۱۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۳
به کدامین جرم کشته می‌شویم؟

مدیران غفلت زده صنعت گاز پاسخ بدهند

اوضاع مدیریت در صنعت گاز کشور به گونه‌ای است که انگار نه انگار ۱۸ درصد از ذخایر گازی دنیا را دارا هستیم. البته این خصیصه فقط مختص به مدیران گازی کشور نیست؛ در عموم موارد، آش همین آش است و کاسه همین کاسه. بی‌توجهی به ارزش سرمایه‌های کلان کشور و عدم بهره‌وری مناسب از منابع زیرزمینی، آفتی است که عموم صنایع ایران از جمله صنعت گاز را بیمار کرده است. انفجار در خط لوله انتقال گاز اهواز – رامهرمز از جمله مصادیقی است که می‌توان آنرا به حساب بی‌مبالاتی مدیریت صنعت گاز کشور گذاشت.
کد خبر : ۴۵۶۳۵۳

به گزارش نبض بازار به نقل از آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی ” نفت ما ” مدیریت شرکت انتقال گاز باید در خصوص این انفجار شفاف‌سازی می‌کرد. باید به عموم مردم و مسئولان اعلام می‌کرد که دلیل اصلی این انفجار چه بوده است. ولی بخت با مدیریت معیوب ساکنان شرکت انتقال گاز یار بود و به موجب حوادث تلخ پیش‌آمده اخیر و نیمه تعطیل شدن کشور، هیچ جایگاه و رسانه‌ای دامان این خبرگان صنعت گاز را نگرفت.

اینکه عالیجنابان برای حفظ سطح نگه‌داشت صنعت گاز، صرفا باید منتظر وقوع یک انفجار باشند تا ضمن قطع گاز و جایگزین نمودن و بازسازی لوله، مشکل را حل و فصل کنند، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. اکنون در دنیای صنعت گاز، برای پیشگیری از حوادث در خطوط لوله گاز، از تکنولوژی پیشرفته‌ی “پیگ‌رانی” استفاده می‌شود. این تکنولوژی و دستگاه مربوطه در واقع در جهت پیشگیری از انفجار در شبکه گاز‌رسانی تعبیه شده است. عزیزان خوش‌نشین در طبقات بالایی شرکت انتقال گاز، باید پاسخ بدهند که آخرین بار خط لوله گاز رسانی اهواز – رامهرمز چه زمانی پیگ‌رانی شده است؟ مشخصا اگر این خط در طول 6 ماه الی 1 سال پیش پیگ‌رانی می‌شد، به راحتی امکان رفع مشکل و پیشگیری از انفجار مهیا می‌شد. اما چونکه مهندسان کارکشته و مجرب شرکت انتقال گاز، اعتقادی به پیشگیری ندارند صرفا منتظر می‌مانند تا حادثه‌ای رخ دهد و جان عزیزان مملکت را بگیرد. آنگاه نانجیبانه و با چهره‌ای مظلوم روبروی دوربین حاضر می‌شوند و ضمن پیام تسلیت اعلام می‌کنند که مشکل حل شد. تعجب از قوه قضاییه داریم که چرا به چنین مساله‌ی مهمی ورود نمی‌کند. دست‌کم این موضوع می‌تواند مصداق قتل غیر عمد باشد. هر چند که با بررسی دلایل حتی می‌توان مدیران مربوطه را به جرم “قتل عمد” مورد سوال و بازخواست قرار داد.

انفجار خط لوله اهواز – رامهرمز تنها یکی از ده‌ها موارد انفجاری است که می‌توانستیم ضمن پیگ‌رانی و مدیریت صحیح از وقوع آن ممانعت کنیم. در مهرماه 97 نیز انفجار در خط لوله گاز رسانی در باغملک خوزستان خبرساز شد. فرسودگی لوله و نشت گاز عامل انفجار اعلام شد. می‌توان گفت عامل بیش از 90 درصد انفجارهای شبکه گاز رسانی کشور به دلیل نبود تفکر پیشگیری و پیگ‌رانی است. اگر مدیران صنعت گاز از تکنولوژی مذکور استفاده می‌کردند، ضررهای میلیاردی عائد این صنعت و مردم کشور نمی‌شد. 

مسئولان و روسای شرکت انتقال گاز به خوبی خبر دارند که با پیگ‌رانی می‌توان عموم این انفجارها را به حداقل و حتی به صفر رساند. اما آنها از این مهم شانه خالی می‌کنند. عدم انجام این وظیفه‌ی خطیر، در نهایت منجر به صدمات مالی و جانی می‌شود. اما چه کسی پاسخگو است؟ چه کسی مسئول این خرابی‌ها است؟ انفجار لوله گاز بسان زلزله نیست که قابل پیشبینی و پیشگیری نباشد. حتی در مواجه با زلزله ضمن رعایت موارد و مسائل ایمنی، می‌توان تلفات و صدمات را به حداقل رساند. امروزه انفجار لوله‌ی گاز نه تنها قابل پیشگیری است، بلکه حتی می‌توان این واقعه را در خط گاز رسانی سراسری هر کشوری، به صفر رساند. اما دریغ از مقداری عرق ملی و غیرت در قبال جان کارگران. عامل قتل عام کارگران خط لوله گاز و داغدار نمودن خانواده‌های آنها و سایر مردم بی‌گناهی که جانشان را به واسطه این بی‌توجهی از دست می‌دهند، کیست؟

