اميرالمؤمنين علي (ع) درحديثي فرمودهاند: «بدترين جا براي سکونت جايي است که ساکنين درآن امنيت نداشته باشند» و امام صادق (ع) نيز دراين باره فرمودهاند:«سه چيز است که عموم مردم بدان نيازمندند: امنيت، عدالت و فراواني نعمت».
«امنيت» از جمله موضوعاتي است که داراي اقسام گوناگون و متنوعي ميباشد و علماي علم جامعه شناسي براي آن انواعي را قائل شدهاند که از آن جمله ميتوان به «امنيت شغلي»، «امنيت سياسي»، «امنيت اقتصادي»،«امنيت فرهنگي» و... اشاره کرد که هريک مقولهاي جداگانه بوده و درجايگاه خود نيازمند بحق و بررسي جداگانهاي هستند.اما دريک تقسيم بندي کلي ميتوان امنيت را به دو نوع «امنيت فردي» و «امنيت اجتماعي» تقسيم كرد. يعني هنگامي که بحث از امنيت به ميان ميآيد اين موضوع را هم در حوزه فردي و هم در حوزه اجتماعي بايد مدنظر قرارداد. البته ناگفته پيداست که اين دو اگرچه از نظر ظاهر دو حوزه جدا از يکديگر هستند ولي در حقيقت ارتباط تنگاتنگي با يکديگر داشته به گونهاي که ايجاد و برقراري امنيت اجتماعي بدون پرداختن به علل و عوامل ايجاد امنيت فردي منتج نبوده و به ثمرنخواهد نشست. از اين روست که از ديدگاه علم جامعه شناسي، «امنيت فردي زيربناي امنيت اجتماعي است».
کافی است دین اسلام را مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم که از زمان نزول اولین آیات الهی چه چیز مورد تأکید و نظر آن بوده است. جايگاه امنيت اجتماعي در قرآن کريم بدون ترديد يکي از مهمترين مؤلفههاي اجتماعي است که وجود آن درهرجامعهاي از ضروريات محسوب شده و بدون آن زندگي سعادتمندانه براي آحاد مردم امکانپذير نيست.
حجتالاسلام نقویان در این باره ميگوید:«مسئله امنيت امري است که در واقع منشأ و زيربناي تمامي امور بوده و با عدم آن هيچگونه فعاليت فردي و اجتماعي ديگر، چه در عرصه فرهنگي و چه در عرصههاي ديگر، نظير صنعت، اقتصاد، هنر، سياست و... انجام پذيرنخواهد بود. ازهمين روست که تمامي عقلا و خردمندان جوامع بشري از اين به عنوان نخستين نياز هر جامعه ياد کرده و حاکمان را به تأمين و ايجاد آن توصيه نمودهاند. کما اينکه در احاديث و روايات منقول از حضرات معصومين عليهمالسلام نيز امنيت از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده و آن بزرگواران به کرّات اهميت آن را مورد تأکيد و تکرار قرار دادهاند.»
همه چیز زیر سایه امنیت
امروز نمی توان واژه امنیت را یک واژه نوظهور و تازه متولد شده دانست. اگر مدعیان حقوق بشر با به بازی گرفتن آرامش و آسایش مردم در اقصی نقاط دنیا و سپس تأمین امنیتشان در تلاش برای کسب اعتبار و موقعیت برای خود هستند، پیامبران ادیان الهی صدها سال قبل بر داشتن یک محیط امن و مطمئن برای زندگی پیروانشان تأکید داشتند.
حجت الاسلام نقویان ميگوید: «از نظر اولياي الهي که رهبران حقيقي بشريت ميباشند، مسأله امنيت از چنان اهميتي برخوردار است که حتي موضوع عدالت نيز که خود در رديف والاترين ارزش هاي الهي و انساني قرار دارد نسبت به آن در درجه دوم قراردارد، چرا که تا امنيت و آرامش درجامعهاي برقرار نباشد، برقراري عدالت نيز امري محال و غيرممکن خواهد بود. در واقع پايهريزي و ايجاد يک تمدن و زندگي انساني اصيل که عدالت يکي از پايه ها و بنيان هاي آن است، بدون تأمين و برقراري امنيت ممکن نيست.»
ويل دورانت مورخ و محقق مشهور غرب در کتاب «تاريخ تمدن» اين نکته را متذکرشده و ميگويد: «ظهورتمدن هنگامي امکان پذير است که هرج و مرج و ناامني پايان پذيرفته باشد؛ زيرا فقط هنگام از بين رفتن ترس است که کنجکاوي و احتياج به ابداع و اختراع به کار ميافتد و انسان خود را تسليم غريزهاي ميکند که او را به شکل طبيعي به راه کسب علم و معرفت و تهيه وسايل بهبود زندگي سوق ميدهد».
