استخاره ميگيريم! گاه و بيگاه، براي تصميمهاي ريز و درشت زندگيمان! و خيلي آسان به تصميم ميرسيم! و وقتي به اين راحتي ميتوانيم مشكلمان را حل (!) كنيم، چه مرضي داريم كه قند خونمان را خرج سلّولهاي مغز چروكيدهمان كنيم؟!
***
بزرگترين نعمتي كه خدا به آدميزاد داده، و تنها فرقش با جماعت "ديو و دد"، همين "عقل" آكبندي است كه ما داريم! و جالب است نحوهي استفادهمان از اين سرمايهي دستنخورده:
اگر بخواهيم كفش و جورابي بخريم، بخواهيم گوشي همراه مناسبي انتخاب كنيم، از منوي رستوران، غذايي متناسب با رژيممان (!) بگزينيم، قطعاً به عقلمان مراجعه ميكنيم! و آن نشد و راهي نداد، به مشورت و تحقيق متوسّل ميشويم!
امّا اگر پاي تصميم مهمتري در ميان باشد، مثل خريد منزل يا خودرو، انتخاب رشته، و از همه مهمتر، ازدواج، ديگر عقل تعطيل! و سرراستترين راه، استخاره است! انگار ميترسيم شيشه نازك تنهايي "عقلمان" ترك بردارد!
***
بزرگانمان فرمودهاند براي امور مهم "استخاره" كنيد! و استخاره (مصدر باب استفعال از ريشه خير) به معناي طلب خير است. يعني قبل از انجام آن كار، از خداي مهربان بخواهيد كه در آن كار، خير و خوشي قرار بدهد، خيلي راحت به همين زبان مادري، بگوييد: "از رحمت الهي طلب خير و سعادت ميكنم" و يا اگر خواستيد به عربي دعا كنيد: "أَسْتَخیرُاللّهَ بِرَحْمَتِهِ" و چه زيباتر كه اين را در سجده از خدا بخواهيد.
اينطوري، كاري كه ميخواهيم انجام بدهيم، از همان اوّل رنگ و بوي خدايي ميگيرد و خداي بزرگ هم هوايمان را خواهد داشت ... .
***
گاهي از استخاره، توقّع داريم كه غيب بگويد يا از آينده خبر بدهد يا عواقب كار را نشان بدهد. استخاره چنين كاركردي ندارد! فالگيري كه نيست! جادو و پيشگويي هم نيست! استخاره، فقط براي گرفتن تصميم براي انجام دادن يكي از دو كار است، همين!
***
حالا برويم سر اصل مطلب! همان استخارهي رايج با همان اصطلاح شايع آن كه مشهور شده؛ همان كه ميگوييم "مشورت با خداوند".
وقتي براي تصميمگيري در مورد امر مهمّي دچار ترديد و دودلي ميشويم، اوّل از همه بايد از آن بزرگترين نعمت الهي -عقل- استفاده كنيم. خداوند بارها در كتابش به ما تشر زده كه "أفلا تعقلون...: چرا از عقلتان استفاده نميكنيد؟" همين بس نيست براي به فكر افتادنمان؟! واقعاً عقل را به كار بيندازيم و ببينيم آيا دين و دانش، براي اين مسأله، راه حلّي دارد يا نه؟ اصلاً اين كاري كه ميخواهيم انجام بدهيم، پسنديدهي پروردگار هست يا نه؟ با خرد و منطق جور در ميآيد يا نه؟
اگر با چراغ عقل نتوانستيم راه را پيدا كنيم، در مرحلهي بعد، بهترين ابزار تصميمگيري مشورت است. "همهچيز را همگان دانند ..." و "هر سري يك عقلي دارد ..." فرد يا افرادي آگاه، دلسوز، خيرخواه و بيطرف، بهترين ياور ما در تصميمگيري هستند.
بديهي است اگر با فكر و يا مشورت به تصميم رسيديم، ديگر جايي براي استخاره نميماند؛ اگر در مورد كاري كه ميخواهيد بكنيد فكر كردهايد و آن را بدون اشكال عقلي و شرعي ديديد، ديگر ترديد نكنيد و با توكّل به خدا به پيش برويد؛ مطمئن باشيد خواست خدا هم همان است و ديگر "استخاره" و "مشورت با خداوند" معنايي ندارد!
حالا فرض ميكنيم واقعاً عقل و مشورت راه به جايي نبُرد و واقعاً همچنان بر سر دو راهي مانديم. يعني با فكر و مشورت به اين نتيجه رسيديم كه واقعاً هر دو راه و هر دو تصميم كاملاً خوب هستند و كاملاً مساوي! (اين حالت خيلي خيلي بعيد است! دقّت كنيد: هر دو راه در درجهي مساوي از خوب بودن هستند! يعني مثلاً آن دو خواستگار، هر دو در همهي جهات كاملاً همسانند كه در اين مورد خاص اصلاً امكان ندارد!) اينجاست كه خداي مهربان چاره استخاره را براي رفع تحيّر و سردرگمي پيش پايمان گذاشته. از خوب بودن هر دو طرف مطمئن هستيم، استخاره دلمان را براي گزيدن يك كدام محكم ميكند، و انتخابمان را انجام ميدهيم و خلاص!
با همهي اين اوصاف، حتّي اگر بعد از استخاره، به تصميم ديگري مبتني بر عقل و مشورت رسيديم، ميتوانيم به آن عمل كنيم، عمل به استخاره واجب نيست!
پس:
+ استخاره، در مورد چيزهايي كه گناه بودنشان واضح است، معنايي ندارد! با خداوند مشورت كنيم كه آيا خلاف نظرش عمل كنيم يا نه! خندهدار نيست؟!
+ استخاره (مشورت با خدا) فقط و فقط در جايي كاربرد دارد كه واقعاً با عقل و مشورت به جايي نرسيم. اين كه "تصميممان را گرفتهايم، حالا براي تيمّن و تبرّك ميخواهيم استخاره كنيم" يك بازي است! بازي خطرناك! چون ممكن است استخاره بد بيايد و دلمان را نسبت به انجام آن كار خوب، سرد كند.
+ استاد بزرگوار عارف و اهل معنايي ميفرمود: "هشتاد سال از خدا عمر گرفتهام، و هنوز حتّي هشت مرتبه هم براي امور زندگيام استخاره نگرفتهام!" بپرهيزيم از عادت وسواسگونه به استخاره!
+ و در آخر، اگر واقعاً نياز پيدا كرديد به استخاره، بهترين استخاره آن است كه خودتان انجام بدهيد ... گرچه مراجعه به بزرگان اهل دل و اهل معرفت خيلي خوب است، ولي براي "مشورت با خدا" در آن موقعيّت خاص، خودتان با او خلوت كنيد، بيواسطه ...
نميدانيد چگونه؟ به آنجامراجعه كنيد! خير پيش!