نمی دانم جریان انحرافی وجود دارد یا نه!

به گزارش صراط به نقل از زندگی: عبدالرضا مصری متولد سال ۱۳۳۵ از کرمانشاه است که نمایندگی مردم کرمانشاه در مجلس هفتم را نیز بر عهده داشت. مصری در دولت نخست محمود احمدی نژاد و پس از برکناری پرویز کاظمی به عنوان وزیر رفاه و تامین اجتماعی معرفی و از هم طیف های خود در مجلس رای اعتماد گرفت اما به دولت دهم و کابینه دوم محمود احمدی نژاد راه نیافت. با این وجود در دولت دهم ، مصری با حکم جدیدی راهی آمریکای لاتین شد؛ حکمی که او را سفیر ایران در ونزوئلا معرفی می کرد. وی مدرک دکترای زمین شناسی از دانشگاه تربیت معلم تهران را دارد . ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، عضو شورای عالی اشتغال، معاونت کمیته امداد امام خمینی کشور، مدیر کل کمیته امداد امام خمینی استان کرمانشاه  و جانشین دادستان انقلاب اسلامی کردستان  از مهم ترین سمت های این فعال سیاسی به شمار می رود که پیش از این در آن ها اشتغال داشته است؛ با این وجود بیشترین شهرت او به واسطه حضور در کرسی وزارت رفاه در دولت احمدی نژاد است. مصری در این دوره از انتخابات نیز با حضور در فرمانداری کرمانشاه، برای شرکت در رقابت های انتخاباتی دوره نهم در شهرستان کرمانشاه ثبت نام کرده است و هم اکنون به عنوان کاندیدای انتخاباتی فعالیت می کند. متن زیر حاصل گفت و گوی "زندگی" با عبدالرضا مصری است که در ادامه می خوانید:

با توجه به نزدیکی به فضای انتخاباتی مجلس نهم ، آرایش نیروهای سیاسی را چطور ارزیابی می کنید؟
باید بگوییم بالاخره آنچه که امروز در کشور به وقوع می پیوندد، همچنان که در طی انقلاب اینگونه بوده است، معمولا آرایش نیروها در حال تغییر است و این تغییر و تکامل همیشه به نفع و خیر انقلاب در هر مقطعی بوده است. از اول انقلاب تغییرات عمده ای ایجاد شده است و این تغییرات هرچقدر در جهت انقلاب باشد، قطعا مثبت است. البته در آن چارچوبی که نظام برای آن تعریف کرده است. اصل ولایت، اصل قانون اساسی و اصل توجه به مردم. اینها اصولی است که همیشه مورد توجه بوده است؛ مگر آن هایی که انحراف داشته اند که بحث آن جدا است و ما وارد آن نمی شویم.

اما به نظر شما در آستانه انتخابات آرایش چگونه است؟
الآن به نظر من فضا نامشخص است، یعنی برخی آرایش مشخصی به خود نگرفتند یا شاید می خواهند پدیده ای برای انتخابات باشند. شاید دنبال یک سازماندهی دیگری هستند. اما آن هایی که تا حالا کار کرده اند و در جامعه فعالیت داشته اند،  روش ها و عملکردهایشان مشخص است. اما درمورد بقیه، بعضی از آرایش های جدیدی که می خواهد صورت بگیرد، نامشخص است. الآن اصلا معلوم نیست که صورت بگیرد  یا نگیرد.

این آرایش های جدید بیشتر در جریان اصولگرایی خواهد بود یا در دل اصلاح طلبان؟
ظاهر قضیه اصلاح طلبان اعلام کرده اند می خواهند به صورت خاموش شرکت کنند و شاید می خواهند بعد از انتخابات پرچمشان را بالا ببرند؛ اما اصولگرایان طبق معمول با هویت روشن و مشخص وارد شده اند. الآن هم اینگونه به نظر می آید؛ از چند ماه پیش هم اخبارش را داریم و صحبت هایش را کرده اند.

