۱۴ آذر ۱۳۸۸ - ۱۵:۴۵

بیانات امام خميني (ره) درباره عید سعید غدیر

کد خبر : ۲۶۹
من در باره شخصیت حضرت امیر چه می توانم بگویم و كی چه می تواند بگوید. ابعاد مختلفه ای كه این شخصیت بزرگ دارد به گفتگوی ماها و به سنجش بشری در نمی آید. كسی كه انسان كامل است و مظهر جمیع اسما و صفات حق تعالی است ابعادش به حسب اسما حق تعالی باید هزار تا باشد و ما از عهده بیان حتی یكی اش نمی توانیم برآییم. این شخصیت كه جامع تضاد است امور متضاده در او جمع است كسی نمی تواند در حول و حوش او سخن بگوید از این جهت من در این موضوع بهتر می دانم كه ساكت باشم. لكن مسئله ای را كه بهتر است ما بگوییم. انحرافاتی است كه برای ملتها و خصوصا برای شیعیان این حضرت پیش آمده است در طول تاریخ و دستهایی كه این انحرافات را از اول به وجود آورده اند و توطئه هایی كه بوده است در طول تاریخ و اخیرا در این سالهای اخیر سده های اخیر پیش آمده است آنها عرض كنم.

مسئله غدیر مسئله ای نیست كه بنفسه برای حضرت امیر یك مسئله ای پیش بیاورد حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد كرده است. آن وجود شریف كه منبع همه جهات بوده است موجب این شده است كه غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد آن كه ارزش دارد خود حضرت است كه دنبال آن ارزش غدیر آمده است. خدای تبارك و تعالی كه ملاحظه فرموده است كه در بشر بعد از رسول الله كسی نیست كه بتواند عدالت را به آن طوری كه باید انجام بدهد آن طوری كه دلخواه است انجام بدهد مامور می كند رسول الله را كه این شخص را كه قدرت این معنا را دارد كه عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد كند و یك حكومت الهی داشته باشد این را نصب كن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست كه از مقامات معنوی حضرت باشد مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است كه غدیر پیدا بشود. و اینكه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر ازش تجلیل كرده اند نه از باب اینكه حكومت یك مسئله ای است حكومت آن است كه حضرت امیر به ابن عباس می گوید كه «به قدر این كفش بی قیمت هم پیش من نیست» آنكه هست اقامه عدل است. آن چیزی كه حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ و اولاد او می توانستند در صورتی كه فرصت بهشان بدهند اقامه عدل را به آن طوری كه خدای تبارك و تعالی رضا دارد انجام بدهند اینها هستند لكن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید نه برای این است كه چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود اینها خوب است اما مسئله این نیست مسئله این است كه به ما یاد بدهند كه چطور باید تبعیت كنیم به ما یاد بدهند كه غدیر منحصر به آن زمان نیست غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی كه حضرت امیر در این حكومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست اندركاران باشد.

قضیه غدیر قضیه جعل حكومت است این است كه قابل نصب است و الا مقامات معنوی قابل نصب نیست یك چیزی نیست كه با نصب آن مقام پیدا بشود لكن آن مقامات معنوی كه بوده است و آن جامعیتی كه برای آن بزرگوار بوده است اسباب این شده است كه او را به حكومت نصب كنند و لهذا می بینیم كه در عرض صوم و صلوه و امثال اینها می آورد و ولایت مجری اینهاست. ولایتی كه در حدیث غدیر است به معنای حكومت است نه به معنای مقاوم معنوی. و حضرت امیر را همانطوری كه من راجع به قرآن عرض كردم كه قرآن ـ در روایات است این ـ نازل شده است به منازل مختلف كلیاتش سبع و الی سبعین و الی زیادتر تا حالا رسیده است به دست ماها به صورت یك مكتوب حضرت امیر هم این طور است رسول خدا هم این طور است. مراحل طی شده است تنزل پیدا كرده است. از وجود مطلق تنزل پیدا كرده است از و جود جامع تنزل پیدا كرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیای بزرگ خدا. بنابراین اینكه حدیث غدیر را ما حساب كنیم كه می خواهد یك معنویتی را برای حضرت امیر یا یك شانی برای حضرت امیر درست كند نیست. حضرت امیر است كه غدیر را به وجود آورده است مقام شامخ اوست كه اسباب این شده است كه خدای تبارك و تعالی او را حاكم قرار بدهد.

این روز مبارك كه از اعیاد بزرگ اسلام است و بر حسب نفوس ما بالاترین عید است و نكته اش هم این است كه این ادامه نبوت است ادامه آن معنویت رسول الله است ادامه آن حكومت الهی است. از این جهت از همه اعیاد بالاتر است و ما در این روز سعید یكی از چیزهایی كه وارد شده است این است كه بگوییم بخوانیم: الحمدلله الذی جعلنا من المتمسكین بولایه امیرالمومنین و اهل بیته».

