۱۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۸

امام موسی صدر هنوز زنده است؟

امام موسی صدر هنوز زنده است؟
دستگاه اطلاعاتی لیبی چند روز پس از علنی شدن پروژه ربایش، از او خواسته است که شاخه چپِ مجاهدینِ خارج از کشور اطلاعیه دهد و مسئولیت قتل آقای صدر را برعهده بگیرد و...
کد خبر : ۴۲۹۱۸۲

محمدرضا کائینی از فعالان تاریخ و روانه در متنی که در شبکه های اجتماعی منتشر کرده است، نوشته:

یک: صاحب این قلم در ربع قرن گذشته، از سه شخصیت با سه سوی مختلف فکری و در سه تاریخ متفاوت شنیده است که: امام موسی صدر در همان برهه آغازین دستگیری، کشته شده است.

نفر اول: مرحوم شیخ صادق خلخالی بود که از اوایل دهه هفتاد و دوران خانه نشینی اش، به مقتضای کنجکاوی شخصی و خبرنگاری، با او صمیمیتی یافته بودم. روزی از وی درباره اظهار نظرش در سالیان آغازین انقلاب مبنی بر کشته شدن آقای صدر پرسیدم، او گفت: این را عرفات به من گفت و چون عرفات قطعا از سرنوشت آقا موسی خبر داشت و دلیل قاطعی هم بر دروغ بودن سخنش نداشتم، آن را پذیرفتم.

نفر دوم: مرحوم سید صادق طباطبایی خواهرزاده امام بود. با او انسی فراوان داشتم که حاصل آن ده ها گفت وگوی منتشر شده و نشده است. او نیز در محفلی، نتیجه تقریبا قطعیِ یافته های خود درباره سرنوشت"دایی جان"را - که محصول پرس و جوهای غیر رسمی از دولتمردان کشورهای اروپایی در سال های اولیه تاسیس نظام بود - قتل در همان آغاز ربایش می دانست، منتها چون سیاست تبلیغی خانواده بر انگاره حیات آقای صدر بنیاد شده بود و وی هم پافشاری برآن را مفید می دانست، از اعلام علنی آن خودداری می کرد.

نفر سوم: مجتبی طالقانی فرزند چپ گرای آیت الله سید محمود طالقانی بود که هم اینک در پاریس اقامت دارد. او از دیگران یک قدم پیش گذاشت و صریحا اظهار کرد: دستگاه اطلاعاتی لیبی چند روز پس از علنی شدن پروژه ربایش، از او خواسته است که شاخه چپِ مجاهدینِ خارج از کشور اطلاعیه دهد و مسئولیت قتل آقای صدر را برعهده بگیرد و در عوض چکی سفید امضا دریافت کند! او اما، این پیشنهاد را رد کرده و به گاه پرسش از سرنوشت صدر، پاسخ شنیده بود که: چند روز پیش او را در موشکی گذاشتیم و به فضا فرستادیم!

دو: برخلاف برخی تبلیغات در چنددهه اخیر، این قلم در این ماجرا، قذافی را تنها در قامت یک عامل می بیند و نه آمر. شاهد آن نیز، همراهی کامل نهاد های امنیتی اسرائیل، آمریکا و انگلیس با حکومت لیبی در طول این سال هاست. آنان در این این چهار دهه،همه چیز را برای فشار بر قذافی بهانه کردند جز ماجرای آقای صدر را!عللی را هم می توان برای آن باز شناخت.ازجمله:ایجاد قدرت برای شیعیان لبنان پس از قرن ها عقب ماندگی مزمن،پایه گزاری مقاومت در جنوب این کشور و احتمال نقش آفرینی موثر در تحولات پیش روی ایران.

پ ن اول: از منطر نگارنده،پس از چهل سال، تکیه بر انگاره حیات امام بلا موضوع شده و از همین منظر نیز، این متن به قلم آمد