۰۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۴
هر آنچه درماه عسل گذشت؛

روايت زن آلماني در برنامه عليخاني

برنامه شب گذشته "ماه عسل "به روايت زندگي زن تازه مسلمان شده اختصاص داشت.
کد خبر : ۱۲۵۶۹۶
صراط: شب گذشته در هجدهمين روز ازماه  مبارك رمضان برنامه ماه عسل با اجرا و تهيه كنندگي احسان عليخاني در اولين شب قدر از شبكه سه سيما به روي آنتن رفت. 

عليخاني پس از خواندن دعاي فرج گفت:سلام به روي ماه شما ،خيلي خوش انديد خوش به حالتون خوش به سعادت و گلي به جمالتون اگر بخشيدن كساني كه ناراحتي بغضي گلايه اي از آنها در سينه ي شما چنگ مي زند دنبال بهانه اي عجيب و غريب نمي گرديد ساده قهر مي كنيد اما ساده اشتي مي كنيد اين بزرگ ترين برداشت از رفتار بچه هاست كه به درد همه ما مي خورد چراكه زود قهر و اشتي ميكنند براي اينكه اين ثانيه و شبه ها ارزوهاي خود را نجوا كنيد در همين ثانيه هاي قيمتي بايد ببخشيم تا بخشيده شويم، خوش امديد. 
حال وارد دنياي مهمانان امشب مي شويم. 

يك زن الماني مسلمان شده به همراه فرزندانش مهمان برنامه ماه عسل بوده اند پسر اين خانم در ابتدا گفت من و خواهرم متولد المان هستيم پدرم ايراني و مادرم الماني است بعد از وقايع 11 سپتامبر شرايط براي مسلمانان در المان سخت شد الام حدود 8 ساله كه به ايران امده ايم. 

ابتدا در تهران و هم اكنون در قم زندگي مي كنيم دختر اين زن الماني گفت هنگامي كه در المان زندگي مي كريم تفاوت مادر خود را باديگران حس مي كردم بنابراين هميشه دوست داشتم مثل مادرم باشم.در المان با حجاب ما مخالفت مي كردند اما من به حجاب علاقمند بودم اما در سفر به مشهد مقدس ازامام رضا خواستم تا شرايط حجاب را برايم فراهم كند. 

زن مسلمان شده زندگي خود را اينگونه عنوان كرد: پدرم و مادرم مسيحي بودند ولي اين مسيحيت را به ما منتقل نكرده بودند من هميشه مريض بودم و استرس داشتم چرا كه به جسم خود غذا داده ولي به روحم اين غذا را نداده بودم. 

وي ادامه داد: مثل زندگي حر در عاشورا براي من اتفاق افتاده، من از جسم خود خسته شده بودم چرا كه جسم من نياز به توجه داشت، من در درون خود يك نجوا شنيدم. 


يك خلاء در وجود من بود بعد به يك مسافرت در جنوب آلمان غربي رفتم در آنجا شهر و چيزهاي جديدي بود كه من تا بحال نديدم و متوجه شدم من به عنوان زن، انسان، مادر در برابر خدا ارزش دارم و اين حس، كل وجود مرا فرا گرفت و به زندگيم كمك كرد. 

بع كه با همسرم ازدواج كردم به همسرم گفتم چرا به من نگفتني كه مسلمان شوم؟ گفت: چون مي‌دانستم تو خودت هدايت مي‌شوي. 
من از كتاب مطالب زيادي آموختم ولي در كنار سفره معرفت به امام رسيدم. 

در پايان "عليخاني"،"ماه عسل" خود را اينگونه بست: 

"امشب با هر شكل و ظاهري كه هستيم، دل بديم كه يه كم حالمون تغيير كند. 

امشب ببخشيم تا بخشيده شيم. ماهتون عسل"