"صراط" – بازوی مطبوعاتی دولت که مدیر مسئولش در زندان یخ در بهشت نوش جان می کند(!)، امروز در مطلبی با عنوان «نقدی حقوقی بر یک یادداشت»، نسبت به یادداشت حسین شریعتمداری واکنش نشان داده است.
به گزارس سرویس سیاسی صراط؛ نویسنده این طومار در مقام وکیل مدافع ارگان متبوعش، به خیال خویش با تطبیق مصادیق قانون مجازات اسلامی با نوشته های مدیر مسئول روزنامه کیهان، تمام سعی و تلاش خود را بکار بسته است تا حسین شریعتمداری را بعنوان مجرم معرفی نماید!
در ابتدای این یادداشت چنین می خوانیم: «چهارشنبه 15 آذرماه 1391، حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه كيهان به سياق گذشته در يادداشتي توهينآميز نوشت: "شواهد و قرائن فراواني حكايت از آن دارند كه آقاي احمدينژاد بار ديگر و براي چندمين بار در دوره دوم رياست جمهوري خويش پاي در چنبره فريب حلقه انحرافي پيرامون خود نهادهاند و بيآن كه متوجه باشند دست به اقدامي زدهاند كه نميتواند غير از تنش آفريني در شرايط حساس كنوني، نتيجه ديگري داشته باشد." در اين قسمت از يادداشت، مدير مسئول كيهان احتمالاً بدون واهمه و بيم از برخورد قضايي، به صراحت منتخب 25 ميليوني مردم را منحرف ميخواند!»
نگارنده در ادامه با تشریح قانون مجازات اسلامی در این ارتباط می نویسد: «قانون مجازات اسلامي در ماده 609 مقرر داشته است: "هر كس با توجه به سمت، يكي از رؤساي سه قوه يا معاونان رئيس جمهور يا وزرا يا يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي يا نمايندگان مجلس خبرگان يا اعضاي شوراي نگهبان يا قضات يا اعضاي ديوان محاسبات يا كاركنان وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي و شهرداريها در حال انجام وظيفه يا به سبب آن توهين نمايد به سه تا شش ماه حبس و يا تا ۷۴ ضربه شلاق و يا پنجاه هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي محكوم ميشود."»
در همین رابطه با تشکر از ارگان مطبوعاتی دولت خدمتگزار و ایضاً نگارنده گرام(!)، جای این داشت تا یک نسخه از رونوشت ماده 609 قانون مجازات اسلامی را برای آقای رئیس جمهور پیشتاز می کردید(!) تا ایشان نیز از فحوی این قانون اطلاع یابند!
به قطع و یقین جناب رئیس خدمتگزار به جهت آگاهی یافتن از این بند از قانون مجازات اسلامی در اولیت قرار داشته و اولی ترند.
رئیس جمهوری که پیش از این در خطابه ای آشکار نسبت به منتخبان فضائل ملت و در نقض فرمایش بنیانگذار کبیر انقلاب گفته بود: «مجلس در رأس امور نیست.»!
رئیس جمهوری که در نامه ای بلند بالا و در اظهاراتی اثبات نشده، خطاب به ریاست قوه قضائیه چنین می نویسد: «مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند. / متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست. / باید پذیرفت که بسیاری از رفتارها و مواضع در قوه قضائیه تحت تاثیر حوادث سیاسی است.»!
حال در اینجا این سوال مطرح است که اینگونه بیانات از سوی شخص رئیس قوه مجریه در چهارچوب این بند از قانون گنجانده می شود یا قانون در اینجا نوع دیگری تعبیر خواهد شد؟!
در جای دیگری از این یادداشت می خوانیم: «وي [حسین شریعتمداری] در ادامه مينويسد :"بايد از جناب رئيس جمهور و يا مشاوران ايشان پرسيد براساس كدام توجيه و يا دليل منطقي، تغيير و تحولات اخير را بر دهها اولويت اصلي و حياتي كشور كه مبارزه با گراني و برنامهريزي براي مقابله با تحريمها، از جمله آنهاست، ترجيح دادهاند؟! متأسفانه مدتي است كه آقاي احمدينژاد نيز در پاسخ به اين پرسش كه چرا دولت براي مقابله با مشكلات و دغدغههاي معيشتي مردم دست به اقدام چشمگيري نميزند؟ همان پاسخ رئيس دولت مدعي اصلاحات را ارائه ميكند كه «مي خواستيم ولي نگذاشتند.»"