با این شرایط چه چشم اندازی پیش روی جبهه متحد اصولگرایان خواهیم داشت و فعالیت جبهه متحد را چگونه ارزیابی می کنید؟
آنچه که در جریان اصولگرایی اتفاق می افتد مشخص است. بزرگان که سال های سال در این مسایل تجربه دارند و شاخص های مشخصی را تعریف می کنند، امروز بر مبنای همان شاخص ها - که تقریبا اصول اساسی اعتقادی همه ما است - فعالیت هایشان را اعلام کرده اند. همیشه فعالیت ها و اهداف روشن و شفاف بوده است و افرادی هم مد نظر داشتند، همیشه به صورت شاخص اعلام کرده اند که در فلان جا، فلان کس مورد حمایت ما است. این تعاریف تعاریف روشنی است و به نظر من این درست است. یعنی صادقانه با مردم از ابتدا مسایل را مطرح کردن و هویت و اصول را مشخص کردن مسئله بسیار مهمی است که در این جبهه انجام می شود.

به نظر شما فعالیت جبهه پایداری چگونه دنبال می شود؟
جبهه پایداری هم یک تجربه جدید است، الآن یک تعداد دلسوز با یک سلیقه ای جمع شده اند. آن ها هم اصولگرا هستند و فعالیت می کنند. ولی خوب فعالیت جدیدی است و تا بخواهد در جامعه جا بیفتد و یا بخواهند با دیگران متحد شوند - که حتما هم متحد هستند – زمان می برد. این جبهه چون تازه شروع به کار کرده است هنوز برای خیلی از اقشار جامعه مشخص نیست.  شاید مردم کمتر این جبهه پایداری را می شناسند.

شما در انتخابات قصد دارید از لیست جبهه پایداری حضور داشته باشید؟
من شخصا در هیچ جایی و هیچ لیستی کاندیدا نیستم. دوستان و هر کسی که بخواهد من را در لیست قرار می دهد، چون من را می شناسند، چارچوب فکری، اعتقادی و عملکردی من را قبول دارند، اما من  شخصا پیشتاز و پیشنهاد دهنده برای هیچ لیستی نیستم. من بر اساس اعتقادات خودم و بیشتر برای دفاع از حریم وارد این معقوله شده ام و دینی که مردم به گردن من دارند برای خدمت بیشتر. چون بالاخره ما هر چه داریم از این مردم داریم و به این ها مدیونیم. مقداری باید توجه ما به اوضاع و احوال مردم معطوف شود تا این برخورد های صرف سیاسی. در این برخورد های سیاسی برای مردم چیزی پیدا نمی شود. الآن باید به مشکلات مردم رسیدگی کرد. لذا به نظر من با حفظ چارچوب های نظام، ولایت، قانون اساسی باید به فکر این باشیم که مشکلات مردم را رفع کنیم تا به فکر بحث های خودمان باشیم. بحث های خودمان را باید در درون انجام دهیم. از نظر روانی و اجتماعی نیازی نیست در سطح جامعه مردم را نسبت به تفاوت سلیقه هایی که میان بزرگان کشور و سیاست مدارن است، نگران کنیم.

