۰۳ آذر ۱۳۸۸ - ۱۵:۵۹
ناصر فرزان فر

چيستي بسيج

کد خبر : ۱۶۲
مستضعفين را بيدار مي كردند كه بر ضد مستكبرين قيام كنند قيام هاي انبياء هميشه اين طوري بوده كه يكي از بين خود اين ها، از بين خود اين مؤمنين كه طبقه پايين بودند، از خود همين مردم پايين انتخاب مي شد براي اين كه تبليغ كند. يكي از كارهايش هم اين بود. كه همين جمعيت مستضعف مقابل مستكبر را تجهيز مي كرد با تبليغاتي كه مي كرد. مهيا مي كرد. تجهيز مي كرد بر ضد مستكبرين مستضعفين بودند كه از ميان آن ها يكي پا مي شد و خداوند انتخاب مي كرد و بر ضد مستكبرين قيام مي كردند.
ما يك «بسيج» داريم «يك بسيجي» اول از هر چيز بايد روشن كنيم كه آيا فرقي بين بسيج آن موقع و بسيج فعلي هست يا نه؟ فرقي بين بسيجي آن زمان و بسيجي الان هست يا نه؟
آن كسي كه به معناي واقعي بسيجي مي شود شرايطش در اين زمان و آن زمان يكسان است. يعني با ناملايمات
مي سازد. با سختي مي سازد. بسيج هم همين طور است. منتها گستردگي كار فراوان تر شده شرايط آن موقع مثل الان نيست؛گاهي يك عده آدم كه شباهت با هم دارند زير يك اسم جمع مي شوند و آن اسم فقط مي شود معرف همان ها. اما گاهي هم اسمي بر جمعي گذاشته مي شود اما اگر خوب بگردي خيلي ها را پيدا مي كني كه جز و همان جمع اند هر چند كه در ميان نباشند و در گوشه و كناري پراكنده باشند. اين بيش تر بر مي گردد به آن جمع به اين كه چه قدر عمق دارند، چه قدر ارزش دارند و چيزها يي شبيه اينها. ويژگي هايي كه يك آدم بايد داشته باشد تا بسيجي بخوانندش، بسيارند. هر كه كداممان چند تايش را مي دانيم و تا ازمان بپرسند مي گوئيم. امّا من يكي اش را مي دانم و فكر مي كنم باقي آنها در همين يكي خلاصه مي شوند؛ مردانگي. وقتي يكي را مي بينيم كه مردانه زندگي مي كند مي گوئيم بسيجي است. اين كه زن باشد يا مرد اصلاً مهم نيست، اين مردانگي كه مي گويم فراتر از جنسيت است. هر جا كه كسي را ديدي كه مردانه زندگي مي كند شك نكن كه بسيجي است.
اين زندگي نامه هايي كه مي خوانيد، زندگي همان هاست كه در گوشه و كناري كار خودشان را مي كرده اند و مي كنند. شايد هيچ وقت در پايگاه بسيجي، يا جايي شبيه به اين اسمي ننوشته باشند اما تو راحت مي تواني بگويي بسيجي اند.
بسيج نهادي است كه بر اساس باورهاي ناب اسلامي و با اعتقاد راسخ به انقلاب اسلامي، شكل گرفته و بايد تمام توان فكري و اجرايي خود را در اين راه صرف نمايد.
هر چند تشكيل بسيج به فرمان حضرت امام (ره)، در اوج تهاجم نظامي عليه كشور ما بوده اما مسلماً تفكر بسيجي منحصر در عرصه نظامي نيست و اين تفكر پوينده و پيشگام بايد با تدبير و بصيرت لازم در عرصه هاي فرهنگي و علمي نيز به صحنه بيايد.
پيش و پس از انتخابات شكوهمند دهمين دوره رياست جمهوري با حضور مثال زدني مردم، حد نصاب جديدي را در انتخابات دنيا ثبت كرد. برخي جريانات و كشورهاي معاند نظام، در پوشش و با بهانه دفاع از برخي نامزدها كه همگي متعلق به نظام بوده اند سعي در براندازي نرم داشتند و عملاً با جبهه رسانه اي و تبليغاتي گسترده، جنگ نرم عليه نظام را وارد مرحله تازه اي كردند. جنگ نرم به منظور تأثير بر افكار، باورها و تمايلات صورت مي گيرد و سعي دارد با بهره گيري از شگردهاي رسانه اي، حق را ناحق و ناحق را حق، جلوه؛ و به نوعي مردم را فريب دهد.
دراين ميان نقش تفكر بسيجي، روشنگري، بصيرت و تنوير افكار است كه لازم است اين كار در فضايي منطقي انجام شود.هم اكنون نهادهايي خود جوش در عرصه رسانه اينترنت، براي مقابله با جنگ نرم و زردخانه هاي رسانه اي شكل گرفته است كه داراي بن مايه هاي فكري ديني و انقلابي و به يك تعبير، برخوردار از تفكر بسيجي هستند كه لازم است اين نهادها تقويت شوند. بسيج، نهادهاي مردمي است در عرصه جنگ نرم، با مردم روبرو نيست. هر چند ممكن است برخي افراد، حرف دشمنان ملّت را دانسته يا ندانسته تكرار كنند؛ اما مسلماً بسيج خود را در مقابل آنها نمي بينند اما تلاش مي كند ضمن تقويت آگاهي و شناخت خود از دشمن، محيط پيرامون و جبهه بندي هاي رسانه اي، با ايمان و مجاهدت، به روشنگري و حق خواهي بپردازد.
در قضاياي پس از انتخابات، جرم بزرگ زير سؤال بردن غير منطقي و بدون دليل انتخابات رخ داد كه نيازمند پيگيري قضايي است هر چند بايد با افرادي كه در پوشش نيروهاي نظامي و يا بسيج، مرتكب جرم شده اند نيز برخورد جدي شود.