۰۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۳

فیلمی که منتشرکنندگان و دشمنان را رسوا کرد

در قاموس و مکتب آسمانی امیرالمومنین علی علیه‌السلام، پذیرش مناصب و مقامات، بی‌ارزش است و صرفا انجام تکلیف الهی مورد نظر است؛ مریدان و رهروان راه آن اَبر مرد عالم خلقت نیز از چنین خصیصه‌ای برخوردارند. آن‌ها به تعبیر امام راحل «مامور به تکلیف‌اند و نتیجه را به خدا واگذاشته‌اند». برای آن‌ها اگر حکم، ولی امر مسلمین باشد، سمت ریاست جمهوری را وامی‌نهند و مسئول عقیدتی سیاسی یک پایگاه نظامی در روستایی از روستا‌های سیستان و بلوچستان می‌شوند.
کد خبر : ۳۹۹۴۸۰

صراط: خطبه شِقشِقیّه از معروف‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه است. امیرالمومنین علی علیه‌السلام در این خطبه به هجوم مردم برای بیعت اشاره می‌کنند و با تعابیر فوق‌العاده‌ای اکراه خود را از پذیرفتن مقام خلافت ابراز می‌دارند و می‌فرمایند: «به خدایی که دانه را شکافت، و انسان را به وجود آورد، اگر حضور حاضر، و تمام بودن حجت بر من به خاطر وجود یاور نبود، و اگر نبود عهدی که خداوند از عالمان گرفته که در برابر شکمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ مظلومی سکوت ننمایند، دهنه شتر حکومت را بر کوهانش می‌انداختم، و پایان خلافت را با پیمانه خالی اولش سیراب می‌کردم؛ آنوقت می‌دیدید که ارزش دنیای شما نزد من از اخلاط دماغ بز کمتر است!»

به گزارش میزان، در قاموس و مکتب آسمانی امیرالمومنین علی علیه‌السلام، پذیرش مناصب و مقامات، بی‌ارزش است و صرفا انجام تکلیف الهی مورد نظر است؛ مریدان و رهروان راه آن اَبر مرد عالم خلقت نیز از چنین خصیصه‌ای برخوردارند. آن‌ها به تعبیر امام راحل «مامور به تکلیف‌اند و نتیجه را به خدا واگذاشته‌اند». برای آن‌ها اگر حکم، ولی امر مسلمین باشد، سمت ریاست جمهوری را وامی‌نهند و مسئول عقیدتی سیاسی یک پایگاه نظامی در روستایی از روستا‌های سیستان و بلوچستان می‌شوند.

حماقتِ مجدد معاندان سفیه
در چند روز گذشته، دشمنان و بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی - که کاربرد صفت سفیه و نادان برای آن‌ها اشتباه است چرا که مرز‌های سفاهت و جهالت را فرسنگ‌ها درنوردیده‌اند - با انتشار ویدئویی در فضای مجازی به تصور حقیرانه خود، خواسته‌اند القائاتی مسموم در جامعه تزریق کنند و به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرند.

اما همچون همیشه تیر این عنودان و حسودانِ تنگ‌نظر، به سنگ خورد و بر مجد و عظمت نظام مقدس جمهوری اسلامی و ناخدای حکیم و بصیر آن افزوده شد.

انتشاردهندگان فیلم جلسه مهم و سرنوشت سازِ ۱۴ خرداد ۶۸ مجلس خبرگان و بازنشردهندگان آن همچون رسانه ملکه انگلیس این تصور را داشتند که به تعبیر خودشان امری پنهان و مکتوم را افشا و برملا کرده‌اند! این در حالی است که فیلم مزبور حاوی هیچ نکته پنهانی نبود.

خردمندان و نکته‌بینان می‌دانند...
آن‌ها همچنین از انتشار فیلم مزبور بدنبال این غرض بودند که شایسته‌ترین انتخاب اعضای مجلس خبرگان اول را زیر سوال ببرند و در این انتخاب هوشمندانه و نجات‌بخش، ایجاد شک و تردید کنند. اما نه تنها چنین نشد بلکه کارشناسان و نزدیکان همان شبکه‌های رسانه‌ای معاند نیز تصریح کردند که انتشار این فیلم برای انتشاردهندگان نتیجه معکوس داشت و مقام و منزلت نظام جمهوری اسلامی و رهبری آنرا دوچندان کرد.

به این سخنان یکی از همکاران و کارشناسان شبکه رسانه‌ای ملکه انگلیس، توجه کنید: صمیمیت و برافروختگی که در سیما و سخن و حرکات (حضرت) آیت‌الله خامنه‌ای در این فیلم دیده می‌شود، تمامی نشانه‌های توانایی کسی است که بر خود پیروز شده است، نه نشانه ضعف و ناتوانی. کسانی که با هر انگیزه‌ای فیلم خبرگان را منتشر کرده‌اند، ممکن است در سطح، برخی غوغاسالاران را خرسند کرده باشند، اما خردمندان و نکته‌بینان می‌دانند و می‌فهمند که این فیلم نشانی از صداقت و صمیمیت درخشانی را به همراه دارد.