پایه های اقتصاد سالم
يکي از مشهورترين آيات قرآن کريم که به موضوع امنيت اشاره شده است، آيه ۱۲۶ سوره مبارکه بقره ميباشد که مشتمل بردعاي پيامبر بزرگ خداوند، حضرت ابراهيم (ع) درباره سرزمين و مردم مکه ميباشد: «و به يادآور هنگامي که ابراهيم عرض کرد: پروردگارا! اين سرزمين را شهر امني قرار داده و اهل آن را، آنها که ايمان به خدا و روز بازپسين آوردهاند از ثمرات گوناگون روزي ده...».اين دعا درحالي به پيشگاه الهي عرضه شده است که «مکه تدريجاً شکل شهري را به خود گرفته و قبيله جرهم در آنجا ساکن شده بودند و پيدايش زمزم آنجا را قابل سکونت ساخته بود» و در نتيجه ايشان دردعاي خود، اصليترين نياز اين اجتماع نه چندان بزرگ در آن روزگار را مد نظر قرار داده و قبل از هر تقاضاي ديگري براي آنان درخواست امنيت مينمايد
« و اين خود اشارهاي است به اين حقيقت که تا امنيت در شهر يا کشوري حاکم نباشد، فراهم کردن يک اقتصاد سالم ممکن نيست!» و نه تنها اقتصاد سالم که اصولاً برخورداري از يک زندگي انساني مطلوب بدون وجود امنيت امکانناپذيراست و «اگرجايي امن نباشد، قابل سکونت نيست، هرچند تمام نعمتهاي دنيا در آن جمع باشد و اصولاً شهر و ديار و کشوري که فاقد نعمت امنيت است ساير نعمت ها را نيز از دست خواهد داد!»
به هر حال از آنجا که قرآن کريم به عنوان قانون اساسي دين اسلام و نيز بهترين نسخه شفابخش آلام روحي و جسمي انسان ها در برگيرنده تمامي نيازهاي دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي انسان ها ميباشد،نسبت به مقوله امنيت نيز توجه ويژهاي داشته و در آيات بسياري ضمن بيان اهميت موضوع امنيت، مخاطبان خود را نسبت به اهميت آن متذکر شده است.
«امنيت» از جمله موضوعاتي است که داراي اقسام گوناگون و متنوعي ميباشد و علماي علم جامعه شناسي براي آن انواعي را قائل شدهاند که از آن جمله ميتوان به «امنيت شغلي»، «امنيت سياسي»، «امنيت اقتصادي»،«امنيت فرهنگي» و... اشاره کرد که هريک مقولهاي جداگانه بوده و درجايگاه خود نيازمند بحق و بررسي جداگانهاي هستند.اما دريک تقسيم بندي کلي ميتوان امنيت را به دو نوع «امنيت فردي» و «امنيت اجتماعي» تقسيم كرد. يعني هنگامي که بحث از امنيت به ميان ميآيد اين موضوع را هم در حوزه فردي و هم در حوزه اجتماعي بايد مدنظر قرارداد. البته ناگفته پيداست که اين دو اگرچه از نظر ظاهر دو حوزه جدا از يکديگر هستند ولي در حقيقت ارتباط تنگاتنگي با يکديگر داشته به گونهاي که ايجاد و برقراري امنيت اجتماعي بدون پرداختن به علل و عوامل ايجاد امنيت فردي منتج نبوده و به ثمرنخواهد نشست. از اين روست که از ديدگاه علم جامعه شناسي، «امنيت فردي زيربناي امنيت اجتماعي است».
کافی است دین اسلام را مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم که از زمان نزول اولین آیات الهی چه چیز مورد تأکید و نظر آن بوده است. جايگاه امنيت اجتماعي در قرآن کريم بدون ترديد يکي از مهمترين مؤلفههاي اجتماعي است که وجود آن درهرجامعهاي از ضروريات محسوب شده و بدون آن زندگي سعادتمندانه براي آحاد مردم امکانپذير نيست.
