صراط: برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) از اسناد حقوقی و بینالمللی قرن بیست و یکم در حوزه علوم و فناوری هستهای بوده که شامل چهار محور هستهای، تحریمها، نقشه اجرایی و سازوکار حل و فصل اختلافات است. از این رو، برجام در ازای برخی تعهدات و محدودیتها نسبت به فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران، حقوق و مزایایی برای آن در زمینههای هستهای، اقتصادی، مالی، پولی و حتی بیمهای مقرر کرده است.
توافق هستهای ایران با 1+5 از بدو امضا و اجرا، همواره مورد تعرض و نقض عهد طرف مقابل است. اقدام کنگره آمریکا در تمدید 10 ساله قانون تحریمهای ایران(ایسا) تنها یکی از چندین اقدام غیرقانونی و خلاف تعهد آمریکایی بوده است. پیش از آغاز و اجرایی شدن برجام، راستیآزمایی اقدامات تهران، منظم و پیدرپی در حال انجام بوده و گزارشات «یوکیو آمانو» دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره مهر تأییدی بر صحت عملکرد و رفتار هستهای ایران در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک است. در قبال صحت عملکرد کشورمان، طرف مقابل با قلدری و بهانهجوییهای پیدرپی در تلاش است تا تعهدات خود را انجام ندهد یا به صورت قطرهچکانی ایران را از منافع برجام بهرهمند کند.
در طول مذاکرات هستهای، بسیاری از دلسوزان نظام علیالخصوص مقام معظم رهبری بارها بر بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن طرف غربی به خصوص آمریکاییها هشدار دادند. رهبر معظم انقلاب در 20فروردین سال 94 در دیدار مداحان فرمودند: «هم به ما گفتهاند، هم در مصاحبههایشان به مردم این را گفتهاند؛ همه مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرف لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چکوچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل اینجور کارها و سیاهکاریها است، سرِ جزئیات بخواهد کشور ما را، ملت ما را، مذاکرهکنندگان مارا در یک دایرهای محصور کند». همان زمان هم بر همگان واضح و روشن بود که این توافق حل کننده تمام مشکلات کشور با غرب نیست. برجام سمت و سوی هستهای را هدف گرفته بود و با امضای این توافق، تقریبا میتوان گفت که به سرانجامی هم رسید زیرا در مدت زمان بیش از یکسال از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، تحریمی به بهانه توان هستهای بر ایران اسلامی تحمیل نشد. اما این ظاهر داستان است. سادهلوحی است که اگر دل در گرو ظواهر بسته و به نقشههایی که از کنار این توافق در نظر گرفته شده نگاه نکنیم. اگر به جوهره نظام جمهوری اسلامی ایران بنگریم و در مقابل به شاکله نظام زورگو و غاصبی چون آمریکای جنایتکار نگاهی بیاندازیم، پارادایمهایی از دو کشور که بر آنها حاکم نیز هست، برمیخوریم که آنها با یکدیگر در تضاد و چالش جدی هستند. ایران، مصر است مفاد آرمانهای انقلاب اسلامی را مو به مو عملیاتی کند و در مقابل هم آمریکاییها از خوی استکباری خود دست نمیکشند، لذا این چالش ادامه دارد و قطعا این چالش، تا زمانی که آمریکاییها تغییر رفتار دهند، پایدار میماند. ماحصل این چالش ماهوی، بهانهجوییهای مکرر غربیهاست. برجام که ظاهرا مشکل توان هستهای ایران را حل کرده، اما آمریکا و اروپا از درب بهانهجویی دیگری چون حقوق بشر و تروریسم ورود کردهاند. دربهایی که در آن، مبانی فکری انقلاب اسلامی در تضاد کامل با آرا و نظرات غربیهاست. ایران اسلامی دفاع از مظلومان عالم را وظیفه میداند اما در دیگر سو، اروپا و آمریکا، دفاع از مظلوم را حمایت از تروریسم تفسیر میکنند.