در جلسه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ مجلس خبرگان چه گذشت؟
۱۴خرداد ۱۳۶۸، پس از رحلت جانگداز حضرت امام خمینی (ره)، اعضای مجلس خبرگان پس از انجام تشریفات مرتبط با تشییع و تدفین امام امت و قرائت وصیت‌نامه حضرتشان، بدون فوت وفت برای جلوگیری از سوء استفاده دشمنان نظام اسلامی، تشکیل جلسه دادند و پس از بحث و فحص تخصصی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را به رهبری برگزیدند.

پس از عدم تمایل اعضای خبرگان به رهبری شورایی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مقابل اصرار اعضای مجلس خبرگان برای تصدی رهبری توسط ایشان، مقاومت می‌کنند و نطقی مستدل و فروتنانه که منبعث از همان مشی مولا علی علیه‌السلام است را قرائت می‌کنند.

نکاتی که رسوایی خناسان را در پی داشت
این نطق مستدل و فروتنانه مقام معظم رهبری و آنچه در جلسه بعد از ظهر روز ۱۴خرداد ۱۳۶۸ مجلس خبرگان گذشت، چند نکته را آشکار می‌کند که با غرض مریضانه منتشرکنندگان فیلم جلسه مزبور کاملا در تعارض است:

نخست ثابت می‌کند که رهبری بصیر و حکیم جمهوری اسلامی ایران بر اساس گفتمان اصیل اسلامی و علوی، از تصدی پست و مقامی بالاتر گریزان است و در جامعه اسلامی همچون جوامع منحط غربی، رهبران و تاثیرگذاران در سودای جاه و مقام برای دستیابی به تنعم و تعیش نیستند. بلکه صرفا رضایت خالق و مخلوق را در نظر دارند.

تاکید حضرت امام (ره) در سه مقطع بر شایستگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای تصدی رهبری
نکته دیگر آن است که در همان جلسه ۱۴ خرداد ۶۸ مجلس خبرگان، از زبان نایب رئیس وقت این مجلس تصریح می‌شود که حضرت امام (ره) در سه مقطع بر شایستگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای تصدی مقام رهبری تاکید فرمودند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در جلسه بعدازظهر ۱۴ خرداد ۶۸ مجلس خبرگان در این رابطه گفت:«مایک بار با رؤسای قوا و نخست‌وزیر و حاج احمد آقا خدمت امام بودیم و زمانی بود که بحث عزل آقای منتظری خیلی داغ بود و با امام مباحث کردیم و گفتیم که اگر آقای منتظری را کنار بگذاریم، در رهبری دچار مشکل می‌شویم. امام با شورای رهبری که از ابتدا موافق نبودند. شرط مرجعیت در ذهن ما برجسته بود و لذا فردی که بتواند این مسئولیت سنگین را به عهده بگیرد و مرجع هم باشد، نمی‌یافتیم و می‌گفتیم چنین فردی نداریم. امام فرمودند: چرا ندارید؟ آقای خامنه‌ای! ما تصور کردیم که امام برای اقناع ما این را فرموده‌ا‌ند و لذا تصمیم گرفتیم موضوع را به کسی نگوییم و نگفتیم، ولی بعد دیدیم که مطلب پخش شده است. خود آقای خامنه‌ای هم اصرار داشتند که این مطلب به هیچ وجه مطرح نشود. من باز به طور خصوصی خدمت امام رفتم و روی این مسئله اصرار کردم و پرسیدم که چه باید بکنیم؟ ایشان بار فرمودند: شما فردی مثل آقای خامنه‌ای را دارید؟ چرا تردید می‌کنید؟ چرا مشکل دارید؟ تا دیروز مطلب دیگری را از حاج احمد آقا شنیدم که تردیدم را تبدیل به یقین کرد. ایشان می‌گفتند: زمانی که آقای خامنه‌ای برای دیداری به کره رفته بودند، تلویزیون فیلم دیدار ایشان با کیم ایل سونگ را نشان می‌داد. من وقتی فیلم را دیدم گفتم: آقای خامنه‌ای واقعاً در مقام ریاست‌جمهوری خوب جا افتاده و برای نظام آبرویی هستند. امام فرمودند: ایشان برای رهبری هم فرد شایسته‌ای است.»

