۲۵ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۱

وحدت حوزه و دانشگاه

در روز 27 آذر سال 1358، آيت‌الله دكتر مفتح ـ استاد حوزه و دانشگاه ـ در دانشكده الهيات دانشگاه تهران به درجه رفيع شهادت نايل گرديد. سالروز شهادت اين متفكر حوزه و استاد دانشگاه از سوي حضرت امام خميني (ره) «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نام گرفت
کد خبر : ۸۹۸۵۶
روز وحدت حوزه و دانشگاه از سويي يادآور مجاهدت‌ها و مبارزات علماء و انديشمندان در حوزه‌هاي علميه و محيط‌هاي دانشگاهي است كه به مقابله با قدرت‌هاي ظالم برخاستند و از سوي ديگر انزجار و تنفر دشمنان و بيگانگان از اتحاد مسلمانان خصوصا وحدت اقشار آگاه علمي را خاطر نشان مي‌سازد. هدف اصلي و نهايي استكبار ضربه زدن بر پيكره دو قشر علمي و ديني و ايجاد تفرقه و خودمحوري بين آنان است و اين مقصود را همواره با شعار جدايي دين از سياست طي سال‌هاي متمادي دنبال نموده و در پي تحقق اين هدف شوم مي‌باشد. آينده و پيشرفت كشور و مصالح فرهنگي، ديني و علمي در كشور در گرو آن مساله است كه اين دو نهاد اثرگذار بگونه‌اي هماهنگ، همراه، همگام و هم دوش يكديگر حركت كرده، عمل نمايند و با حداقل نيروها، يكديگر را خنثي نكنند.

اينگونه برآيند نيروها منجر به پيشرفت خواهد شددر تشريح علت عدم دستيابي كامل به اين مهم بايد ‌گفت: اين امر تا حد زيادي نيز طبيعي است. دانشگاه به عنوان يكي از مراكز دنياي مدرن است كه در آن تحصيل كرده‌ها با علوم جديد غربي آشنا مي‌شوند و خواسته يا ناخواسته صرف نظر از ارزش داوري، تحت تاثير پشتوانه‌هاي فرهنگي و معرفت شناختي علوم جديد نيز قرار مي‌گيرند. هر چند بايد گفت كه حوزه تا حدودي در افزايش وحدت موفق بوده است، البته حوزه هنوز به حد مطلوب خود نرسيده است. دانشجو نيرويي است كه اگر به او از لحاظ فكري و عقيدتي درست توجه نشود، به جامعه ضرر مي‌رساند. اگر حوزه بتواند از لحاظ فكري، عقيدتي و ديني دانشجويان را تقويت نمايد، مطلوب‌تر است.

اينكه عده‌اي وحدت ميان حوزه و دانشگاه را قبول ندارند و نمي‌خواهند وحدت حوزه و دانشگاه برقرار شود،به نظر صاحب نظران آگاه جرياني پشت پرده است كه نمي‌گذارد حوزه و دانشگاه با هم متحد باشند.با وجودي كه وحدت اين دو مركز به نفع كشور و نظام است، برخي آنرا نمي‌پذيرند دانشگاه و حوزه اصولا دو نهاد متفاوت با اهداف حاضر و كاركردهاي خاصند. حوزه هم مانند دانشگاه از يك سنت ديرينه آموزشي و تشكيلاتي برخوردار است. هر يك از اين دو نهاد بايد در چارچوب اهداف و كاركردهاي خاص خودشان همواره نسبت به موارد آموزشي، شيوه ارايه دروس و نيز ساختار و تشكيلات خود بازنگري داشته باشند.

وحدت حوزه و دانشگاه به اين معنا نيست كه اهداف و كاركردهاي اين دو نهاد آموزشي يكسان و يا به هم نزديك شود. وحدت حوزه و دانشگاه تلقي خاصي است يعني دانشگاه بايد بپذيرد كه حوزه در جاي خود با توجه به واقعيتهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه ايران وجودش لازم و ضروري است و حوزه هم بايد قبول كند كه وجود دانشگاه در كشور، براي توسعه علمي و فرهنگي لازم و ضروري است. گفته‌ امام خميني هم ناظر به همين معنا بود كه حوزه و دانشگاه همديگر را نفي نكنند، بلكه وجود همديگر را با اهداف و كاركردهاي ويژه و خاص بپذيرند.وحدت حوزه و دانشگاه، امر بسيار مقدسي است كه پيوسته مورد تاكيد بنيانگذار جمهوري اسلامي و مقام معظم رهبري بوده كه در اين راه بزرگاني از حوزه و دانشگاه همچون شهيد مرتضي مطهري، شهيد محمد مفتح و شهيد بهشتي و شهيد چمران و شهيد آيت و جان بر سر تحقق اين هدف شمارند، اگر چه بيش از سه دهه از توجه به اين امر مقدس مي‌گذرد و جلوه‌هاي برجسته‌اي از وحدت حوزه و دانشگاه متبلور شده است، اما به باور دانشمندان انديشمندان و متفكرين اسلامي تحقق همه جانبه وحدت اين دو مركز علمي، مستلزم رويكردي جديد و جدي است. تحقق وحدت حوزه و دانشگاه همان هدفي است كه در بيان مقام معظم رهبري اشاره شده است كه همان تحقق جامعه اسلامي است.