حجتالاسلام نقویان در این باره ميگوید:«مسئله امنيت امري است که در واقع منشأ و زيربناي تمامي امور بوده و با عدم آن هيچگونه فعاليت فردي و اجتماعي ديگر، چه در عرصه فرهنگي و چه در عرصههاي ديگر، نظير صنعت، اقتصاد، هنر، سياست و... انجام پذيرنخواهد بود. ازهمين روست که تمامي عقلا و خردمندان جوامع بشري از اين به عنوان نخستين نياز هر جامعه ياد کرده و حاکمان را به تأمين و ايجاد آن توصيه نمودهاند. کما اينکه در احاديث و روايات منقول از حضرات معصومين عليهمالسلام نيز امنيت از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده و آن بزرگواران به کرّات اهميت آن را مورد تأکيد و تکرار قرار دادهاند.»
همه چیز زیر سایه امنیت
امروز نمی توان واژه امنیت را یک واژه نوظهور و تازه متولد شده دانست. اگر مدعیان حقوق بشر با به بازی گرفتن آرامش و آسایش مردم در اقصی نقاط دنیا و سپس تأمین امنیتشان در تلاش برای کسب اعتبار و موقعیت برای خود هستند، پیامبران ادیان الهی صدها سال قبل بر داشتن یک محیط امن و مطمئن برای زندگی پیروانشان تأکید داشتند.
حجت الاسلام نقویان ميگوید: «از نظر اولياي الهي که رهبران حقيقي بشريت ميباشند، مسأله امنيت از چنان اهميتي برخوردار است که حتي موضوع عدالت نيز که خود در رديف والاترين ارزش هاي الهي و انساني قرار دارد نسبت به آن در درجه دوم قراردارد، چرا که تا امنيت و آرامش درجامعهاي برقرار نباشد، برقراري عدالت نيز امري محال و غيرممکن خواهد بود. در واقع پايهريزي و ايجاد يک تمدن و زندگي انساني اصيل که عدالت يکي از پايه ها و بنيان هاي آن است، بدون تأمين و برقراري امنيت ممکن نيست.»
ويل دورانت مورخ و محقق مشهور غرب در کتاب «تاريخ تمدن» اين نکته را متذکرشده و ميگويد: «ظهورتمدن هنگامي امکان پذير است که هرج و مرج و ناامني پايان پذيرفته باشد؛ زيرا فقط هنگام از بين رفتن ترس است که کنجکاوي و احتياج به ابداع و اختراع به کار ميافتد و انسان خود را تسليم غريزهاي ميکند که او را به شکل طبيعي به راه کسب علم و معرفت و تهيه وسايل بهبود زندگي سوق ميدهد».
پایه های اقتصاد سالم
يکي از مشهورترين آيات قرآن کريم که به موضوع امنيت اشاره شده است، آيه ۱۲۶ سوره مبارکه بقره ميباشد که مشتمل بردعاي پيامبر بزرگ خداوند، حضرت ابراهيم (ع) درباره سرزمين و مردم مکه ميباشد: «و به يادآور هنگامي که ابراهيم عرض کرد: پروردگارا! اين سرزمين را شهر امني قرار داده و اهل آن را، آنها که ايمان به خدا و روز بازپسين آوردهاند از ثمرات گوناگون روزي ده...».اين دعا درحالي به پيشگاه الهي عرضه شده است که «مکه تدريجاً شکل شهري را به خود گرفته و قبيله جرهم در آنجا ساکن شده بودند و پيدايش زمزم آنجا را قابل سکونت ساخته بود» و در نتيجه ايشان دردعاي خود، اصليترين نياز اين اجتماع نه چندان بزرگ در آن روزگار را مد نظر قرار داده و قبل از هر تقاضاي ديگري براي آنان درخواست امنيت مينمايد
« و اين خود اشارهاي است به اين حقيقت که تا امنيت در شهر يا کشوري حاکم نباشد، فراهم کردن يک اقتصاد سالم ممکن نيست!» و نه تنها اقتصاد سالم که اصولاً برخورداري از يک زندگي انساني مطلوب بدون وجود امنيت امکانناپذيراست و «اگرجايي امن نباشد، قابل سکونت نيست، هرچند تمام نعمتهاي دنيا در آن جمع باشد و اصولاً شهر و ديار و کشوري که فاقد نعمت امنيت است ساير نعمت ها را نيز از دست خواهد داد!»
به هر حال از آنجا که قرآن کريم به عنوان قانون اساسي دين اسلام و نيز بهترين نسخه شفابخش آلام روحي و جسمي انسان ها در برگيرنده تمامي نيازهاي دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي انسان ها ميباشد،نسبت به مقوله امنيت نيز توجه ويژهاي داشته و در آيات بسياري ضمن بيان اهميت موضوع امنيت، مخاطبان خود را نسبت به اهميت آن متذکر شده است.