از سويي اين عبارات را ميتوان با بيانات مقام معظم رهبري نيز پاسخ داد كه در 3 ارديبهشت ماه 1390 یعني در دولت دهم و دقيقاً در بازه زماني كه رئيس جمهور از سوي جناب شريعتمداري و همفكران ايشان متهم به ضديت با ولايت فقيه شده بودند و در ديدار با مردم فارس فرمودند: "مسئولين دولتي هم حقاً و انصافاً دارند تلاش ميكنند، هم اعضاي دولت، هم بهخصوص خود رئيس جمهور، اينها شب و روز ندارند، من ميبينم، من از نزديك شاهدم، اينها دائم مشغول كارند، مشغول خدمت و تلاشند، خب اينها براي كشور خيلي با ارزش است."»
هر چند که معظم له حدود 18 ماه پیش حمایت های خود از تلاش دولت را ابراز فرمودند اما در ماههای گذشته چه کسی است که منکر تلاش های شبانه روزی، بی وقفه و مجدانه مجموعه دولت و دوستان در حوزه اقتصادی باشد! چراکه در اثر همین تلاش های و حسن مدیریت های اعوان دولت خدمتگزار در بدنه اقتصادی دولت بود که دلار به مرز 4000 تومان رسید و نرخ تورم و نقدینگی به آسمان ها پر کشید و قدرت خرید مردم به قعر چاه سقوط کرد!
الیته ذکر این نکته ضروری است که مقام معظم رهبری کمتر از دوماه قبل نیز در جمع مردم خراسان شمالی و پیرامون مسائل اقتصادی فرمودند: «افزایش قیمتها و بیکاری جزو دغدغههای مردم است / تحریمهای غیرمنطقی غرب، وحشیانه است. این جنگی با یک ملت است که با توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد. البته ممکن است مشکلاتی ایجاد کنند، بعضی از بیتدبیریها هم این مشکلات را افزایش میدهد.»
فلذا شایسته نیست که حقوق بگیران دولت در روزنامه ایران، با گزینش های جهت دار و نیز تفسیرهای نادرست، سعی در اثبات خویش و نفی طرف مقابل داشته باشند!
در ادامه این مطلب نیز می آید: «شريعتمداري در بند سوم يادداشت خود نيز مينويسد: "ولي از آنجا كه جناب رئيس جمهور در حلقه اين جريان انحرافي محاصره شده است - يا به اين محاصره تن داده است- و جناب مشايي را در جايگاه اولياء الهي! معرفي كرده است بايد گفت، اين «ولي خدا»! كسي است كه؛ اساساً دوران «اسلامگرايي» را تمام شده ميداند و با صراحت ميگويد: «...من اينجا عرض ميكنم كه دوران اسلامگرايي به پايان رسيده است، معنايش اين نيست كه اسلامگرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست، نه؛ اسلام هست، اما دورهاش به پايان رسيده است اكنون دوره اسب سواري تمام شده، اما اسب هست. سوارش هم هست» دقت كنيد، به صراحت از پايان عمر اسلام در جهان سخن ميگويد! كه ان شاءالله متوجه نبوده و از روي بيدقتي باشد. ايشان سپس با كمال جسارت، اسلام را به «اسب» و مسلمانان را به اسب سواران تشبيه ميكند! يعني اگر هنوز اسلامي هست و مسلماناني هستند، مانند وجود اسب و اسب سواران است كه هستند ولي دوران آنها تمام شده است..."»