اما ما شاهد هستیم که این بحث توسط برخی گروه ها به سطح جامعه کشانده شده است. شما هم سابقه حضور در مجلس و هم دولت را در کارنامه خود دارید، الآن اگر این انشقاق سیاسی به وقوع بپیوندد میان طیف های مختلف اصولگرایی چه تبعاتی برای کلیت جریان اصولگرایی و اعتمادی که مردم به این جریان دارند خواهد داشت؟
انشعاب خیلی ملاک نیست. ضمن اینکه انشعاب خوب است اما می توانیم تابلو های مختلفی داشته باشیم و در یک چارچوب قرار بگیریم. شما وارد نمایشگاهی می شوید، عنوان نمایشگاه فلان موضوع است؛ حالا هر کسی اگر با تابلو خودش وارد نمایشگاه شد و چارچوب اساسی نمایشگاه، ساعت کار، میزان غرفه و شرایط کار نمایشگاه را پذیرفت نباید نگران باشیم از اینکه افرادی که چارچوب ها را پذیرفته اند و به آن اعتقاد دارند حالا باید حتما یکجا باشند. نه! غرفه های مختلف می زنند، می آیند و سلیقه های مختلف را مطرح می کنند. مهم این است که ما اصل قضیه را فراموش نکنیم؛ امروز به نظر من مهم ترین و حساس ترین امر مشارکت حداکثری است. این از اوجب واجبات است و ما برای مصونیت نظام، خنثی کردن توطئه ها باید به سمت مشارکت حداکثری برویم. برای اینکه تدابیر و خرابکاری هایی که کشور های دیگر برای ما کلید زدند - و شاهدش هم همین بازار ارز و طلا است که می بنیم-  برای خنثی کردن این ها نیاز داریم که در اولویت اول مشارکت حداکثری داشته باشیم. یعنی مردم بیایند دوباره یک بیعت مجددی داشته باشیم که تمام توطئه ها خنثی شود. حالا دیگر «زید» نماینده اش رای می آورد و یا «امر» رای می آورد به نظر من 10 درصد نسبت به اصل 90 درصد است. یعنی 90 درصد باید متوجه این باشیم که مردم برای صیانت از انقلاب و کشورشان بیایند پای صندوق های رای، رای بدهند؛ 10 درصد موضوع هم که به چه کسی رای بدهند و چه کسی رای ندهند که در اولویت دوم است.

پس در واقع شما قائل به تکثر لیست هستید با حضور گسترده و پر شور مردم؟
قطعا!
از آن طرف شاهد بودیم که آیت الله مهدوی کنی در صحنه حضور پیدا کردند و ایشان به لیست واحد اصولگرایان اعتقاد داشتند، فکر می کنید اگر دچار تکثر لیست شویم مردم دچار سردرگمی نمی شوند؟
نه من عرض نکردم اصولگرایان تکثر داشته باشند. من می گویم یک تابلو و یک نمایشگاه داشته باشیم، سلیقه های مختلف را هم داشته باشیم؛ بیاییم روی نقاط مشترک و نقاط قوت به تفاهم برسیم. به طور مثال مطبوعات یک نمایشگاه دارند، یک چارچوبی دارند و مطبوعاتند. همه می آیند یک تابلو می زنند و می گویند نمایشگاه مطبوعات. داخل خود این نمایشگاه گروه های مختلف هستند اما آلآن دارند با یک تابلو وارد می شوند. گروه های مختلف اصولگرایی هر نوع سلیقه ای که دارند چون اهداف و مبانی اعتقادی این ها مشترک است و ممکن است یکسری سلایق در جزئیات و راهبرد ها داشته باشند، نباید دچار انشقاق شوند؛ باید همانطور که عده ای، صنفی، گروهی در زمانی که می خواهند حضور داشته باشند متحد می شوند، یک صنف و اتحادیه ای تشکیل می دهند، ما هم هرچه اصولگرا هستیم - اگر واقعا چارچوب اصولگرایی را قبول داریم -  به صورت واحد باشیم . ضمن اینکه سلیقه های خودمان را هم حفظ کنیم. به نظر من در جریان انتخابات باید وحدت بین همه ایجاد شود.

با این وجود از همین الآن شاهد هستیم که اعضای شاخص جبهه پایداری اعلام کرده اند که در ساز و کار جبهه متحد حضور پیدا نمی کنند و لیست جداگانه ای ارایه خواهند داد. فکر می کنید این موضوع چه تبعاتی برای فضای کلی اصولگرایان خواهد داشت؟
خود شما اطلاع دارید که شرایط انتخابات یکی از مسایلش تغییر رفتار رای دهنده و رای گیرنده است. به نظر من تغییر رفتار احزاب و گروه ها را نیز در این مدت 30 سال انقلاب داشته ایم . یک عده ای به یک طریقی خودشان را عرضه کرده اند، یا مورد قبول جامعه قرار گرفتند یا نگرفتند، بعد خودشان را اصلاح کردند. خیلی از این گروه ها داشتیم و اگر بخواهیم اسامی را بنویسیم خودش یک کتابچه می شود. من فکر می کنم بهترین شیوه برای عزیزان ما در جبهه اصولگرایی یا پایداری این است که چون نقاط مشترک ما 99 درصد است و آن بحث سلیقه یک درصد است، اگر این ها اعتقاد داشته باشند باید یکی شوند که مردم دچار تشویش اذهان نشوند.