اين دو مركز بزرگ علمي بسترساز تحقق اين دو آرمان مقدس‌اند موضوع ديگر اينكه دشمنان انقلاب اسلامي و توطئه‌گران منافق كه دائما از الگو شدن يك جامعه دين‌محور در تمام عرصه‌هاي علمي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در هراسند، پيوسته وسوسه و نفاق‌افكني كرده و باعث تحقق اين هدف شده‌اند. لذا لزوم شناخت موانع، چگونگي رفع آنها، تبيين سياستي، راهبردها، راهكارها و شيوه‌هاي اجرايي با استفاده از روش‌هاي علمي ضروري است. يكي از آسيب‌هاي عدم تحقق همه‌جانبه اين هدف، پراكندگي در تصميم، اجرا و هدايت‌هاي وحدت‌بخش بوده است. وحدت مديريت در اين حركت اسلامي، اولين گام ضروري در تحقق وحدت حوزه، دانشگاه است.

در اين راستاي وحدت مديريت و هماهنگي فعاليت‌هاي دلسوزان وحدت حوزه‌ و دانشگاه، بسيار مهم است چرا كه امام (ره) همواره به اين دو نهاد به عنوان دو بال براي پرواز كشور مي‌نگريستند و راهبرد اساسي ايشان در پيشبرد انقلاب وحدت حوزه و دانشگاه بود كه همواره بر آن تاكيد ميكردند. تفكرين متعد اسلامي معتقدند اين بحث، به خصوص در بستر انقلاب اسلامي و احساس ضرورت بازسازي ايدئولوژيكي دانشگاه و استادان آن براي حفظ و اشاعه ايدئولوژي جديد، ضرورتي مضاعف يافت؛ چرا كه اختلاف عالمان حوزوي و دانشگاهي در علوم و تأثير آن بر گونه عمل اجتماعي آنها، به بدنه معرفتي ايدئولوژي تازه، و به تبع آن به ساختارهاي جامعه، آسيب مي رساند.

دانشمندان اسلامي معتقدند بسياري از مسايل، به خصوص در سه دهه گذشته به درستي حل نشد و علت آن هم روشن است: نظام سازي از براندازي نظام به مراتب سخت تر. دو سه بار انقلاب كردن، آسانتر از يك بار درست حكومت كردن است. بنابراين بايد از ميزان موفقيت نسل دوم و سوم حوزه و دانشگاه ارزيابي واقع بينانه اي به عمل آورد و نقاط قوت و ضعف نسل دوم حوزه و دانشگاه را از زمان پس از انقلاب، به درستي مرور كرد. امروز نوبت نسل سوم حوزه و دانشگاه است كه در دهه اي كه پيش رو داريم، در نهادينه كردن ارزشهاي انقلابي و تكميل پروژه وحدت، در سطوح بالاتري گام سوم را بردارند. اين گام بسيار مهم و خطير است و اگر به درستي برداشته نشود، همه زحمات نيم قرن گذشته دو نسل قبل بر باد خواهد رفت. اگر نسل سوم حوزه و دانشگاه ـ كه مديون زحمات و فداكاري هاي دو نسل هستند ـ نتوانند اين پرچم را بالا نگه دارند، اين سيلي را خواهيم خورد. نوع برنامه ريزي و هدف گذاري براي نسل سوم دانشگاه و حوزه، با آنچه كه وظيفه دو نسل قبل بود، در اصول مشترك است، اما در استراتژي و تاكتيك بايد متفاوت باشد. چون ما وارد يك امروز بايد به راهي ميان طالبانيزم و سكولاريزم بينديشيم.

به راه سومي ميان سلطنت سنتي و دموكراسي غربي بينديشيم؛ راه سوم ميان انزواي رهباني شرق و شهوت پرستي غرب؛ راه سوم ميان فقر مفرط و سرمايه‌داري افسار گسيخته و راه سومي ميان تحجر و قشري گري و واپس گرايي با تقليد و ترجمه و غرب پرستي. راه سوم، راه خلاقيت، اجتهاد و نوانديشي در عين اصالت خواهي، و اصولگرايي و ارزش محوري است.در اين ميان آنچه حايز اهميت است اينكه بيداري اسلامي نشات گرفته از مدل وحركتي است كه ايران اسلامي در دوران پربركت نظام مقدس جمهوري اسلامي ارائه كرده است.
اينكه ريشه انقلاب اسلامي برگرفته از نهضت رسول الله(ص) است. مهمترین اهداف دشمن از فشار به ایران را جلوگیری از كمك به جنبش بیداری اسلامی، عدم برملا كردن جنایات استكبار و جنبش وال استریت، ممانعت از كمك به سوریه و لبنان و بخشی هم در خصوص انتخابات آینده است: امروز به بركت خون شهدا ،رهبري هوشمند و مقتدرانه مقام معظم رهبري، بيداري ملت وحضور مقتدرانه بسيج در همه عرصه‌ها دشمن در تمام توطئه هايش ناكام كرده است هدف از بيان ابعاد و تشريح بيداري اسلامي در منطقه و نقش اين بيداري در آينده ملت‌هاي مسلمان بستگي به عمل كرد مسئولين محترم جمهوري اسلامي دارد راه مرحله پيچيده‌تر و مهمتر از اين برنامه شده‌ايم و بايد آن را نهادينه كنيم.

فراموش نكنيم. مسؤول اصلي اين پروژه نسل سوم دانشگاه و حوزه و بخشهايي از حاكميت هستند كه با سرنوشت حوزه و دانشگاه سر و كار دارند. بايد توجه داشت كه مانيفست تحول بزرگ جهان اسلام، به دست ما نوشته مي شود و كوچكترين اقدام در اين زمينه، زير ذره بين تاريخ قرار خواهد گرفت. ملت‌هاي بسياري منتظرند از روي دست دانشجويان و طلاب، نسخه‌برداري كنند. ملت‌هاي زيادي نظاره گرند كه جامعه و حكومت جديد در ايران، چگونه پيش مي رود
منبع: تابناک