۰۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۱

چه كسي مامان جاسوس‌ها را خبر كرد؟

تاكتيك جديد غرب در برابر قدرت عملياتي دستگاه‌هاي امنيتي ـ اطلاعاتي ايران تبديل شكست امنيتي به مسئله‌اي عاطفي و انساني است. همين‌كه دستگا‌ه‌هاي اطلاعاتي ايران موفق به شكار جاسوسي مي‌شوند، بلافاصله سر و كله «صد تا مامان و بابا» در رسانه‌هاي جهان پيدا مي‌شود كه «اصلا بچه ما اينكاره نبوده، اينا همه‌اش تهمته ... اينا همه‌اش اتهامه ...».
کد خبر : ۴۸۳۸۹

به گزارش صراط به نقل از تهران امروز ، تاكتيك جديد غرب در برابر قدرت عملياتي دستگاه‌هاي امنيتي ـ اطلاعاتي ايران تبديل شكست امنيتي به مسئله‌اي عاطفي و انساني است. همين‌كه دستگا‌ه‌هاي اطلاعاتي ايران موفق به شكار جاسوسي مي‌شوند، بلافاصله سر و كله «صد تا مامان و بابا» در رسانه‌هاي جهان پيدا مي‌شود كه «اصلا بچه ما اينكاره نبوده، اينا همه‌اش تهمته ... اينا همه‌اش اتهامه ...». جديدترين مورد از اين دست پديده‌ها پيدا شدن سر و كله پدر امير ميرزا حكمتي جاسوس سازمان سيا است كه با حضور در تلويزيون به جرايم خود اعتراف و نحوه فعاليت خود را توضيح داد. پدرش در گفت‌وگو با آسوشيتدپرس گفته فرزندش بي‌گناه است و هيچ ارتباطي با سازمان اطلاعات مركزي آمريكا نداشته است. گويي كار كردن در سازمان سيا شغلي است كه حتما پدر و مادرها در جريان هستند و اين پدر هم از اينگونه است!

اين در حالي است كه همين خبرگزاري ـ آسوشيتدپرس ـ در بازتاب اعترافات اين جاسوس نوشته است: «حكمتي كه توسط مقامات سازمان اطلاعات ايران دستگير شده، در آريزوناي آمريكا متولد شده و سابقه يك دهه آموزش‌هاي فشرده اطلاعاتي را در رزومه خود دارد و در آگوست 2001 در قسمت اطلاعات ارتش آمريكا مشغول به كار مي‌شود.»

ماموريت ويژه حكمتي از سوي ميز ايران در سازمان سيا، ابتدا دادن يكسري اطلاعات فوق محرمانه به اطلاعات ايران، جلب اعتماد آنها و سپس آلوده‌سازي اطلاعاتي آتي، گمراه كردن دستگاه‌هاي امنيتي و نفوذ در شبكه‌هاي اطلاعاتي ايران و هدايت آنها به سمت اهداف امنيتي آمريكا بوده است. اما پروژه نفوذ با هوشياري كارشناسان امنيتي ايران مي‌سوزد و تحليلگر اطلاعاتي آمريكا زبان به اعتراف مي‌گشايد. از اينجاست كه پروژه عاطفي‌سازي جايگزين مهندسي سه‌گانه مي‌شود. ‌مسيري كه پيش‌تر هم از سوي دستگاه‌هاي اطلاعاتي غرب پيموده شد تا لااقل به اعتراف خودشان با تحريك افكار عمومي از اعدام عامل سوخته جلوگيري شود. تجربه‌اي كه درباره «سارا شورد»، «جاشوا فتال» و «شين باوئر» به كار رفت نمونه‌اي كه با آمدن مادرانشان به ايران به يك شو خانوادگي براي مظلوم‌نمايي تبديل شد. يا در مورد «كلوتيد ريس» فرانسوي نيز به كار رفت و اجرا شد. «كلوتيد ريس» دختري كه در جريان اغتشاشات سال 88 در تهران بازداشت شد، به‌رغم اينكه دانشجوي جغرافياي سياسي بود به عنوان يك استاد زبان فرانسه به ايران و آن هم به شهر اصفهان اعزام مي‌شود. او در فواصل ماه‌هاي ژوئن تا سپتامبر 2007 يك دوره كارورزي را درباره فن‌آوري هسته‌اي در كميسارياي انرژي اتمي فرانسه مي‌گذراند تا بابت ماموريتش با آشنايي بيشتري اقدام كند. وقتي كه او بازداشت شد و در دادگاه تهران به جرايم خود اعتراف كرد وزير خارجه وقت فرانسه، برنارد كوشنر، در مصاحبه‌اي با عصبانيت گفت: «كشورش آنقدر احمق نيست كه يك دختربچه را براي جاسوسي به ايران اعزام كند.»