نویسنده یادداشت نیز در مقام دفاع از پدر عروس رئیسش می نویسد: «اولاً: رئيس جمهور محترم در حكم انتصاب جناب آقاي مهندس مشايي، به هيچ وجه عبارت «اولياء الهي» را به كار نبرده است و عبارت اولياء الهي و ولي خدا كه از سوي مدير مسئول كيهان که گویی خود را فارغ از تعقیب می داند بيان شده است مصداق بارز تحريف و شايعه پراكني است. ثانياً: جناب شريعتمداري گويا همچنان قصد دارند با تحريف، تقطيع و سانسور مطالب مهندس مشايي ايشان را به كل منحرف و ضد اسلام جلوه دهند وليكن افكار عمومي به خوبي اين سخنان مشايي را به ياد دارند...»
نگارنده دقیقاً به نکته قابل توجهی اشاره کرده است و آن اینکه همگان سخنان مشایی را به یاد دارند.
به یاد دارند که اسفندیار رحیم مشایی در رابطه با اسرائیل گفته بود: «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.»
به خاطر دارند که پدر عروس رئیس جمهور درباره مردم ایران جملات و کلیدواژه های انعقاد یافته از دهان پدر عروس رئیس مهرورز را هرگز از یاد نخواهند برد.
جملاتی هم چون؛ «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.»! ؛ «از مكتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد و من بر مكتب ايران اصرار دارم»! ؛ «دوران اسلام گرایی به پایان رسیده است.»! ؛ «در ایران استفاده از حجاب آزاد است.»! ؛ «حضرت نوح با 950 سال عمر نتوانست جامعه را مدیریت کند.»! ؛ «اگر هر پیامبری مدیریت می کرد، عدالت برقرار می شد.»! و ... !
حال براستی می توان از جملات فوق بوی اسلام را استشمام کرد و گوینده این جملات را "مومن"، "موحد" و "دلبسته به ارزشهای الهی" خطاب نمود؟!
قضاوت در این مورد را به خوانندگان فهیم واگذار می کنیم ...
نویسنده همچنین درپایان یادداشت و در جایگاه مدعی العموم(!) و در حکمی از پیش تعیین شده، چنین می نگارد: «در اين بين اين سؤال مطرح است آيا دستگاه قضايي به عنوان مدعي العموم، برخورد با اين گونه توهين ها؛ افتراها و نشر اكاذيب كه فضاي كشور را بشدت غيراخلاقي كرده و بيم تسري آن به جامعه، ضرورت برخورد قانوني و بدون اغماض با آن را هويدا ميسازد وظيفهاي ندارد.»
گویی مزد بگیر "ایران" دولت، به شدت از تنهایی و عزلت نشینی مدیر مسئول شباب الفکرش به ستوه آمده و به هر وجه من الوجوه سعی دارد تا همدمی برای جناب جوانفکر مهیا کند! غافل از اینکه با استناد به چنین ادله خلاف واقعی نمی توان اشخاص را به نقض قانون متهم نمود.
به گزارس سرویس سیاسی صراط؛ نویسنده این طومار در مقام وکیل مدافع ارگان متبوعش، به خیال خویش با تطبیق مصادیق قانون مجازات اسلامی با نوشته های مدیر مسئول روزنامه کیهان، تمام سعی و تلاش خود را بکار بسته است تا حسین شریعتمداری را بعنوان مجرم معرفی نماید!
در ابتدای این یادداشت چنین می خوانیم: «چهارشنبه 15 آذرماه 1391، حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه كيهان به سياق گذشته در يادداشتي توهينآميز نوشت: "شواهد و قرائن فراواني حكايت از آن دارند كه آقاي احمدينژاد بار ديگر و براي چندمين بار در دوره دوم رياست جمهوري خويش پاي در چنبره فريب حلقه انحرافي پيرامون خود نهادهاند و بيآن كه متوجه باشند دست به اقدامي زدهاند كه نميتواند غير از تنش آفريني در شرايط حساس كنوني، نتيجه ديگري داشته باشد." در اين قسمت از يادداشت، مدير مسئول كيهان احتمالاً بدون واهمه و بيم از برخورد قضايي، به صراحت منتخب 25 ميليوني مردم را منحرف ميخواند!»