با توجه به اینکه اکثر اصولگرایان زیر چتر جامعتین و جبهه متحد اصولگرایان جمع شده اند و گروه هایی همچون جبهه پایداری و جبهه ایستادگی جداگانه فعالیت می کنند، فکر می کنید لیست هایی که در مقابل لیست اصلی جبهه متحد اصولگرایان ارایه شود چقدر می تواند وزن سیاسی داشته باشد؟
شاید این بستگی دارد به میزان استقبال مردم از اعتقادات و برنامه هایی که آن ها دارند . چون این یک هندوانه سربسته است و هنوز هیچ کس از درون این موضوع اطلاع ندارد؛ چون تا به حال عرضه نشده است. فعلا یک آگهی می دهد، مثل یک کالای جدید و یک موضوع جدیدی که قرار است در آینده وارد جامعه شود، مرتبا آگهی می دهد که من «این هستم». این کالا تا وارد نشود و مورد استفاده قرار نگیرد از نظر سلایق سیاسی و سلایق مردم برای قضاوت کردن زود است. اما آن چیزی که ذائقه مردم است، برخی چیز ها است که مردم آنقدر امتحان کرده اند که الآن جزو ذائقه فکری – سیاسی آن ها قرار گرفته. من اعتقاد دارم آنی که داریم به خاطر آن چیزی که معلوم نیست از دست ندهیم که آیا مورد استقبال قرار بگیرد و یا نگیرد و مقداری فضا را ملتهب کند. اگر اتحاد بین اصولگرایان - که حداقل با هر عنوان و هر تابلویی خود را اصولگرا می دانند - و اگر وفاق را ایجاد نکنند، ممکن است دیگران از این انشعاب ها سوء استفاده کنند و بعد گناهش به گردن «ما»یی  است که با هم کنار نیامدیم. بعد دودش به چشم دیگران خواهد رفت.

دقیقا می خواهیم ببینیم این دیگران چه کسانی هستند. کدام گروه ها هستند که از شکستن وحدت اصولگرایان سود می برند؟
خیلی ها هستند؛ آن هایی که در جریانات مختلفی که در کشور ما اتفاق افتاده همیشه در صدد این بوده اند که یک بلایی و موضوعی برای نظام ما پیش بیاید. از سلطنت طلب ها گرفته که هنوز امیدوارند تفرقه ایجاد شود تا آخرین دسته و گروه هایی که به شکلی در جامعه مطرح هستند. همه آن چیزی که ما داریم اعتقادات ما است برای نظام، کشور، انقلاب، ولایت و خدمت به مردم. ما اگر واقعا می خواهیم به مردم خدمت کنیم این همه حرف و حدیث نمی خواهد.  هر کسی می خواهد خدمت کند یک تابلوی نوکری به خودش بزند، همه برویم زیر یک تابلوی نوکری قرار بگیریم. این تابلو بازی ها برای آقایی است. اگر کسی بخواهد نوکر باشد و خدمتگذار باشد خیلی نیازی به تابلو ندارد.