روایت آیت‌الله حائری شیرازی از جلسه تاریخی ۱۴ خرداد ۶۸ خبرگان
مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی در بیان خاطره‌ای در رابطه با جلسه ۱۴ خرداد ۶۸ مجلس خبرگان می‌گوید: «پس از آنکه شورای رهبری در مجلس خبرگان رای نیاورد و مجلس خبرگان تصمیم به انتخاب رهبر پس از رحلت امام (ره) گرفت نام آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبری مطرح شد که ناگهان ایشان به‌خاطر این مسئله شدیدا عصبانی شد و با تلخی و بدون اجازه خود را به تریبون مجلس رساند.»

آن مرحوم در ادامه به ذکر خاطره‌ای دیگر پرداخته و می‌گوید: «زمانی از آیت‌الله خامنه‌ای سؤال کردم پس از اتمام دوران ریاست جمهوری چه خواهید کرد، ایشان در پاسخ با قاطعیت بر شغل آخوندی و فعالیت‌های حوزوی تاکید کردند و ادامه دادند مگر اینکه امام بنده را از این کار نهی کنند. آیت‌الله خامنه‌ای سپس به بنده گفتند اگر امام پس از پایان ریاست جمهوری از بنده بخواهند که مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستا‌های سیستان و بلوچستان بشوم هیچ‌گاه تردید نخواهم کرد.»

من از زیر هیچ باری دوش خودم را خالی نمی‌کنم
خودِ مقام معظم رهبری طی بیاناتی در دیدار اقشار مختلف مردم در تاریخ ۲۳ آذر ۷۶، در رابطه با اتفاقات آن جلسه تاریخی مجلس خبرگان در بعدازظهر روز ۱۴ خرداد ۶۸، فرمودند:

«یک نکته را لازم است عرض کنم. از برادران و خواهران عزیز خواهش میکنم این مطلب را بدون احساسات گوش کنند. آن روزی که در مجلس خبرگان، بعد از رحلت امام رضوان‌اللَّه‌علیه - آن روزِ اوّل که بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم - بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و بالاخره اسم این بنده‌ی حقیر به میان آمد و اتّفاق کردند بر این‌که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب کنند، من مخالفت کردم؛ مخالفت جدّی کردم. نه این‌که میخواستم تعارف کنم؛ نه. او خودش میداند که در آن لحظات در دل من چه میگذشت. رفتم آن‌جا ایستادم و گفتم آقایان! صبر کنید، اجازه بدهید. این‌ها هم ضبط شده، موجود است. هم تصویرش هست، هم صدایش هست. شروع کردم به استدلال کردن که مرا برای این مقام انتخاب نکنید. گفتم نکنید؛ هر چه اصرار کردم، قبول نکردند. هر چه من استدلال کردم، آقایان، مجتهدین و فضلایی که آن‌جا بودند، جواب دادند. من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چاره‌ای نیست. چرا چاره‌ای نیست؟ زیرا به گفته‌ی افرادی که من به آن‌ها اطمینان دارم، این «واجب» در من «متعیّن» شده است. یعنی اگر من این بار را برندارم، این بار بر زمین خواهد ماند. این‌جا بود که گفتم قبول میکنم. چرا؟ چون دیدم بار بر زمین میماند. برای این‌که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آن‌جا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم. بعد هم گفتم پروردگارا! توکّل بر تو. خدا هم تا امروز کمک کرد. قبل از آن هم همین‌طور بود. من دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شدم و در هر دو دوره هم قبول نمیکردم. دوره‌ی اوّل - که تازه از بیمارستان آمده بودم - دوستان گفتند اگر تو قبول نکنی، این بار بر زمین میماند؛ کسی نیست. ناچار شدم. دوره‌ی دوم، خودِ امام به من فرمودند که بر تو متعیّن است. خدمت ایشان رفتم و گفتم: آقا؛ من قبول نمیکنم. من دیگر این دفعه به میدان نمیآیم. گفتند: بر شما متعیّن است. یعنی واجب، واجب کفایی نیست؛ متعیّناً بر شما واجب است؛ واجب عینی است. عزیزانم! اگر واجب عینی باشد، من از زیر هیچ باری دوش خودم را خالی نمیکنم.»

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
معظم‌له، در تاریخ ۱۲ تیرماه ۶۸ نیز طی بیاناتی در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، فرمودند:

«در آن ساعات بسیار حساسی که سخت‌ترین ساعات عمرمان را گذراندیم و خدا میداند که در آن شب شنبه و صبح شنبه چه بر ما گذشت، برادر‌ها از روی مسؤولیت و احساس وظیفه، با فشردگی تمام، فکر و تلاش میکردند که چگونه قضایا را جمع‌وجور کنند. مکرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم میآوردند، که البته در ذهن خودم آن را رد میکردم؛ اگرچه به نحو یک احتمال برایم مطرح میشد که شاید واقعاً این مسؤولیت را به من متوجه کنند.