نگارنده در ادامه با تشریح قانون مجازات اسلامی در این ارتباط می نویسد: «قانون مجازات اسلامي در ماده 609 مقرر داشته است: "هر كس با توجه به سمت، يكي از رؤساي سه قوه يا معاونان رئيس جمهور يا وزرا يا يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي يا نمايندگان مجلس خبرگان يا اعضاي شوراي نگهبان يا قضات يا اعضاي ديوان محاسبات يا كاركنان وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي و شهرداريها در حال انجام وظيفه يا به سبب آن توهين نمايد به سه تا شش ماه حبس و يا تا ۷۴ ضربه شلاق و يا پنجاه هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي محكوم ميشود."»
در همین رابطه با تشکر از ارگان مطبوعاتی دولت خدمتگزار و ایضاً نگارنده گرام(!)، جای این داشت تا یک نسخه از رونوشت ماده 609 قانون مجازات اسلامی را برای آقای رئیس جمهور پیشتاز می کردید(!) تا ایشان نیز از فحوی این قانون اطلاع یابند!
به قطع و یقین جناب رئیس خدمتگزار به جهت آگاهی یافتن از این بند از قانون مجازات اسلامی در اولیت قرار داشته و اولی ترند.
رئیس جمهوری که پیش از این در خطابه ای آشکار نسبت به منتخبان فضائل ملت و در نقض فرمایش بنیانگذار کبیر انقلاب گفته بود: «مجلس در رأس امور نیست.»!
رئیس جمهوری که در نامه ای بلند بالا و در اظهاراتی اثبات نشده، خطاب به ریاست قوه قضائیه چنین می نویسد: «مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند. / متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست. / باید پذیرفت که بسیاری از رفتارها و مواضع در قوه قضائیه تحت تاثیر حوادث سیاسی است.»!
حال در اینجا این سوال مطرح است که اینگونه بیانات از سوی شخص رئیس قوه مجریه در چهارچوب این بند از قانون گنجانده می شود یا قانون در اینجا نوع دیگری تعبیر خواهد شد؟!
در جای دیگری از این یادداشت می خوانیم: «وي [حسین شریعتمداری] در ادامه مينويسد :"بايد از جناب رئيس جمهور و يا مشاوران ايشان پرسيد براساس كدام توجيه و يا دليل منطقي، تغيير و تحولات اخير را بر دهها اولويت اصلي و حياتي كشور كه مبارزه با گراني و برنامهريزي براي مقابله با تحريمها، از جمله آنهاست، ترجيح دادهاند؟! متأسفانه مدتي است كه آقاي احمدينژاد نيز در پاسخ به اين پرسش كه چرا دولت براي مقابله با مشكلات و دغدغههاي معيشتي مردم دست به اقدام چشمگيري نميزند؟ همان پاسخ رئيس دولت مدعي اصلاحات را ارائه ميكند كه «مي خواستيم ولي نگذاشتند.»"
از سويي اين عبارات را ميتوان با بيانات مقام معظم رهبري نيز پاسخ داد كه در 3 ارديبهشت ماه 1390 یعني در دولت دهم و دقيقاً در بازه زماني كه رئيس جمهور از سوي جناب شريعتمداري و همفكران ايشان متهم به ضديت با ولايت فقيه شده بودند و در ديدار با مردم فارس فرمودند: "مسئولين دولتي هم حقاً و انصافاً دارند تلاش ميكنند، هم اعضاي دولت، هم بهخصوص خود رئيس جمهور، اينها شب و روز ندارند، من ميبينم، من از نزديك شاهدم، اينها دائم مشغول كارند، مشغول خدمت و تلاشند، خب اينها براي كشور خيلي با ارزش است."»
هر چند که معظم له حدود 18 ماه پیش حمایت های خود از تلاش دولت را ابراز فرمودند اما در ماههای گذشته چه کسی است که منکر تلاش های شبانه روزی، بی وقفه و مجدانه مجموعه دولت و دوستان در حوزه اقتصادی باشد! چراکه در اثر همین تلاش های و حسن مدیریت های اعوان دولت خدمتگزار در بدنه اقتصادی دولت بود که دلار به مرز 4000 تومان رسید و نرخ تورم و نقدینگی به آسمان ها پر کشید و قدرت خرید مردم به قعر چاه سقوط کرد!
