جوابيه نويس هاشمي مي نويسد:
"باور اين جمله به نقل از شما در رسانه‌ها سخت است كه «كسي روزي مرد شماره 2 خوانده مي‌شد،‌وقتي ديد كه مقام معظم رهبري در مقابل نفسانيات تسليم نمي‌شود، در انتخابات رياست جمهوري نهم با سر و مغز زمين خورده.»؟!
آيا مي‌توان سخنراني 29 خرداد مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نماز جمعه درباره هاشمي رفسنجاني را آن‌گونه كه شما مي‌گوييد، برخاسته از خون دل دانست كه صراحتا مي‌گويد «اختلاف من و آقاي هاشمي يك توهم است؟» آيا اين توهم شامل شما هم مي‌شود؟"

ادعاي فوق در حالي مطرح شده كه به استناد فيلم خطبه نمازجمعه معظم له و پايگاه اطلاع رساني حضرت آقا، رهبري معظم انقلاب صراحتا خبر از وجود اختلاف بين خود و آقاي هاشمي داده و نظر خود را در اختلاف بين رئيس جمهور و آقاي هاشمي به احمدي نژاد نزديك دانستند؛
" من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر داريم، كه طبيعى هم هست؛ ولى مردم نبايد دچار توهم بشوند، چيز ديگرى فكر كنند. البته بين ايشان و بين آقاى رئيس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‏نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمينه‏ى مسائل خارجى اختلاف‏نظر دارند، هم در زمينه‏ى نحوه‏ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‏نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‏نظر دارند؛ و نظر آقاى رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است."


هاشمي در ادامه جوابيه محترمانه خود به سيدحميد روحاني مي افزايد:
"اگرچه «فرو غلطيدن در لجن‌زار» از عبارات شما در اين سخنراني است، اما آيا اندكي تامل مي‌نماييد كه خداي نخواسته با سوار شدن بر توسن افراط و تفريط، القاعده‌وار در تنگناهاي لجن‌زا تندروي‌‌ها فرو غلطيده‌ايد؟
اميد آنكه براي خوشايند عده‌اي كه ديروز و امروزشان معلوم است و همه مي‌دانيم براي فرداي اين مملكت چه خيال‌هاي شومي در سر دارند، آيينه تاريخ را بيش از اين غبارآلود ننماييم كه اگر روزي خورشيد حقيقت بر آن بتابد، پاسخي در پيشگاه خداوند نداشته باشيم."

گفتني است مطابق اسناد تاريخي خدشه ناپذير (صحیفه نور، جلد 21، صص 239 - 240) حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) در تاریخ 1367/10/25 خطاب به استاد سيد حميد روحاني چنين نوشته بوده اند:


"جناب حجت الاسلام آقاي آسيد حميد روحاني زيارتي، دامت افاضاته

با تشكر از زحمات جنابعالي در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي و تلاش قابل تقديرتان در تدوين تاريخ انقلاب اسلامي، اميدوارم بتوانيد با دقت، تاريخ حماسه‌آفرين و پر حادثه انقلاب اسلامي بي‌نظير مردم قهرمان ايران را بدان گونه كه هست ثبت نماييد...
از شما مي‌خواهم هر چه مي‌توانيد سعي و تلاش نماييد تا هدف قيام مردم را مشخص نماييد، چرا كه هميشه مورخين اهداف انقلاب‌ها را در مسلخ اغراض خود و يا اربابانشان ذبح مي‌كنند. امروز همچون هميشه تاريخ انقلاب‌ها، عده‌اي به نوشتن تاريخ پر افتخار انقلاب اسلامي ايران مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند. تاريخ جهان پر است از تحسين و دشنام عده‌اي خاص، له و يا عليه عده‌اي ديگر و يا واقعه‌اي در خور بحث. اگر شما مي‌توانستيد تاريخ را مستند به صدا و فيلم حاوي مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‌هاي مردم رنجديده كنيد، كاري خوب و شايسته در تاريخ ايران نموده‌ايد. بايد پايه‌هاي تاريخ انقلاب اسلامي ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها باشد. شما بايد نشان دهيد كه چگونه مردم، عليه ظلم و بيداد، تحجر و واپس‌گرايي قيام كردند و فكر اسلام ناب محمدي را جايگزين تفكر اسلام سلطنتي، اسلام سرمايه‌داري، اسلام التقاط و در يك كلمه اسلام آمريكايي كردند.

شما بايد نشان دهيد كه در جمود حوزه‌هاي علميه آن زمان كه هر حركتي را متهم به حركت ماركسيستي و يا حركت انگليسي مي‌كردند، تني چند از عالمان دين باور دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم فقير و زجر كشيده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پيروز بيرون آمدند.

شما بايد به روشني ترسيم كنيد كه در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامي و مبارزه روحانيت اصيل در مرگ‌آباد تحجر و تقدس‌مآبي چه ظلم‌ها بر عده‌اي روحاني پاكباخته رفت، چه ناله‌هاي دردمندانه كردند، چه خون دل‌ها خوردند، متهم به جاسوسي و بي‌ديني شدند ولي با توكل بر خداي بزرگ كمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسيدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ايمان و كفر، علم و خرافه، روشنفكري و تحجرگرايي، سرافراز - ولي غرقه به خون ياران و رفيقان خويش - پيروز شدند.

حرف بسيار است، و من حال نوشتن بيش از اين را ندارم. خداوند به شما كه مورد علاقه من هستيد و خود از ستم‌كشيده‌هاي اين انقلابيد، توفيق بندگي دهد تا بتوانيد با در نظر گرفتن او - جل و علا - واقعيت‌ها را براي نسل آينده ثبت كنيد. من به شما دعا مي‌كنم و از واحد فرهنگي بنياد شهيد تشكر مي‌كنم كه به شما كمك مي‌كند تا انشاء الله بتوانيد كارتان را به پايان برسانيد. و السلام."
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
* از آنجايي كه ارسال جوابيه مذكر قطعا با موافقت آقاي هاشمي بوده در برخي نقل قولها به جاي دفتر، از صاحب دفتر نام برده شده است.
نظرات بینندگان
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۲۸ - ۲۶ آذر ۱۳۸۸
۰
۰
اگه اهل تحقیق و کمی زیرک باشید می تونید متن نامه هاشمی را با ادبیات عماد باقی مقایسه کنید تا کمی به ماهیت نویسنده نامه های اخیر هاشمی پی ببرید.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۳۳ - ۲۷ آذر ۱۳۸۸
۰
۰
این آقای ر..... قدرت تشخیص باد بسیار قوی دارند.
میدونند باد کدوم طرفی خواهد وزید به همین دلیل قبل از انتخابات نامه استفا برا آقا میفرستند تهدید به آشوب خیابانی ولشگر کشی میکنند و بعد که آب از آسیاب افتاد خطاب به رهبری فدایت شوم میگه و این سیکل تکرار میشه تا مبادا از سیاست دور نباشه
ایشون طرفدار نظریه که (آدم ها دشمن همیشگی و دوست همیشگی ندارند)
ناشناس
|
OMAN
|
۱۵:۵۶ - ۲۸ آذر ۱۳۸۸
۰
۰
براساس حرفهاي شماودوستانتان كه درمورد ياران امام مثل آقاى ميرحسين موسوي و... ملاك حال افراد ميباشد اين مسئله درمورد آقاى روحاني هم همينطور است صرف اينكه امين ترين فرد براي نوشتن تاريخ انقلاب ازطرف امام آقاي روحاني بودند دليل بر بى خطا بودن ايشان درحال حاضر نمي باشد