تمسك به ولایت امیرالمومنین چی هست یعنی ما همین این را بخوانیم و رد بشویم آن هم تمسك به ولایت امیرالمومنین در روزی كه ولایت به همان معنای واقعی خودش بوده است نه تمسك به محبت امیرالمومنین تمسك به محبت اصلا معنا هم ندارد تمسك به مقام ولایت آن بزرگوار به اینكه گر چه ما و بشر نمی تواند به تمام معنا آن عدالت اجتماعی و عدالت حقیقی را كه حضرت امیر قدرت بر پیاده كردنش داشت نمی توانیم ماها و هیچ كس قدرت نداریم كه پیاده كنیم لكن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یك مقدار كمی كه قدرت داریم تمسك كنیم. تمسك به مقام ولایت معنایش این است كه یكی از معانی اش این است كه ما ظل آن مقام ولایت باشیم مقام ولایت كه مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حكومت بر مسلمین است این است كه اگر چنانچه حكومت تشكیل شد حكومت تمسكش به ولایت امیرالمومنین این است كه آن عدالتی كه امیرالمومنین اجرا می كرد این هم به اندازه قدرت خودش اجرا كند. به مجرد اینكه ما بگوئیم ما متمسك هستیم به امیرالمومنین این كافی نیست این تمسك نیست اصلش وقتی كه حكومت الگو قرار داد امیرالمومنین سلام الله علیه را در اجرای حكومتش در اجرای چیزهایی كه باید اجرا بكند اگر او را الگو قرار داد این تمسك كرده است به ولایت امیرالمومنین. اگر چنانچه او الگو نباشد یا اینكه تخلفات حاصل بشود از آن الگوی بزرگ هزار مرتبه هم روزی بگوید خدا ما را از متمسكین قرار داده است.

امیرالمومنین در زمان حكومتش كه بسیار كوتاه و بسیار با ناگوارها مقابل بود می بیند كه وقتی كه آن نامه را به مالك اشتر می نویسد چه مسائل مهمی را مسائل سیاسی را مسائل اجتماعی را همه چیز را در آنجا ذكر می فرماید با اینكه یك بخشنامه ای برای یك نفر بوده است یك نامه ای برای یك نفر بوده است و آن این است كه می گوید كه به حسب نقلی كه شده است كه یك خلخال را از پای یك ذمی در حكومت او در آوردند به حسب این روایت می فرماید كه اگر انسان بمیرد برای این این ملوم نیست. شیعه این است كه اینطور باشد نه مثل ما شیعه این است كه اگر چنانچه در حكومت اسلامی در كشور اسلامی ظلم ولو به یك ذمی وارد بشود آن هم ظلم به همین كمی كه یك خلخال را از پای یك ذمیه در آورند بگوید كه انسان اگر بمیرد ملوم نیست ملامت نباید به او بشود اینطور اهمیت دارد.

عید غدیر از بزرگترین اعیاد مذهبی است این عید عیدی است كه مال مستضعفان است عید محرومان است عید مظلومان جهان است عیدی است كه خدای تبارك و تعالی به وسیله رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا حضرت امیر سلام الله علیه را منصوب فرمودند. باید ما تاسف بخوریم از این كه نگذاشتند دست های خائن برای جنگ هایی كه در زمان تصدی ایشان به امور بود آن جنگ ها و جنگ افروزی ها نگذاشتند كه چهره این مرد بزرگ در ابعاد مختلفی كه دارد نمایان بشود. این بزرگوار شخصیتی است كه دارای ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهی است كه دارای تمام اسما و صفات است. تمام اسما و صفات الهی در ظهور و در بروز در دنیا و در عالم با واسطه رسول اكرم در این شخصیت ظهور كرده است.

و ابعادی كه از او مخفی است بیشتر از آن ابعادی است كه از او ظاهر است. همین ابعادی هم كه دست بشر به آن رسیده است و می رسد در یك مردی در یك شخصیتی جمع شده است جهات متناقض جهاد متضاد. ا
نسانی كه در حال اینكه زاهد و بزرگترین زاهد است جنگجو و بزرگترین جنگجوست در دفاع از اسلام. اینها در افراد عادی جمع نمی شود آن كه زاهد است به حسب افراد عادی جنگجو نیست. آن كه جنگجوست زاهد نیست. در عین حالی كه در معیشت آن طور زهد می كردند و آن طور در خوراك و در آن طور چیزها به حداقل قناعت می كردند قدرت بازو داشتند آن قدر بازو را و این هم جز اموری است كه جمعش جمع متضادین است. در عین حالی كه دارای علوم متعدده و دارای علوم معنویه و روحانیه و سایر علوم اسلامی است در عین حال می بینیم كه در هر رشته ای مردمی كه اهل آن رشته اند او را از خودشان می دانند پهلوان ها حضرت امیر را از خودشان می دانند فلاسفه حضرت امیر را از خودشان می دانند عرفا حضرت امیر را از خودشان می دانند فقها حضرت امیر را از خودشان می دانند هر قشری كه اهل یك رشته است حضرت امیر را از خودش می داند. و حضرت امیر از همه است دارای همه اوصاف است و دارای همه كمالات.