الیته ذکر این نکته ضروری است که مقام معظم رهبری کمتر از دوماه قبل نیز در جمع مردم خراسان شمالی و پیرامون مسائل اقتصادی فرمودند: «افزایش قیمتها و بیکاری جزو دغدغههای مردم است / تحریمهای غیرمنطقی غرب، وحشیانه است. این جنگی با یک ملت است که با توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد. البته ممکن است مشکلاتی ایجاد کنند، بعضی از بیتدبیریها هم این مشکلات را افزایش میدهد.»
فلذا شایسته نیست که حقوق بگیران دولت در روزنامه ایران، با گزینش های جهت دار و نیز تفسیرهای نادرست، سعی در اثبات خویش و نفی طرف مقابل داشته باشند!
در ادامه این مطلب نیز می آید: «شريعتمداري در بند سوم يادداشت خود نيز مينويسد: "ولي از آنجا كه جناب رئيس جمهور در حلقه اين جريان انحرافي محاصره شده است - يا به اين محاصره تن داده است- و جناب مشايي را در جايگاه اولياء الهي! معرفي كرده است بايد گفت، اين «ولي خدا»! كسي است كه؛ اساساً دوران «اسلامگرايي» را تمام شده ميداند و با صراحت ميگويد: «...من اينجا عرض ميكنم كه دوران اسلامگرايي به پايان رسيده است، معنايش اين نيست كه اسلامگرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست، نه؛ اسلام هست، اما دورهاش به پايان رسيده است اكنون دوره اسب سواري تمام شده، اما اسب هست. سوارش هم هست» دقت كنيد، به صراحت از پايان عمر اسلام در جهان سخن ميگويد! كه ان شاءالله متوجه نبوده و از روي بيدقتي باشد. ايشان سپس با كمال جسارت، اسلام را به «اسب» و مسلمانان را به اسب سواران تشبيه ميكند! يعني اگر هنوز اسلامي هست و مسلماناني هستند، مانند وجود اسب و اسب سواران است كه هستند ولي دوران آنها تمام شده است..."»
نویسنده یادداشت نیز در مقام دفاع از پدر عروس رئیسش می نویسد: «اولاً: رئيس جمهور محترم در حكم انتصاب جناب آقاي مهندس مشايي، به هيچ وجه عبارت «اولياء الهي» را به كار نبرده است و عبارت اولياء الهي و ولي خدا كه از سوي مدير مسئول كيهان که گویی خود را فارغ از تعقیب می داند بيان شده است مصداق بارز تحريف و شايعه پراكني است. ثانياً: جناب شريعتمداري گويا همچنان قصد دارند با تحريف، تقطيع و سانسور مطالب مهندس مشايي ايشان را به كل منحرف و ضد اسلام جلوه دهند وليكن افكار عمومي به خوبي اين سخنان مشايي را به ياد دارند...»
نگارنده دقیقاً به نکته قابل توجهی اشاره کرده است و آن اینکه همگان سخنان مشایی را به یاد دارند.
به یاد دارند که اسفندیار رحیم مشایی در رابطه با اسرائیل گفته بود: «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.»
به خاطر دارند که پدر عروس رئیس جمهور درباره مردم ایران جملات و کلیدواژه های انعقاد یافته از دهان پدر عروس رئیس مهرورز را هرگز از یاد نخواهند برد.
جملاتی هم چون؛ «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.»! ؛ «از مكتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد و من بر مكتب ايران اصرار دارم»! ؛ «دوران اسلام گرایی به پایان رسیده است.»! ؛ «در ایران استفاده از حجاب آزاد است.»! ؛ «حضرت نوح با 950 سال عمر نتوانست جامعه را مدیریت کند.»! ؛ «اگر هر پیامبری مدیریت می کرد، عدالت برقرار می شد.»! و ... !
حال براستی می توان از جملات فوق بوی اسلام را استشمام کرد و گوینده این جملات را "مومن"، "موحد" و "دلبسته به ارزشهای الهی" خطاب نمود؟!
قضاوت در این مورد را به خوانندگان فهیم واگذار می کنیم ...
