وی دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و رتبه یک دکترای امور بینالملل و استاد علوم سیاسی دانشگاه الزهرا است. قبل از نمایندگی مجلس در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت داشت. او اهل ایوان غرب واقع در استان ایلام در غرب ایران است و اولین کسی است که از حوزه ایلام دوبار به مجلس راه مییابد. ورود او به مجلس هشتم با نا آرامیهایی در حوزه انتخابیهاش همراه بود که طی آن سه نفر کشته و بیش از پنجاه نفر زخمی شدند.
وی در مصاحبهای با روزنامه شهروند درخصوص فضای انتخاباتی آینده ریاستجمهوری معتقد است که با باز شدن فضا و اجماع بر روی شخص واحد و اثرگذار طیف اصلاحطلب برنده حتمی انتخابات خواهد بود، و دولت هم تفکر خاص دیگری را در این انتخابات اتخاذ خواهد کرد. متن کامل این گفت وگو را در زیر میخوانید:
آقای قنبری اصلاحطلبان در دوره بعدی ریاستجمهوری شرکت خواهند کرد یا نه؟
به نظر من قطعا میآیند، چیزی که ما در حال حاضر میبینیم این است
که اشخاصی به صورت فردی اعلام آمادگی کردند که در عرصه انتخابات حضور داشته
باشند اما به شکل تشکیلاتی فعلا تحرکاتی مشاهده نمیشود و البته این امر
هم به این دلیل است که تا حدودی تنگناهایی بوده و این تنگناها باعث شده
فعالیتها محدود شود و این محدود شدنها تاثیرگذار بوده به این ترتیب که
اصلاحطلبان به لحاظ تشکیلاتی دچار ضعف شدند و مستحکم نیستند، هر چند که
بسیار پایگاه مردمی قوی دارند و در این بحث ضعیف نیستند. اصلاحطلبان
میتوانند این ضعف تشکیلاتی خودشان را حول محور شخصیتهای مطرح و بزرگ
خودشان پوشش دهند و با این اوصاف به خاطر پایگاه وسیع اجتماعی نگرانی
چندانی وجود ندارد و با وحدت حول شخصیت اول و مطرح حتما کارها پیش خواهد
رفت.
آقای قنبری به نظر شما تمایل گروه اصلاحطلب به حضور قطعی است؟ یعنی به شکلی نیست که نخواهند بیایند و میدان را برای رقابت گروههای دیگر باز بگذارند؟
ببینید به هر حال جریان اصلاحطلبی بهعنوان یک جریان سیاسی خواهان
حضور در عرصه است و نمیخواهد که نباشد، اگر شرایط مناسب شود و محدودیتها
کمتر با توجه به احساس مسئولیتی که میبینند به سمت انزوا پیش نمیروند
یعنی در واقع شرایط فعلی و فضا به صورتی نیست که کسی سکوت کند و در صورتی
که امکان فعالیت باشد حتما باید حضور داشت.
آقای دکتر شما در طول صحبتهای خود خیلی از شرایط مناسب و فضای مطلوب گفتید، میشود کمی بیشتر در این مورد توضیح دهید؟
برای این امر باید یک مقدار فضا بازتر شود، مسئولان امر باید سعه
صدر بیشتری داشته باشند و تحمل حضور رقبا را در صحنه داشته و بپذیرند همان
طور که در کشورهای دموکراتیک فضا برای رقابت بین گروهها وجود دارد مسئولان
ما هم باید این فضا و شرایط را برای حضور گروههای مختلف فراهم کنند.
آقای قنبری شما از اجماع اصلاحطلبان بر روی شخص خاص و تاثیر گذار صحبت کردید و در صحبتهایی که با این طیف شده اکثریت این اشخاص بر روی کاندیدا شدن آقای خاتمی اتفاق نظر دارند و از ایشان به عنوان کاندیدای طلائی نام میبرند نظر شما در این مورد چیست؟
من هم معتقدم که آقای خاتمی کاندیدای طلائی هستند، ببینید همه
کاندیداها وزن یکسانی را برای حضور ندارند و اصلاحطلبان زمانی میتوانند
موفق شوند که با کاندیداهای درجه یک بیایند و در شرایط فعلی بنده کسی را که
وزن آقای خاتمی را داشته باشد نمیبینم و حتی به جرات این را میگویم که
هم وزن آقای خاتمی در بین اصولگرایان هم وجود ندارد. به هر حال نباید با
گزینهای آمد که پیروزی با او نباشد و بر اساس همان صحبتی که در آغاز گفت
وگو ذکر کردم چون اصلاحطلبان در حال حاضر ضعف تشکیلاتی دارند حتما باید با
چهرههای تاثیر گذار بیایند.
یعنی آقای خاتمی اعلام نهائی برای حضور در انتخابات کردند؟
دوستان باید حتما ایشان را قانع کنند.
آقای قنبری این چهرههای تاثیرگذار اشخاص دیگری هم میتوانند باشند مثلا آقای هاشمی، نظر شما در مورد ایشان چیست؟
به نظر بنده با ورود آقای خاتمی به عرصه انتخابات بقیه گزینههای
اصلاحطلبی به کنار میروند و دیگر کسی از میان اصلاحطلبان به رقابت با
ایشان نمیپردازد و بهتر هم این است.
خوب به طیف دیگری از انتخابات بپردازیم، جریان اصولگرایی و کاندیداهای آنان، نظر شما در این مورد چیست؟
ببینید
در جریان اصولگرایی طیفهای زیادی میخواهند وارد عرصه رقابت بشوند و
دارند در این مورد کار هم میکنند، مثل 2+1 که مدل خاصی را برای خودشان
تعریف کردند و بر اساس مقبولیت و مشروعیت و کارآمدی مشغول به فعالیت و کار
هستند و با کار و برنامه به این مدل رسیدند و یا جبهه پایداری که مستقلا
کار میکنند و یا جبهه متحد اصولگراها که آنها هم فعالیت خاص خودشان را
دارند و یا جریانهای دیگر اصولگرا که کار خود را به پیش میبرند و اگر به
این امر کاندیداهای منفرد را هم اضافه کنید شاید حدود هفت یا هشت کاندیدا
در این طیف باشند و با توجه به وضعیت موجود و مصمم بودن این دوستان برای
ماندن در صحنه تلاش برای ایجاد وحدت در بین آنها و منصرف کردن کاندیداها
شاید خیلی نتیجه ندهد و در نهایت سه و یا چهار کاندیدای اصولگرا به رقابت
خواهند پرداخت.
شما شانس جریان اصولگرایی را در بردن کرسی انتخابات ریاست جمهوری چقدر میدانید؟
شاید موفقیت این گروه هم در گرو فرد خاصی باشد که میآید که در این
صورت آن فرد باید مقبولیت خاصی داشته باشد و چیزی که الان مطرح است این است
که اقبال عمومی با اصلاحطلبان است، مردم به نوعی از سیاستهای
اصولگرایان خسته شدهاند.
اما در حال حاضر با توجه به اختلافات زیادی که در بین دولت و سایر اصولگراها وجود دارد طیف اصولگرایی به دنبال کاندیداهای دیگری به جز کاندیدای آقای احمدینژاد هستند و دولت هم در این بین ترجیح میدهد که مستقل باشد و با کاندیدای مستقل وارد این پروسه شود چون به نظر آنها اصولگرایی دیگر این ظرفیت را ندارد و دولت هم دیگر تمایلی به اصولگرایی ندارد و به نظر من به دنبال ارائه تفکر جدیدتری است.