علاوه بر موارد تضاد ریشهای و مسبوق به سابقه، اخیرا دشمنان نظام موضوع جدیدی را مطرح کردهاند که باید منتظر اعمال تحریمهای جدید علیه کشورمان باشیم و آن این است که غربیها مدعی هستند وزن ژئوپولیتیک جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا سنگین شده است و دارای نقش موثر در تحولات منطقه است. تحریمهای مفروض، برای جلوگیری از ایفای نقش فعال ایران در منطقه غرب آسیا تهیه و تدارک دیده خواهد شد تا بتوانند یگانه عامل حمایت کننده از کشورهای مستقل منطقه را تحت فشار قرار دهند. تا زمانی که این تضادهای ماهوی ایران و غرب پایدار است، تحریمهای ایران اسلامی به بهانههای مختلف و از روشهای گوناگون برقرار و پایدار است.
ایستادگی و داشتن توان مقابله در برابر حجم عظیمی از بدعهدی و دشمنی دشمنان نظام اسلامی چند راهکار مشخص و با قابلیت اجرا دارد:
1- باید کمربند داخلی را سفت بست. در تشریح این راهکار باید گفت، زمانی که سیستم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشورمان در برابر تکانهها و هجمههای خارجی قوی باشد، هیچ قدرتی توان صدمه زدن به گفتمان غالب ما را ندارد و قطعا عدم آسیبپذیری در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی موجبات بالندگی و پویایی جامعه در زمینههای علوم انسانی و تحول در نظام گفتمانی کشور ایجاد میکند.
2- اقتصاد مقاومتی کاملا پیاده شود. منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه اقتصادی دغدغه بزرگ کشور است. مصونیت اقتصاد کشور از تحریمها و فشارهای بیرونی و تقویت توجه مسئولین به توان داخلی در زمینه منابع و نیروی انسانی کارآمد ایرانی، زمینهساز شکوفایی پتانسیلهای اقتصادی درون کشور است که این دقیقا در مقابل خواسته غربیها در وابسته کردن کشورمان به بازارهای جهانی و مصرف زده شدن ایرانیان است.
3- تکیه بر مردم افزایش و اعتماد به غرب کاهش یابد. مردم ایران اسلامی همواره ثابت کردهاند که اگر با صداقت، مشکلات را با آنها در میان بگذاریم، بهترین یاری رساننده هستند ولی در طرف مقابل، تجربه ثابت کرده که اعتماد به غربیها و چشم امید داشتن به آنها، سرابی بیش نبوده زیرا غرب به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. همانگونه که برجام نیز تجربهای در همین راستاست. برجام تجربه بسیار روشنی است که نباید به غرب، علیخصوص به آمریکا اعتماد کرد.
4- افزایش توان دفاعی بسیار مهم است. در کنار تکیه بر توان داخلی، باید توان دفاعی کشورمان در مقابل تهدیدات سخت و روزافزون دشمنان نظام افزایش یابد.بسیاری از تهدیداتی که اخیرا از سوی غرب علیه کشورمان روا داشته میشود کاملا مرتبط با توان بالای دفاعی ایران است. هرچه این توان بیشتر و بهروز تر باشد، دشمنان نظام در خدعه علیه کشورمان مرددتر خواهند بود.
موارد ذکر شده، دستاوردی را برای کشورمان به ارمغان خواهد آورد که راه را برای بهانهجوییهای غربیها میبندد. بهانههایی چون حقوقبشر که اخیرا لقلقه زبان دشمنان ما شده، راه دیگری برای نفوذ و رسوخ به انسجام داخلی کشور است. این درحالی است که اروپاییان بمبهای شیمیایی و تکنولوژی جنگافزارهای غیرمرسوم را در اختیار صدام قرار دادند و دست آنها به خون هموطنان ایرانی ما آغشته است. چرا آن زمان حرفی از حقوق بشر نبود؟
امروز غربیها ابزار چندانی برای ادامه این روند در اختیار ندارند. سابقا دموکراسی را بهانه میکردند ولی هرچه از عمر این انقلاب گذشت، نظام جمهوری اسلامی وجه جدید و تعریف تامی از دموکراسی را چه از لحاظ تعداد انتخابات و چه از لحاظ میزان مشارکت مردمی به دنیا نشان داد و آنها امروز شرمنده ادعاهای سابق خود هستند. حقوق بشر نیز امروز ابزاری در دست آنهاست. امروز ایران اسلامی قوانین به اصلاح حقوقبشری آنها را زیر سوال برده است. وقتی قانون همجنسگرایی در غرب مصوب میشود، آنها حق سخن گفتن درخصوص بشر و حقوق آن را ندارند و این تنها یکی از صدها اختلاف حقوقبشری ایران اسلامی با غرب است و تا آرمانهای انقلاب اسلامی هست، این چالشها ادامه دارد.
منبع: روزنامه حمایت
توافق هستهای ایران با 1+5 از بدو امضا و اجرا، همواره مورد تعرض و نقض عهد طرف مقابل است. اقدام کنگره آمریکا در تمدید 10 ساله قانون تحریمهای ایران(ایسا) تنها یکی از چندین اقدام غیرقانونی و خلاف تعهد آمریکایی بوده است. پیش از آغاز و اجرایی شدن برجام، راستیآزمایی اقدامات تهران، منظم و پیدرپی در حال انجام بوده و گزارشات «یوکیو آمانو» دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره مهر تأییدی بر صحت عملکرد و رفتار هستهای ایران در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک است. در قبال صحت عملکرد کشورمان، طرف مقابل با قلدری و بهانهجوییهای پیدرپی در تلاش است تا تعهدات خود را انجام ندهد یا به صورت قطرهچکانی ایران را از منافع برجام بهرهمند کند.
در طول مذاکرات هستهای، بسیاری از دلسوزان نظام علیالخصوص مقام معظم رهبری بارها بر بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن طرف غربی به خصوص آمریکاییها هشدار دادند. رهبر معظم انقلاب در 20فروردین سال 94 در دیدار مداحان فرمودند: «هم به ما گفتهاند، هم در مصاحبههایشان به مردم این را گفتهاند؛ همه مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرف لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چکوچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل اینجور کارها و سیاهکاریها است، سرِ جزئیات بخواهد کشور ما را، ملت ما را، مذاکرهکنندگان مارا در یک دایرهای محصور کند». همان زمان هم بر همگان واضح و روشن بود که این توافق حل کننده تمام مشکلات کشور با غرب نیست. برجام سمت و سوی هستهای را هدف گرفته بود و با امضای این توافق، تقریبا میتوان گفت که به سرانجامی هم رسید زیرا در مدت زمان بیش از یکسال از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، تحریمی به بهانه توان هستهای بر ایران اسلامی تحمیل نشد. اما این ظاهر داستان است. سادهلوحی است که اگر دل در گرو ظواهر بسته و به نقشههایی که از کنار این توافق در نظر گرفته شده نگاه نکنیم. اگر به جوهره نظام جمهوری اسلامی ایران بنگریم و در مقابل به شاکله نظام زورگو و غاصبی چون آمریکای جنایتکار نگاهی بیاندازیم، پارادایمهایی از دو کشور که بر آنها حاکم نیز هست، برمیخوریم که آنها با یکدیگر در تضاد و چالش جدی هستند. ایران، مصر است مفاد آرمانهای انقلاب اسلامی را مو به مو عملیاتی کند و در مقابل هم آمریکاییها از خوی استکباری خود دست نمیکشند، لذا این چالش ادامه دارد و قطعا این چالش، تا زمانی که آمریکاییها تغییر رفتار دهند، پایدار میماند. ماحصل این چالش ماهوی، بهانهجوییهای مکرر غربیهاست. برجام که ظاهرا مشکل توان هستهای ایران را حل کرده، اما آمریکا و اروپا از درب بهانهجویی دیگری چون حقوق بشر و تروریسم ورود کردهاند. دربهایی که در آن، مبانی فکری انقلاب اسلامی در تضاد کامل با آرا و نظرات غربیهاست. ایران اسلامی دفاع از مظلومان عالم را وظیفه میداند اما در دیگر سو، اروپا و آمریکا، دفاع از مظلوم را حمایت از تروریسم تفسیر میکنند.
علاوه بر موارد تضاد ریشهای و مسبوق به سابقه، اخیرا دشمنان نظام موضوع جدیدی را مطرح کردهاند که باید منتظر اعمال تحریمهای جدید علیه کشورمان باشیم و آن این است که غربیها مدعی هستند وزن ژئوپولیتیک جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا سنگین شده است و دارای نقش موثر در تحولات منطقه است. تحریمهای مفروض، برای جلوگیری از ایفای نقش فعال ایران در منطقه غرب آسیا تهیه و تدارک دیده خواهد شد تا بتوانند یگانه عامل حمایت کننده از کشورهای مستقل منطقه را تحت فشار قرار دهند. تا زمانی که این تضادهای ماهوی ایران و غرب پایدار است، تحریمهای ایران اسلامی به بهانههای مختلف و از روشهای گوناگون برقرار و پایدار است.
ایستادگی و داشتن توان مقابله در برابر حجم عظیمی از بدعهدی و دشمنی دشمنان نظام اسلامی چند راهکار مشخص و با قابلیت اجرا دارد:
1- باید کمربند داخلی را سفت بست. در تشریح این راهکار باید گفت، زمانی که سیستم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشورمان در برابر تکانهها و هجمههای خارجی قوی باشد، هیچ قدرتی توان صدمه زدن به گفتمان غالب ما را ندارد و قطعا عدم آسیبپذیری در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی موجبات بالندگی و پویایی جامعه در زمینههای علوم انسانی و تحول در نظام گفتمانی کشور ایجاد میکند.
2- اقتصاد مقاومتی کاملا پیاده شود. منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه اقتصادی دغدغه بزرگ کشور است. مصونیت اقتصاد کشور از تحریمها و فشارهای بیرونی و تقویت توجه مسئولین به توان داخلی در زمینه منابع و نیروی انسانی کارآمد ایرانی، زمینهساز شکوفایی پتانسیلهای اقتصادی درون کشور است که این دقیقا در مقابل خواسته غربیها در وابسته کردن کشورمان به بازارهای جهانی و مصرف زده شدن ایرانیان است.
3- تکیه بر مردم افزایش و اعتماد به غرب کاهش یابد. مردم ایران اسلامی همواره ثابت کردهاند که اگر با صداقت، مشکلات را با آنها در میان بگذاریم، بهترین یاری رساننده هستند ولی در طرف مقابل، تجربه ثابت کرده که اعتماد به غربیها و چشم امید داشتن به آنها، سرابی بیش نبوده زیرا غرب به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. همانگونه که برجام نیز تجربهای در همین راستاست. برجام تجربه بسیار روشنی است که نباید به غرب، علیخصوص به آمریکا اعتماد کرد.
4- افزایش توان دفاعی بسیار مهم است. در کنار تکیه بر توان داخلی، باید توان دفاعی کشورمان در مقابل تهدیدات سخت و روزافزون دشمنان نظام افزایش یابد.بسیاری از تهدیداتی که اخیرا از سوی غرب علیه کشورمان روا داشته میشود کاملا مرتبط با توان بالای دفاعی ایران است. هرچه این توان بیشتر و بهروز تر باشد، دشمنان نظام در خدعه علیه کشورمان مرددتر خواهند بود.
موارد ذکر شده، دستاوردی را برای کشورمان به ارمغان خواهد آورد که راه را برای بهانهجوییهای غربیها میبندد. بهانههایی چون حقوقبشر که اخیرا لقلقه زبان دشمنان ما شده، راه دیگری برای نفوذ و رسوخ به انسجام داخلی کشور است. این درحالی است که اروپاییان بمبهای شیمیایی و تکنولوژی جنگافزارهای غیرمرسوم را در اختیار صدام قرار دادند و دست آنها به خون هموطنان ایرانی ما آغشته است. چرا آن زمان حرفی از حقوق بشر نبود؟
امروز غربیها ابزار چندانی برای ادامه این روند در اختیار ندارند. سابقا دموکراسی را بهانه میکردند ولی هرچه از عمر این انقلاب گذشت، نظام جمهوری اسلامی وجه جدید و تعریف تامی از دموکراسی را چه از لحاظ تعداد انتخابات و چه از لحاظ میزان مشارکت مردمی به دنیا نشان داد و آنها امروز شرمنده ادعاهای سابق خود هستند. حقوق بشر نیز امروز ابزاری در دست آنهاست. امروز ایران اسلامی قوانین به اصلاح حقوقبشری آنها را زیر سوال برده است. وقتی قانون همجنسگرایی در غرب مصوب میشود، آنها حق سخن گفتن درخصوص بشر و حقوق آن را ندارند و این تنها یکی از صدها اختلاف حقوقبشری ایران اسلامی با غرب است و تا آرمانهای انقلاب اسلامی هست، این چالشها ادامه دارد.
منبع: روزنامه حمایت