چند روز پس از رهايي اين جاسوسه فرانسوي نشريه ليبراسيون در پاريس اعلام كرد كه «كلوتيد ريس» عامل دستگاه امنيتي فرانسه در اصفهان بوده است! استان اصفهان و شهر نطنز همان محلي است كه پيش از «كلوتيد ريس»، جاسوس اسرائيلي كه در قالب توريست استراليايي به ايران سفر كرده بود خاكش را در پاشنه كفشش گذاشت تا به عنوان نمونه مورد آزمايش‌هاي پرتونگاري قرار گيرد و ميزان آلودگي آن به راديواكتيو مشخص شود. جاسوس اسرائيلي پس از بازنشستگي خاطراتش را در كانادا منتشر ساخت تا به بعضي ساده‌دلان نشان دهد كه دشمنان در همه شرايط و با همه گونه پوششي در حال كسب اطلاع از ايران هستند.

در چنين شرايطي ساده‌انگاري است كه برخي در ايران هماهنگ با پروژه عاطفي‌سازي مسائل امنيتي و تقليل دادن موضوع به مسئله‌اي غيرحرفه اي و بي‌اهميت، دم از اشتباه توراندازي و شكار بزنند.

اشتباه استراتژيك را آن كساني مي‌كنند كه مغلوب فضاي رسانه‌اي ـ خانوادگي مي‌شوند و از ظرايف و دقايق عمليات‌هاي چندوجهي و چندبعدي چشم مي‌پوشند. شايد بد نباشد به متوليان غربي و شيفتگان دلباخته آنها در ايران گفته شود راهبرد عاطفي‌سازي سوخته است، فكري دگر كن!


نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۵ - ۰۵ دی ۱۳۹۰
۱
۰
راهبرد عاطفي‌سازي سوخته است، فكري دگر كن! مطمئني ؟؟؟؟؟
شايد همين فردا ايشان نيز مورد رأفت اسلامي قرار گرفته و با دريافت يك دست كت و شلوار و با سلام و صلوات سوار هواپيماي عماني شده ، به ينگه دنيا رفته و كريسمس را در كنار مادر و پدر بگذارند و بعد در مصاحبه هايش بگويد من كوهنورد بودم و فقط مسير را اشتباه رفتم ، ايرانيها مرا گرفتند و مرا مجبور به اعتراف كردند . تازه آنقدر به من كم غذا دادند كه كلي لاغر شده ام . ايرانيهاي نامرد
مرتضي.ام
|
Iran (Islamic Republic of)
كاملا باهاتون موافقم. تا الان كه ننه باباها ﴿كه انشاالله حداقل اين باشند﴾ خوب سرمون كلاه گذاشتند.
ناشناس
|
Kazakhstan
|
۱۹:۵۸ - ۰۵ دی ۱۳۹۰
۲
۱
صدتا مامان که نداره ولی بابا رو باید از خودش بپرسید.!
رها121
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۵ - ۰۵ دی ۱۳۹۰
۰
۰
از بس که احمقن دیگه.

ما که چند وقت دیگه با کت و شلوار و قالیچه

در سایه رافت اسلامی بدرقش میکنیم چه عجله ای دارن.