۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۵
اینجا چه خبر است؟

اگر نمی توانید بروید/قدردان باشیم یا مطالبه گر؟

در آزادیهای اقتصادی قعر جدول را پیش روی خود می بینیم و در شاخص فساد با توجه به اعلام جدید ما نسبت به قبل 5 پله تنزل کردیم و اکنون در رتبه 138 دنیا قرار داریم برای این عملکرد آیا باید قدردانی کرد یا مطالبه گر بود؟
کد خبر : ۴۵۰۹۳۵

به گزارش نبض بازار ، معادلات جهانی به سمت پیچیده شدن می روند. اروپا ساز و کار مالی با ایران طراحی می کند و از آن طرف امریکا دنبال ضد تاکتیک می گردد تا راه حل اروپا را ضعیف و یا از بین ببرد. ونزوئلا که همیشه از متحدان سیاسی و اقتصادی کشورمان در چندسال گذشته بوده یک بحران سیاسی نامعلوم را سپری می کند که ته  ماجرای آن مشخص نیست. بهای انرژی در دنیا یک نمودار سینوسی است که هر روز آن با هم فرق می کند. همین حالا که این مقاله در حال نگارش است بهای انرژی نسبت به 36 سال گذشته بالاترین میزان رشد خودش را تجربه کرده و احتمالا سران کشورهای تولید کننده ی نفت بسیار خوشحال هستند که برای مدتی خیالشان راحت است. امریکا و روسیه برای هم خط و نشان می کشند و دوستی و دشمنیشان هم انگار برای خودشان قابل فهم است. انگلیس و اتحادیه ی اروپا دنبال یک نقطه ی مشترک که منفعت هر دو گروه در ماندن و یا نماندن انگلیس در اتحادیه ی اروپا باشد می گردند. همه ی اینها گفته شد تا به اینجا برسیم که دنیا یک ضعف رو به جلو را سپری می کند و چهره ی جهان بعد از تعیین تکلیف بحرانهایش مشخص نیست.

در تمام این مدت رسانه ی ملی بسیاری از اتفاقات گفته شده را پوشش داد اما هرگز نگفت که وضعیت نظام بانکی ایران چرا با استانداردهای جهانی فاصله دارد؟ چرا گفته نشد که عده ای که در حوزه ی خودرو مشغول پوست کندن مردم هستند از کجا و چگونه حمایت می شوند؟ سبد معیشتی کاگران طبق اعلام وزیر به 5 میلیون تومان در ماه برای یک خانواده ی 4 نفره رسیده و کارگران با حقوق 1 میلیون و 200 خزار تومان مجبورند برای بقای زندگی خود بحران بخرند و ناله خرج کنند.

مدیرانی که امروز با حقوقهای بالای 10 میلیون تومان در دستگاههای دولتی مشغول خدمت هستند و به زعم خودشان و نه به باور ما عاشقان خدمت هستند چطور می شود که وضعیت مردم ا می بینند و راه چاره نداشته باشند.  

سیستم گزینش در دستگاههای دولتی هنوز براساس معیارهای 40 سال پیش اقدام به گزینش افراد می کنند و انگار این مردم هستند که باید هربار هزینه ی نگاه سلیقه ای و رانتی عده ای را بپردازند. خط قرمز برای بسیاری از کشورها همین اتفاقهای است که در کشور ما هم در حال رخ دادن است اما مردم با رویکرد سازش و با سلاح امید به آن نگاه می کنند اما رفتارهای مدیریتی و بریز و بپاشهای هرباره در دستگاههای دولتی و خصوصی مردم را نه تنها ناامید می کند بلکه خسته می کند.

آنچه که بعد از پیروزی انقلاب  اسلامی در کشور روی داد خصوصا در حوزه ی اقتصاد هرگز با شعار آن روزها سازگاری ندارد و نمی توان حتی ادعا کرد که نزدیک آن شعارها هستیم. رویکرد و گفتمان انقلاب تحول در همه ی زمینه ها بود نه اینکه تنها سطوح مدیریتی و صندلیهایی را که خالی شده بود با برخی افراد و اسامی پر کنیم که این چالش محکوم به نابودی است. به تعبیر استاد مطهری “نظام اقتصادی اسلام با احترام به فرد و همچنین اصیل شمردن اجتماع و امّت، ضمن محترم شمردن مالکیت خصوصی در کنار آن، مالکیت دولتی و عمومی را نیز تشریع می‏نماید.” مطمئناً با همه ی مسائلی که در چندسال گذشته اتفاق افتاده نمی توان گفت که مردم محترم شمرده شده اند؟

صنعت خودرو ، بانکداری، نهادهای خصوصی ، کشاورزی ، دامپروری ، نفت و شرکتهای دانش بنیان که اصلی ترین اتکای کشور به خودشان را تشکیل می دهند در چندسال گذشته همواره با مشکلات فراوانی روبرو بوده و انگار قرار هم نیست برایش چاره ای اندیشیده شود. با بررسی اتفاقات چند دهه ی اخیر به این نتیجه می رسیم که مدیریت افراد و چهره های تکراری علت اصلی ناهنجاریهای اقتصادی هستند. ناهمخوانی ظرفیتها با ابزار موجود یکی دیگر از دلایلی است که کشور را درگیر بحران کرده است. شعارها و گرایشهای پوپولیستی به صورت قارچ گونه ای در حال تکثیر هستند. دستگیری بسیاری از مدیران عالی رتبه به جرائم اقتصادی خود گویای این مطلب است.

روزی مهندس بزرگان رئیس دولت موقت تئوری فشار از پائین چانه زنی ذربالا را مطرح کرد و امروز با گذشت سالهای زیادی از آن موقع با مهندسی معکوس این جمله واقعیتی تلخ آشکار می شود آری این مردم هستند که باید برای خودشان فکر راه چاره باشند وگرنه اگر قرار بود که دولت و مدیران اقتصادی در اتاق فکرش چاره اندیشی کنند تا بحال انجام می شد.

با همه ی آنچه که گفته شد باید گفت که در آستانه ی 40 سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی باید برای مدیران عای رتبه یکبار دیگر خط قرمزها و ایدئولوژیها را توضیح داد زیرا اگر منصفانه به قضاوت بنشینیم خواهیم دید که این مردم هستند که در تمام این چندسال به عهد خود پایبند بودند و در بزنگاههای مختلف در صحنه حاضر شدند و حالا که در بدترین شرایط اقتصادی چندسال گذشته به سر می بریم و بزنگاهی برای آزمودن هنر مدیریت رجال سیاسی و اقتصادی کشور است باید صادقانه و در کمال شجاعت گفت که آنها اصلا عملکرد قابل دفاعی نداشتند و تنها در برخی مواقع می توان از آنان به خاطر عملکردشان ممنون بود که اگر در کنار این جمله نگاهی به منابع کشور بیندازیم شاید برداشت متفاوتی داشته باشیم.

در یک توضیح کوتاه باید گفت اگر با آنچه از منابع سرشار کشور در اختیار مدیران اقتصادی و تصمیم گیران سیاسی بوده نتوانسته اند کاری از پیش ببرند و همچنان اندر خم یک کوچه مانده اند بهتر است همین امروز با نگاهی به کارنامه ی ضعیف خود قبل از اینکه در محاکم قضایی و در پیشگاه ملت ایران محاکمه شوند بروند.

در 40 سالگی انقلاب ما در آزادیهای اقتصادی قعر جدول را پیش روی خود می بینیم و در شاخص فساد با توجه به اعلام جدید ما نسبت به قبل 5 پله تنزل کردیم و اکنون در رتبه 138  دنیا قرار داریم برای این عملکرد آیا باید قدردانی کرد یا مطالبه گر بود؟

چطور برخی مدیران به خود اجازه می دهند که با ادبیات وقیحانه راجع به وضعیت معیشت مردم اظهار نظر کنند؟ در خصوص افزایش وقتی از آقایی سؤال می شود که این افزایش قیمتها تا کجا منطقی است می گوبد تا جاییکه مردم تحمل کنند و یا وزیر کشاورزی در پاسخ به سؤال مجری می گوید مردم خدارو شکر کنند که هست. همه ی اینها نشان از آن دارد که مدیران کشور با اتکا به سعه ی صدر مردم و وفاداریشان اتخاذ راه حل درست را فراموش کرده اند اما از یاد نبریم که آستانه تحمل مردم روزی تمام می شود و هرگز به بهانه های عده ای گوش نخواهند داد.

امین رجب خواه