ضمن حواث مذکور منتظر شنیدن توضیحات لازم در خصوص چرایی انفجار خط لوله گاز اهواز – رامهرمز و برخورد با عاملان و مسئولان مربوطه بودیم که در اقدامی عجیب مدیر عامل شرکت انتقال گاز، در زمان بارندگی‌ها ابراز داشت شرکت انتقال گاز ایران در تمام نقاط کشور برای مقابله با بحران احتمالی سیل آمادگی لازم را دارد. محتوای سخنان سعید توکلی به نوبه خود جالب توجه است. این مسئول ادعا کرده که بازدیدها از کل مسیرهای خطوط اصلی گاز که در مناطق مختلف تحت تأثیر بارندگی قرار گرفته بودند، از سوی یاردهای عملیاتی خط لوله شرکت انتقال گاز انجام شده و در نقاطی که لوله دچار حادثه شده بود یا از لحاظ پوشش مشکلی پیدا کرده بود، شناسایی و هم زمان با بررسی‌ها و بازدیدهای فنی، ایمن‌سازی لازم صورت گرفته است.

ادعای توکلی در حالی صورت می‌گیرد که بازرسی و بازدید از خطوط لوله گاز با چشم و ضمن ماشین‌سواری، سال‌هاست مدفون شده است. ما منکر چشم بصیرت تیم کارکشته‌ی  مدیر عامل شرکت انتقال گاز و اطرافیانشان نیستیم؛ اما عزیزان امر هر چقدر هم چشم بصیرتشان براق باشد، نمی‌تواند جای پیگ‌رانی را بگیرد. این مدیران همانهایی هستند که بعد از وقوع فاجعه با لحنی بغض آلود، متمایل به گریه و با چهره‌ای نیمه نورانی ضمن ابراز همدردی با خانواده‌های قربانیان از حل مشکل پیش آمده خبر می‌دهند.

از توده عامه مردم انتظاری نیست؛ انتظاری نیست که بدانند امروزه سیستم‌های پیشرفته، وظیفه نقص‌یابی خطوط گاز رسانی کشور را بر عهده دارند نه چشمان لوچ مسئولان. اما از متخصصینی که از چند و چون کار و هویت صاحبان تفکر معیوبی که در تصمیم‌گیری تا جلوی‌بینی خود را می‌بینند، باخبرند، انتظار است وارد گود خبررسانی شوند و از این فساد مدیریتی که دامان ایرانیان را گرفته سخن بگویند.

چرا کسی به مردم نمی‌گوید که ایران در حال حاضر به جهت عدم پیگ‌رانی در خطوط گاز رسانی، بر روی یک بمب ساعتی اداره می‌شود. هر لحظه و هر آن ممکن است در هر نقطه‌ای اتفاق مهلکی رخ بدهد. هر آن ممکن است با انفجاری در خطوط گاز رسانی، حادثه جبران‌ناپذیری رخ بدهد. این تهدید فقط به خاطر این است که در خطوط گازرسانی کشور خبری از پیگ‌رانی نیست. کسی نمی‌داند حجم فرسودگی سیستم گاز رسانی در چه حد است. شرکت انتقال گاز که این وظیفه را بر عهده دارد، صرفا با بیمه کردن شبکه، در صف انتظار انفجار به سر می‌برد تا بسان حادثه اهواز، ضمن قطع جریان گاز و اعلام اینکه مشکل را بررسی می‌‎کنند، خسارت مربوطه را از بیمه دریافت کند و در نهایت با جایگزین کردن لوله نو، دوباره جریان گاز را وصل کند. از فردای همان روز هم، اوضاع به روال سابق باز می‌گردد. جای امید است که وزیر نفت با توجه به درایت خود، تصمیم صحیحی در این خصوص اخذ کند. 

سال پیشین صنعت گاز با انفجاری که 5 نفر کشته و 6 نفر مصدوم به جای گذاشت، مواجه شد. بعد از آن شاهد مدیریت غلط عده‌ای دیگر بودیم که ضمن سیل و بارندگی، جان ده‌ها تن از مردم گرفته شد. امروزه صنعت گاز کشور بیش از اینکه به بولدوزر، کارگر حفاری، جوشکار و دهان باز مدیران نیاز داشته باشد، به وجدان بیدار مسئولان و یک تصمیم جهت پیشگیری از حادثه نیازمند است. جای دارد بر مزار جان باختگان ناشی از مدیریت ناقص و بی‌خاصیت مدیران صنعت گاز، این عبارت قرآنی حکاکی شود که “به کدامین جرم کشته شدند؟” بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ.