صراط: «دائرةالمعارف تشیع» دانشنامهای فارسی پیرامون موضوعات مختلف جهان تشیع است، که تدوین آن از سال 1360 با حمایت مالی بنیاد طاهر (موقوفات سید ابوالفضل تولیت) آغاز شد و سپس با حمایت مالی فهیمه محبی انجدانی ادامه یافت.
بنا به این گزارش، از چندی پیش ادامه روند تدوین و انتشار مجلدات دائرةالمعارف تشیع متوقف شده که علت آن نبود حامی مالی از یکسو و وجود اختلافنظر میان اعضا از سوی دیگر اعلام شده است.
تا کنون 14 جلد از این دانشنامه منتشر شده و جلد چهاردهم آن که آخرین جلد این مجموعه است در تابستان 1390 توسط انتشارات حکمت منتشر شد. این دانشنامه در دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شده است.
«دائرةالمعارف تشیع» تنها دانشنامه فارسی بود که به موضوعات مختلف دینی، کلامی، اعتقادی، فقهی، اصولی، تاریخی، جغرافیایی، علمی و فرهنگی جهان تشیع میپرداخت. ناگفته نماند این دائرةالمعارف با نقدهایی نیز روبهرو بود و برخی از جمله حجتالاسلام رسول جعفریان تعدادی از مدخلها و مقالههای آن را داستانگونه و بیاساس معرفی کردند که البته دبیرخانه دائرةالمعارف تشیع نیز تلویحاً این اشتباهات را پذیرفت و وعده داد در چاپهای جدید اصلاح خواهد شد.
درباره تعطیلی این دانشنامه با سیداحمد سجادی سرپرست ویراستاران دائرةالمعارف تشیع گفتوگو کردیم.
* فوت دو تن از مسئولان اصلی دائرةالمعارف تشیع، آن را به تعطیلی کشاند
چه اتفاقی باعث شد تدوین دایرةالمعارف تشیع تعطیل شود؟
خانم فهیمه محبی مادر شهید سعید محبی که در سال 1360 خانه شخصی خویش را برای تدوین دایرةالمعارف تشیع را برای شادی روح پسرش فروخت، درصدد بود تا یک اثر ماندگار به جامعه خود تقدیم کند، در بهمن سال 88 بر اثر بیماری سرطان به رحمت الهی پیوست.
بعد از رحلت خانم محبی، انتشارات حکمت در تهران، دفتر کار دایرةالمعارف تشیع را خریداری کرد و بنا بود که کار تدوین دانشنامه ادامه پیدا کند، صبحتهایی در این خصوص انجام شده بود و آقای دکتر احمد صدر حاج سید جوادی که بیش از 90 سال سن داشت و سرپرستی و نظارت بر تمام روند کار دایرةالمعارف و مقالات آن را بر عهده داشت در سال 1392 از دنیا رفت و جمعبندی در خصوص تکمیل تدوین دایرةالمعارف صورت نگرفت لذا کار دایرة العمارف تشیع به طور نیمه رها شد و این مجموعه ارزشمند، تنها تا جلد چهاردهم به چاپ رسید.
* آیا فرد دیگری نبود که سرپرستی نگارش دایرةالمعارف را بر عهده گیرد؟ مگر دائرةالمعارف تشیع، هیأت نظارتی نداشت؟
چرا هیأت نظارت داشت، آقایان کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی و بنده از اعضاء هیأت ناظران دائرةالمعارف تشیع بودیم اما در این میان نیز اختلاف نظرهایی وجود داشت و اتفاقنظر حاصل نشد در حالی که قرار بود این اختلافات کنار گذاشته شود و کار تدوین دائرةالمعارف ادامه یابد اما متأسفانه این طور نشد.
از طرفی هم آقای خرمشاهی گرفتار بیماری بود و دکتر فانی هم مسئولیتهای زیادی در کتابخانه ملی داشت فرصت رسیدگی به مقالات را نداشتند.
* انتشارات حکمت به وعده خود عمل نکرد
یعنی کسانی که میتوانستند کارهای تدوین دائرةالمعارف را انجام دهند، توانایی نداشتند و این مجموعه نیمهکاره رها شد؟
تقریباً بله، انتشارات حکمت که آقای دکتر غفاری ریاست آن را بر عهده دارد، عنوان کردند کار را ادامه میدهیم اما علیرغم اینکه ایشان وعدهای داده بود بعد از گذر زمان زیادی این وعده تحقق پیدا نکرد و موفق نشدند، چهل ـ پنجاه نفر از نویسندگان که ارادت خاصی به مرحوم حاج سیدجوادی و خانم محبی داشتند و به دلیل علاقه به این دو بزرگوار بود که در دائرةالمعارف تشیع به نگارش مقاله میپرداختند بعد از رحلت آنها، انگیزه خود را برای ادامه همکاری از دست دادند.
* اختلافات ایدئولوژیک و تضادهای اعتقادی در دائرةالمعارف تشیع به چشم میخورد
چه اختلافاتی وجود داشت؟ آیا این اختلافات مبنایی بود و نمیشد به نحو دیگری آنها را حل و فصل کرد؟
در چندین موارد اختلاف وجود داشت که بنده به طور خلاصه عنوان میکنم. برخی اختلافها، اختلاف در دیدگاههای ایدئولوژیک بود و از نظر اعتقادی، تضادهایی وجود داشت به طور مثال خود بنده مخالف صددرصد چاپ مقاله «قرةالعین» بودم، چرا که یک زن بابیمذهب، مروج مکتب انحرافی بابیه بود و به لحاظ اخلاقی دارای انحطاط بود و معتقدم معنا ندارد که ما در دائرةالمعارف تشیع و در قالب نقد بخواهیم نام قرةالعین را ببریم.
* مباحثی که در دائرةالمعارف تشیع آمده باید به صورت مثبت و منفی با هم مرتبط باشند
اما مشاهده میشود نام بعضی از مخالفان و معاندان اسلام و اهلبیت(ع) برده شده؟
اگر نام یزید را میبریم به دلیل آن است که یزید، نقطه مقابل تشیع است و به عنوان یک شخصیت منفی که به شیعه و امام حسین (ع) ظلم بسیاری روا داشته است، باید مورد نقد قرار گیرد چون آنها در جایگاه نقطه نظر منفی هستند. اما افرادی هستند که نقطه مقابل تشیع محسوب نمیشوند مثلا «قرةالعین» از اعضای مکتب بابیه و یک مکتب فاسد است و خودش هم انسان درستی نبود و این گونه نبود بگوییم قرةالعین میخواسته با شیعه بجنگد و بلکه به دنبال این بود که به وسیله سید محمدعلی باب یک مذهبی را عَلَم کند.
بنابراین مسائل مرتبط با شیعه باید یا ربط مثبت داشته باشد مانند علما و ائمهاطهار (ع) و اصحاب اهل بیت (ع) یا ربط منفی. افرادی مثل شمر و یزید که نقطه مقابل تشیع هستند لذا افرادی که مابین این دو گروه قرار دارند دیگر معنا ندارد نامی از آنها برده شود؛ همانند رجال صوفیه که جنبه تبلیغی پیدا کردهاند.
* «دائرةالمعارف تشیع» دچار انحراف شده بود
این اختلاف قابل اصلاح نبود؟
با توجه به مخالفتهایی که بنده داشتم، مشاهده میکردیم در مقالات نویسندگان، صحبت از یک سری اعتقادات علیاللهیها یا یک سری افراد میشود که جنبه تبلیغی دارد و وقتی به عنوان ویراستار میخواستیم مطالب را ویرایش و اصلاح کنیم، نویسنده ناراحت میشد و انتقاد میکرد! از این رو دائرةالمعارف بعد از فوت خانم محبی و مرحوم آقای دکتر صدر آن اتحاد و انسجام را از دست داد و کسی نبود این اختلافات را جمع کند و یک جمعبندی در نظرات حاصل شود و چون بنده مشاهده کردم که مسیر دائرةالمعارف، یک مسیر انحرافی شده، به لحاظ ایدئولوژیکی نمیتوانستم با آنها کنار بیایم.
علاوه بر این اختلاف ایدئولوژیکی، عدم تحقق یک سری حقوق مادی هم بود که در تعطیلی دائرةالمعارف تشیع نقش داشت؛ عموم نویسندگان از اینکه دستمزد مقالاتشان پرداخت نمیشد ناراحت بودند و متأسفانه مشاهده کردیم مسئولان انتشارات حکمت با توجه به میراث و اموالی که از خانم محبی و آقای دکتر صدر به جا مانده بوده تلاشی در راستای پرداخت حقوق مادی نویسندگان نداشتند.
اما به هر حال علت اصلی تعطیلی، عدم توافق نظر میان اعضای مجموعه باعث شد دائرةالمعارف تشیع که کاری ارزشمند و بینظیر بود، نیمه کاره رها و تعطیل شود.
* تلاش میکردیم تا خدمات شیعه را در زمینههای گوناگون منعکس کنیم
ایراد اصلی که آقای خرمشاهی به شما میگرفت، چه بود؟
از آنجایی که ما تاکنون در تاریخ فیزیک و شیمی، هیچ کتابی، مدرک و سند مستدلی که جامع باشد نداشتهایم به اتفاق یک سری از جوانانی که رشته تحصیلیشان مهندسی یا فیزیک و شیمی بود تاریخ جامعی از علم فیزیک و شیمی در شیعه ارائه دادیم، با وجود اینکه زحمت بسیاری برای آن کشیده بودیم اما متأسفانه آقایان خرمشاهی و فانی با چاپ آن موافقت نکردند و علیرغم اینکه آقای رئیس هیأت امنا هم انتشار آن را تائید کرده بود، حرف ایشان را مبنی بر چاپ این مقاله نپذیرفتند و فقط 2-3 صفحه از آن به صورت گلچین چاپ شد که یک دهم یا یک بیستم مقاله اصلی هم نبود.
آقای خرمشاهی و آقای فانی معتقد بودند طبق دیدگاه ما تا کنون کسی در دائرةالمعارفنویسی یا شرح حالنویسی آثار شیعه، چنین کاری انجام نداده است که بخواهد مباحث فیزیک و شیمی یا مثلثات و ... مطالب علمی شیعه را یکجا جمع کند و باید در مجموعه دیگری عنوان شوند.
ما میگفتیم کاری با سایر افراد نداریم بلکه میخواهیم تمام دانشمندان شیعی از جابربن حیان گرفته تا مرحوم پرفسور حسابی و پرفسور مرحوم ابوالحسن شیخ (پدر شیمی ایران) را به صورت خلاصه بیان کنیم اما تعبیر آقای خرمشاهی این بود که چنین کاری متعارف نیست و نخواهیم گذاشت که این مقاله چاپ شود. این اقدام آقای خرمشاهی موجب دلگیری مرحوم آقای صدر شد و کار تدوین دائرةالمعارف فقط به احترام خانم محبی ادامه یافت. بعد از این که خانم محبی از دنیا رفت متوجه شدم حدود 100 صفحه از مقالات ما که قرار بود در جلد چهارم به چاپ برسد حذف شده بود از جمله علم کیمیا که مدارک معتبری برای آن ارائه شده بود و عنوان میکردند که کیمیا (شیمی) جایگاهی در دائرةالمعارف شیعه ندارد.
استدلال بنده این بود که ما نمیخواستیم تنها جنبه مذهبی شیعه را در نظر بگیریم بلکه درصدد بودیم مکتب شیعه را به لحاظ دینی و علمی به جهانیان ارائه کردیم و خدمات شیعه را در جهات گوناگون این زمینهها بیان کنیم.
از ابتدا قرار بود دائرةالمعارف تشیع در چند جلد تدوین شود؟
سال 60 که خانم محبی عهدهدار امور دائرةالمعارف شد بنا بود در 12 جلد به اتمام برسد و فکر میکردند طرح تدوین، طوری است که میتوان این کتاب را به یمن و میمنت نام دوازده امام به اتمام برسانند اما بعدها متوجه شدند برخی مدخلها مانند «الف» و «میم» ممکن است هر کدام چند جلد را به خود اختصاص دهد لذا قرار شد دو جلد به آن اضافه شود اما بعدها دریافتند که ممکن است تا جلد بیستم هم ادامه یابد.
* عدم همکاری نهادهای مختلف در حمایت مالی دائرةالمعارف تشیع، 200 میلیون بدهی را رقم زد
سخن پایانیتان چیست؟
خانم محبی هر چه تلاش کرد حتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر مراکز نیز درخواست کمک کرد اما پاسخی نشنید و میتوان گفت خانم محبی قربانی بیپولی و کسر بودجه شد و چون منزل مسکونی خود را صرف دائرةالمعارف کرده بود در واقع اجارهنشین بود و هنگام رحلتش حدود 200 میلیون تومان بدهکار شد و این مبلغ در سال 88 بسیار رقم بالایی بود و خانواده ایشان نیز از سوی طلبکاران تحت فشار بودند و اذیتهای بسیاری در این مسیر متحمل شدند.
بنا به این گزارش، از چندی پیش ادامه روند تدوین و انتشار مجلدات دائرةالمعارف تشیع متوقف شده که علت آن نبود حامی مالی از یکسو و وجود اختلافنظر میان اعضا از سوی دیگر اعلام شده است.
تا کنون 14 جلد از این دانشنامه منتشر شده و جلد چهاردهم آن که آخرین جلد این مجموعه است در تابستان 1390 توسط انتشارات حکمت منتشر شد. این دانشنامه در دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شده است.
«دائرةالمعارف تشیع» تنها دانشنامه فارسی بود که به موضوعات مختلف دینی، کلامی، اعتقادی، فقهی، اصولی، تاریخی، جغرافیایی، علمی و فرهنگی جهان تشیع میپرداخت. ناگفته نماند این دائرةالمعارف با نقدهایی نیز روبهرو بود و برخی از جمله حجتالاسلام رسول جعفریان تعدادی از مدخلها و مقالههای آن را داستانگونه و بیاساس معرفی کردند که البته دبیرخانه دائرةالمعارف تشیع نیز تلویحاً این اشتباهات را پذیرفت و وعده داد در چاپهای جدید اصلاح خواهد شد.
درباره تعطیلی این دانشنامه با سیداحمد سجادی سرپرست ویراستاران دائرةالمعارف تشیع گفتوگو کردیم.
* فوت دو تن از مسئولان اصلی دائرةالمعارف تشیع، آن را به تعطیلی کشاند
چه اتفاقی باعث شد تدوین دایرةالمعارف تشیع تعطیل شود؟
خانم فهیمه محبی مادر شهید سعید محبی که در سال 1360 خانه شخصی خویش را برای تدوین دایرةالمعارف تشیع را برای شادی روح پسرش فروخت، درصدد بود تا یک اثر ماندگار به جامعه خود تقدیم کند، در بهمن سال 88 بر اثر بیماری سرطان به رحمت الهی پیوست.
بعد از رحلت خانم محبی، انتشارات حکمت در تهران، دفتر کار دایرةالمعارف تشیع را خریداری کرد و بنا بود که کار تدوین دانشنامه ادامه پیدا کند، صبحتهایی در این خصوص انجام شده بود و آقای دکتر احمد صدر حاج سید جوادی که بیش از 90 سال سن داشت و سرپرستی و نظارت بر تمام روند کار دایرةالمعارف و مقالات آن را بر عهده داشت در سال 1392 از دنیا رفت و جمعبندی در خصوص تکمیل تدوین دایرةالمعارف صورت نگرفت لذا کار دایرة العمارف تشیع به طور نیمه رها شد و این مجموعه ارزشمند، تنها تا جلد چهاردهم به چاپ رسید.
* آیا فرد دیگری نبود که سرپرستی نگارش دایرةالمعارف را بر عهده گیرد؟ مگر دائرةالمعارف تشیع، هیأت نظارتی نداشت؟
چرا هیأت نظارت داشت، آقایان کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی و بنده از اعضاء هیأت ناظران دائرةالمعارف تشیع بودیم اما در این میان نیز اختلاف نظرهایی وجود داشت و اتفاقنظر حاصل نشد در حالی که قرار بود این اختلافات کنار گذاشته شود و کار تدوین دائرةالمعارف ادامه یابد اما متأسفانه این طور نشد.
از طرفی هم آقای خرمشاهی گرفتار بیماری بود و دکتر فانی هم مسئولیتهای زیادی در کتابخانه ملی داشت فرصت رسیدگی به مقالات را نداشتند.
* انتشارات حکمت به وعده خود عمل نکرد
یعنی کسانی که میتوانستند کارهای تدوین دائرةالمعارف را انجام دهند، توانایی نداشتند و این مجموعه نیمهکاره رها شد؟
تقریباً بله، انتشارات حکمت که آقای دکتر غفاری ریاست آن را بر عهده دارد، عنوان کردند کار را ادامه میدهیم اما علیرغم اینکه ایشان وعدهای داده بود بعد از گذر زمان زیادی این وعده تحقق پیدا نکرد و موفق نشدند، چهل ـ پنجاه نفر از نویسندگان که ارادت خاصی به مرحوم حاج سیدجوادی و خانم محبی داشتند و به دلیل علاقه به این دو بزرگوار بود که در دائرةالمعارف تشیع به نگارش مقاله میپرداختند بعد از رحلت آنها، انگیزه خود را برای ادامه همکاری از دست دادند.
* اختلافات ایدئولوژیک و تضادهای اعتقادی در دائرةالمعارف تشیع به چشم میخورد
چه اختلافاتی وجود داشت؟ آیا این اختلافات مبنایی بود و نمیشد به نحو دیگری آنها را حل و فصل کرد؟
در چندین موارد اختلاف وجود داشت که بنده به طور خلاصه عنوان میکنم. برخی اختلافها، اختلاف در دیدگاههای ایدئولوژیک بود و از نظر اعتقادی، تضادهایی وجود داشت به طور مثال خود بنده مخالف صددرصد چاپ مقاله «قرةالعین» بودم، چرا که یک زن بابیمذهب، مروج مکتب انحرافی بابیه بود و به لحاظ اخلاقی دارای انحطاط بود و معتقدم معنا ندارد که ما در دائرةالمعارف تشیع و در قالب نقد بخواهیم نام قرةالعین را ببریم.
* مباحثی که در دائرةالمعارف تشیع آمده باید به صورت مثبت و منفی با هم مرتبط باشند
اما مشاهده میشود نام بعضی از مخالفان و معاندان اسلام و اهلبیت(ع) برده شده؟
اگر نام یزید را میبریم به دلیل آن است که یزید، نقطه مقابل تشیع است و به عنوان یک شخصیت منفی که به شیعه و امام حسین (ع) ظلم بسیاری روا داشته است، باید مورد نقد قرار گیرد چون آنها در جایگاه نقطه نظر منفی هستند. اما افرادی هستند که نقطه مقابل تشیع محسوب نمیشوند مثلا «قرةالعین» از اعضای مکتب بابیه و یک مکتب فاسد است و خودش هم انسان درستی نبود و این گونه نبود بگوییم قرةالعین میخواسته با شیعه بجنگد و بلکه به دنبال این بود که به وسیله سید محمدعلی باب یک مذهبی را عَلَم کند.
بنابراین مسائل مرتبط با شیعه باید یا ربط مثبت داشته باشد مانند علما و ائمهاطهار (ع) و اصحاب اهل بیت (ع) یا ربط منفی. افرادی مثل شمر و یزید که نقطه مقابل تشیع هستند لذا افرادی که مابین این دو گروه قرار دارند دیگر معنا ندارد نامی از آنها برده شود؛ همانند رجال صوفیه که جنبه تبلیغی پیدا کردهاند.
* «دائرةالمعارف تشیع» دچار انحراف شده بود
این اختلاف قابل اصلاح نبود؟
با توجه به مخالفتهایی که بنده داشتم، مشاهده میکردیم در مقالات نویسندگان، صحبت از یک سری اعتقادات علیاللهیها یا یک سری افراد میشود که جنبه تبلیغی دارد و وقتی به عنوان ویراستار میخواستیم مطالب را ویرایش و اصلاح کنیم، نویسنده ناراحت میشد و انتقاد میکرد! از این رو دائرةالمعارف بعد از فوت خانم محبی و مرحوم آقای دکتر صدر آن اتحاد و انسجام را از دست داد و کسی نبود این اختلافات را جمع کند و یک جمعبندی در نظرات حاصل شود و چون بنده مشاهده کردم که مسیر دائرةالمعارف، یک مسیر انحرافی شده، به لحاظ ایدئولوژیکی نمیتوانستم با آنها کنار بیایم.
علاوه بر این اختلاف ایدئولوژیکی، عدم تحقق یک سری حقوق مادی هم بود که در تعطیلی دائرةالمعارف تشیع نقش داشت؛ عموم نویسندگان از اینکه دستمزد مقالاتشان پرداخت نمیشد ناراحت بودند و متأسفانه مشاهده کردیم مسئولان انتشارات حکمت با توجه به میراث و اموالی که از خانم محبی و آقای دکتر صدر به جا مانده بوده تلاشی در راستای پرداخت حقوق مادی نویسندگان نداشتند.
اما به هر حال علت اصلی تعطیلی، عدم توافق نظر میان اعضای مجموعه باعث شد دائرةالمعارف تشیع که کاری ارزشمند و بینظیر بود، نیمه کاره رها و تعطیل شود.
* تلاش میکردیم تا خدمات شیعه را در زمینههای گوناگون منعکس کنیم
ایراد اصلی که آقای خرمشاهی به شما میگرفت، چه بود؟
از آنجایی که ما تاکنون در تاریخ فیزیک و شیمی، هیچ کتابی، مدرک و سند مستدلی که جامع باشد نداشتهایم به اتفاق یک سری از جوانانی که رشته تحصیلیشان مهندسی یا فیزیک و شیمی بود تاریخ جامعی از علم فیزیک و شیمی در شیعه ارائه دادیم، با وجود اینکه زحمت بسیاری برای آن کشیده بودیم اما متأسفانه آقایان خرمشاهی و فانی با چاپ آن موافقت نکردند و علیرغم اینکه آقای رئیس هیأت امنا هم انتشار آن را تائید کرده بود، حرف ایشان را مبنی بر چاپ این مقاله نپذیرفتند و فقط 2-3 صفحه از آن به صورت گلچین چاپ شد که یک دهم یا یک بیستم مقاله اصلی هم نبود.
آقای خرمشاهی و آقای فانی معتقد بودند طبق دیدگاه ما تا کنون کسی در دائرةالمعارفنویسی یا شرح حالنویسی آثار شیعه، چنین کاری انجام نداده است که بخواهد مباحث فیزیک و شیمی یا مثلثات و ... مطالب علمی شیعه را یکجا جمع کند و باید در مجموعه دیگری عنوان شوند.
ما میگفتیم کاری با سایر افراد نداریم بلکه میخواهیم تمام دانشمندان شیعی از جابربن حیان گرفته تا مرحوم پرفسور حسابی و پرفسور مرحوم ابوالحسن شیخ (پدر شیمی ایران) را به صورت خلاصه بیان کنیم اما تعبیر آقای خرمشاهی این بود که چنین کاری متعارف نیست و نخواهیم گذاشت که این مقاله چاپ شود. این اقدام آقای خرمشاهی موجب دلگیری مرحوم آقای صدر شد و کار تدوین دائرةالمعارف فقط به احترام خانم محبی ادامه یافت. بعد از این که خانم محبی از دنیا رفت متوجه شدم حدود 100 صفحه از مقالات ما که قرار بود در جلد چهارم به چاپ برسد حذف شده بود از جمله علم کیمیا که مدارک معتبری برای آن ارائه شده بود و عنوان میکردند که کیمیا (شیمی) جایگاهی در دائرةالمعارف شیعه ندارد.
استدلال بنده این بود که ما نمیخواستیم تنها جنبه مذهبی شیعه را در نظر بگیریم بلکه درصدد بودیم مکتب شیعه را به لحاظ دینی و علمی به جهانیان ارائه کردیم و خدمات شیعه را در جهات گوناگون این زمینهها بیان کنیم.
از ابتدا قرار بود دائرةالمعارف تشیع در چند جلد تدوین شود؟
سال 60 که خانم محبی عهدهدار امور دائرةالمعارف شد بنا بود در 12 جلد به اتمام برسد و فکر میکردند طرح تدوین، طوری است که میتوان این کتاب را به یمن و میمنت نام دوازده امام به اتمام برسانند اما بعدها متوجه شدند برخی مدخلها مانند «الف» و «میم» ممکن است هر کدام چند جلد را به خود اختصاص دهد لذا قرار شد دو جلد به آن اضافه شود اما بعدها دریافتند که ممکن است تا جلد بیستم هم ادامه یابد.
* عدم همکاری نهادهای مختلف در حمایت مالی دائرةالمعارف تشیع، 200 میلیون بدهی را رقم زد
سخن پایانیتان چیست؟
خانم محبی هر چه تلاش کرد حتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر مراکز نیز درخواست کمک کرد اما پاسخی نشنید و میتوان گفت خانم محبی قربانی بیپولی و کسر بودجه شد و چون منزل مسکونی خود را صرف دائرةالمعارف کرده بود در واقع اجارهنشین بود و هنگام رحلتش حدود 200 میلیون تومان بدهکار شد و این مبلغ در سال 88 بسیار رقم بالایی بود و خانواده ایشان نیز از سوی طلبکاران تحت فشار بودند و اذیتهای بسیاری در این مسیر متحمل شدند.