نویسنده همچنین درپایان یادداشت و در جایگاه مدعی العموم(!) و در حکمی از پیش تعیین شده، چنین می نگارد: «در اين بين اين سؤال مطرح است آيا دستگاه قضايي به عنوان مدعي العموم، برخورد با اين گونه توهين ها؛ افتراها و نشر اكاذيب كه فضاي كشور را بشدت غيراخلاقي كرده و بيم تسري آن به جامعه، ضرورت برخورد قانوني و بدون اغماض با آن را هويدا ميسازد وظيفهاي ندارد.»
گویی مزد بگیر "ایران" دولت، به شدت از تنهایی و عزلت نشینی مدیر مسئول شباب الفکرش به ستوه آمده و به هر وجه من الوجوه سعی دارد تا همدمی برای جناب جوانفکر مهیا کند! غافل از اینکه با استناد به چنین ادله خلاف واقعی نمی توان اشخاص را به نقض قانون متهم نمود.
صراط جان چرا دروغ میگی؟؟؟؟؟؟؟؟
رهبر انقلاب 18 ماه پیش از دولت حمایت کرد؟؟؟؟؟؟
آخرین بار که شهریور ماه امسال بود" دوماه پیش"
دست بدارید از این توهمات و دروغگویی!!
_____________________________
متن صحبت های رهبری (دوماه پیش) رو بخون"
بعد بیا این ........ها را بگو !!!!
این دودی است که از تنور کیهان به چشم مردم رفت
دجال برگرد برو جون ننه ات
سهام عدالت نخواستیم
باغ ویلا نخواستیم
قدرت را ول کن
اقتدار گرایی را ول کن! آدم چقدر میتونه تشنه قدرت باشه!!!!؟
ولی مطمئن هستم تو کله ی تو نیست
مرگ بر اقتدار گرایان انحرافی
مرگ بر انحرافیون زنده به عشق دجال
فعلا که این حرف فقط شده لق لق زبان یه عده !!!برای تخریب رییس جمهور"
مرگ بر اقتدارگرایان
چون خود روزنامه ی کیهان نیاز به نظافت داره
کیهان رو بگیر، بخصوص صفحه سرمقاله حاج حسین"
کاری میکنه که شیشه برق بزنه !!!!!!
شما همه چی رو با قد کوتوله ....... می سنجین؟
در انحرافی بودنتون همین بس که هر کی انتقاد کنه میشه ضد و هرکی حمایت کنه پول خوب میگیره
شریعتمداری رو قبول ندارم اما همینکه آتیشتون زده به شرفش درود می فرستم
جناب حقگو:
خود ش---ی با موضع گیری های دوگانه اش باعث شده که نظرات ما هم تغییر کنه"
برای ما از روز اول احمدی نژاد،احمدی دلاور بود"
نه به مثال ش---ی و ش---ی و ع---ی او را قدیس کردیم و --- خواندیم"
و نه الان به او فرعون میگیم"
_________________________________
ش---ی وزنی نداره که بخواد تأثیرگذاری داشته باشه"
اگر منصف باشد،انتقاد داشته باشد،نه تخریب"
ما مخلصشم هستیم"
اما اگه بنای تخریب و توطئه و موضع خیانت کارانه داشته باشد،فرقی با ه---ی برای ما ندارد"
ش---ی پیغمبر نیست و نوشته هاش هم وحی منزل نیست"
دست کیهان و صراط و امثالهم واسه همه رو شده"
این کلک ها (بازی با کلمات)قدیمی شده و جواب نمیده !!!
دیگه کسی خریدار کیهان نیست
اقتدار گرایی ...................، کیهان را هم بد نام کرد
یا حق
شر--- و ها---" آخر شب ها میشینن پای --- !!!!!!
نقشه هاشون هم با هم هماهنگ میکنن !!!!!
http://www.seratnews.ir/fa/news/89450/%D8%AF%D9%88%D9%82%D8%B7%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF
اگه گفته گرام می خواسته طرف رو تحقیر کنه
نمی خواسته بگه هولوگرام که!!!
چشاتو --- باز کن و ببین که یه علامت تعجب بزرگ جلوش گذاشته!
امیدوارم همیشه تو این صراط بمونی صراط