در همان موقع به خدا پناه بردم و روز شنبه قبل از تشکیل مجلس خبرگان، باتضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض کردم: پروردگارا! تو که مدبر و مقدر امور هستی، چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعه‌ی شورای رهبری، این مسؤولیت متوجه من شود، خواهش میکنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد، طوری ترتیب کار را بده که چنین وضعیتی پیش نیاید. واقعاً از ته دل میخواستم که این مسؤولیت متوجه من نشود.

بالاخره در مجلس خبرگان بحث‌هایی پیش آمد و حرف‌هایی زده شد که نهایتاً به این انتخاب منتهی شد. در همان مجلس، کوشش و تلاش و استدلال و بحث کردم، تا این کار انجام نگیرد؛ ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت».

انتخاب موقت؟!
اما نکته چهارم پیرامون جلسه تاریخی خبرگان در ۱۴ خرداد ۶۸، که از همه مهم‌تر است و انتشاردهندگان فیلم آن جلسه،به شدت در پی بهره‌برداری از آن بودند، این است که در بخشی از این فیلم نشان داده می‌شود که نایب رئیس جلسه مزبور یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی تاکید می‌کند، این انتخاب (انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعنوان رهبری) موقت و تا زمان برگزاری رفراندوم است.

منظور از برگزاری رفراندوم چه بود؟
حضرت امام خمینی(ره) در چهارم اردیبهشت ۱۳۶۸، چهل روز پیش از رحلت‌شان، در نامه‌ای خطاب به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (رئیس‌جمهور وقت) هیئتی متشکل از بیست شخصیت مذهبی و سیاسی و همچنین پنج نماینده به انتخاب مجلس شورای اسلامی را مأمور بازنگری و اصلاح قانون اساسی کردند. ریاست این هیئت که به هیئت بازنگری قانون اساسی معروف شد را آیت‌الله مشکینی برعهده داشت.

هیئت مزبور اصلاحاتی را در برخی اصول قانون اساسی انجام داد؛ از جمله در اصل ۱۰۹، شرط مرجعیت را از شروط لازم برای تصدی مقام رهبری حذف گرداند و صرف مجتهد بودن و صلاحیت افتاء در ابواب مختلف فقه را برای تصدی مقام خطیر رهبری کافی دانست.

نامه مهم حضرت امام(ره) به رئیس شورای بازنگری
این موضوع مطمح‌نظر حضرت امام خمینی (ره) نیز قرار داشت. ایشان در نهم اردیبهشت ۶۸، در نامه‌ای به ریاست شورای بازنگری قانون اساسی می‌فرمایند: «در مورد رهبرى، ما که نمى‏توانیم نظام اسلامى‏مان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردى را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلاممان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط «مرجعیت» لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت مى‏کند. اگر مردم به خبرگان رأى دادند تا مجتهد عادلى را براى رهبرى حکومتشان تعیین کنند، وقتى آن‌ها هم فردى را تعیین کردند تا رهبرى را به عهده بگیرد، قهرى او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولىّ و منتخب مردم مى‏شود و حکمش نافذ است.»

به هر ترتیب کار شورای بازنگری قانون اساسی با موفقیت پایان یافت و در تاریخ ۶ مرداد ۶۸، همزمان با برگزاری انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری، همه پرسی اصول بازنگری شده قانون اساسی انجام شد و بیش از ۹۷ درصد رای دهندگان به اصلاحات و تغییرات صورت گرفته در قانون اساسی رای دادند.

رای مجدد و قاطع خبرگان به رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
اما این پایان کار نبود و چند روز پس از رای مثبت مردم به اصول بازنگری شده قانون اساسی، در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۸، مجلس حبرگان رهبری بار دیگر تشکیل جلسه فوق‌العاده داد و نمایندگان این مجلس مجددا با اکثریت قاطع آراء به رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رای دادند.

اکنون قریب به ۲۹ سال است که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با هدایت و زعامت مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سمت قله تعالی و سعادت حرکت می‌کند و به تصریح دوست و دشمن، دستاورد‌های نظام ما در سه دهه اخیر، بعضا بی‌نظیر و غیرقابل باوربوده است.

خفت و زبونی این روز‌های آمریکا و اذنابش در سطح منطقه غرب آسیا برای اثبات اقتدار روز افزون نظام جمهوری اسلامی در بُعد بیرونی کفایت می‌کند. در بُعد اقتدار داخلی نیز اگر چه دولت‌های مختلف روی کارآمده بعضا در امور و شوون مختلف بویژه مسائل اقتصادی و فرهنگی، کوتاهی‌هایی داشتند، اما به برکت وجود و هدایت‌های داهیانه مقام معظم رهبری در بُعد اقتدار داخلی نیز حرکت و جهت‌گیری کلی کشور روبه جلو است.