آقای مصری الآن بعضی گروه های اصولگرا هستند که یک تعریف از اصولگرایی ارایه کرده اند و بر این اساس خودشان را حق مطلق می پندارند و دیگران را با عنوان ساکتین فتنه و ... از دایره اصولگرایی خارج می کنند. اگر بخواهیم اصولگرایی را تعریف کنیم چه تعریف متقن و مطلقی می توانیم ارایه کنیم؟
من فکر می کنم هیچ تعریف جدیدی به غیر از آنچه مقام معظم رهبری ترسیم کرده اند و از سال های قبل هم یک شاخص برای خودی ها و غیر خودی ها و اصولگرا و غیر اصولگرا داشته ایم، نیست. ما همان شاخص و همان نظام اندازه گیری و همان معیار و مقیاسی که داشتیم، هر روز تغییر نمی کند و ثابت است. مثل اینکه وزن یک کیلو، یک کیلو است و سال های متمادی هم که بگذرد همان یک کیلو است. چون اصول که قابل تغیر نیست ، یکسری اصول است که به آن معتقدیم ...
... یعنی حتی با وجود اینکه آرایش سیاسی تغییر کرده است نیاز به تعریف جدیدی نداریم؟
آرایش با اصول فرق می کند؛ اصول ثابت است  و آرایش فرق می کند. عیبی که ندارد؛ یک خیابانی هست، یک روزی دو طرفه بوده است و یک روزی شده است یک طرفه. خیابان اصل است که وجود دارد، مسیر مشخص است، حالا شما می خواهید ساعت 2 عبور بکنید و بنده می خواهم ساعت 4 عبور بکنم. اصل قضیه روشن است و نمی خواهد بیاییم تعریف های جدیدی ارایه کنیم. اعتقاد دارم به غیر از آنچه که مقام معظم رهبری فرمودند و باعث وحدت است، نباید تعریف جدیدی بکنیم. همان چیزی که ایشان ارایه فرمودند همان باید مبنای حرکت ما قرار بگیرد.

و در آخر، ما اضلاع مختلف از جمله اصلاح طلبان و اصولگرایان را بررسی کردیم، آیا جریان انحرافی هم در انتخابات حضور جدی خواهند داشت؟
اطلاعی ندارم! در اخبار و این ها می گویند یک جریان پوشیده و فلان. من اصلا اطلاعی از اینکه اینها در انتخابات هستند، نیستند، سازماندهی دارند، ندارند؛ اصولا اصل قضیه چطور می خواهد رقم بخورد ندارم و نه این مدت شنیده ام. اما در روزنامه ها چیز هایی که می گویند نمی دانم مبنایش کجاست. اطلاعی ندارم. چیزی که اینجا من الآن هستم و روشن است اصولگراها هستند، اصلاح طلبانی که ضدیتی با نظام نداشتند، هستند و این ها را داریم می بینیم.

پس فکر می کنید نمی توانیم به عنوان یک ضلع رقابتی به این جریان نگاه کنیم؟
شاید چون عرضه نشده است، نمی دانم. هنوز نمی دانیم کی هست، اصلا هست، نیست، نمی توانم تشخیص دهم. تا الآن هم که من اینجا در شهرستان آمده ام چیزی در این زمینه ندیدم که قابل ارایه باشد و بگویم این فلانی و آن فلان جریان وجود دارد. این حتما توسط هیات های اجرایی و هیات های نظارت و مسئولینی که بیشتر شناخت دارد باید عنوان شود. من الآن ارتباط سازمانی با هیچ جا ندارم ، فقط با مردم کوچه و بازار ارتباط دارم و در اینجا چیزی نمی بینم. حالا اگر افرادی که مسئول هستند و اطلاع دارند و مسایلی را خبر دارند، من بی اطلاعم چون ارتباط تشکیلاتی با هیچ کجا ندارم.

آقای مصری بالاخره شما یک دوره ای در دولت بودید و شاید بهتر از هر کسی بتوانید پاسخ بدهید. بالاخره الآن اگر حامیان دولت در انتخابات شرکت کنند با چه تابلویی خواهد بود؟
نمی دانم. چون الآن من 3 سال است که در دولت نبودم که آیا یک تشکلی ایجاد شده، نشده؛ تابلویی هست، نیست. هیچ اطلاعی از این موضوع ندارم.