"صراط" - سرویس سیاسی؛ مسعود یارضوی / ــ انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم شاکلهای خواهد بود از رفتارهای مختلف سیاسی.
انتخاباتی که فتنه رمقی برای برپا شدن دوباره در آن ندارد و قامت "انحراف" نیز لاغرتر از آن است که بتواند ردای "اغتشاش" تأثیرگذار را در آن بر تن کند.
اما این انتخابات در عین حال صحنهای خواهد بود که به نظر میرسد امت مسلمان ایران بالاخره تکلیف خود را با خواص بد فهم و خواص دیر فهم نیز روشن خواهند کرد.
ما در 9 دی تکلیف خود را با خواص بی بصیرت و حامیان فتنه مشخص کردیم. سلّمنا...
اما تکلیف خواص بدفهم و دیرفهم را چه زمانی باید مشخص کنیم؟!
نزدیک به 8 سال است که در این کشور حرفهایی با مضامین عجیب و غریب و البته جدید شنیده میشود.
"حرفهایمان درست است چون رهبری تشر نمیزنند، نمونهای از دولت فعلی را در دولت امام زمان خواهیم دید، رابطه ما با ولایت فقیه رابطه پدر و فرزندی است، همه کاندیداهای بالقوه موجود مستعد فتنه و انحرافاند، ما 313 نفر! شما را به حضور در انتخابات فرا میخوانیم و ..."
فأین تذهبون...
آیا وقت تأمل در این باره فرا نرسیده است که این کج فهمی و دیرفهمی و بدفهمی چگونه ما را به حفرهای رساند که اگرچه لاغر و زبون اما از فتنه هم خطرناک تر است؟!
باید دانست که ملاک رفتار صحیح خواص و سیاسیون فقط موضعگیری فریاد گونه در مقابل فتنه و اشدّاء بینهم بودن! نیست بلکه تحلیل صحیح سیاسی، خوش فهمی، تفرّس و زودفهمی نیز ملاکهایی هستند که باید ملاک شناخت رفتار صحیح باشند.
باید نِشتر بزنیم به این جان بیمار و درد قبول اشتباهاتمان را به جان بخریم.
ما فتنهگران را مؤاخذه کردیم و چارچوبهای گفتمانی آنها که منجر به فتنهگری و براندازی میشود را تا حد زیادی به خوبی رصد کردهایم. و باز هم سلّمنا.
اما با انحراف خطرناکتر از فتنه چه کردهایم؟!
چه کردهایم با گفتمانی که بخشی از آن بیهیچ تغییر و اصلاحی نسبت به سال 84، دوباره با همان الگوهای مبالغهآمیز به صحنه شتافته، از ادبیات مرتبط با ظهور، انجمن حجتیه و اشعریون استفاده میکند و بیهیچ احساسی برای مقاوم شدن در مقابل انحراف، صلای هل من مبارز میدهد؟!
آیا فقط عمدهای از اصلاحطلبانند که بهواسطه ایفای نقش فعال در فرآیند فتنه باید مؤاخذه شوند یا کسان دیگری هم هستند که به واسطه دایهگی مقوله انحراف باید به میدان توبیخ و تفتیش گفتمانی وارد شوند و تغییر مسیر بدهند؟!
بدفهمی و دیرفهمی این دسته از خواص هزینههایی خطرناکتر از فتنه را به جان کشور انداخته است که قابل گذشت نیستند.
نمیشود به صرف چند تعارف معمول سیاسی و توجه نابخردانه به مقولاتی مثل کبر سنی، تحصیل در حوزه علمیه، سابقه مبارزاتی و غیره... نشست و سکوت کرد و دست آخر ادبیاتی از این دست را دید که:
"موسوی و کروبی باید رابطه خود را با رهبری اصلاح کنند، همه مرتجعاند غیر از ما، باید انتخابات آزاد و در فرم استاندارد جهانی برگزار کنیم، رهبری از دولت تعریف کردند پس دولت خوب است، قصد شناسایی میزان خلوص افراد در مقابل خداوند را داریم، به دنبال انجام نص فرمان ولی فقیه باشید و کاری به تأویلش نداشته باشید و ..."
تاریخ همانگونه که خواص بیبصیرت را نخواهد بخشید، حتماً خواص اهل تعارف و نگفتن تمام واقعیت و خواص ارائه کننده تحلیلهای جهتدار و نفعآمیز را هم نخواهد بخشید.
صد البته گناه این عده بسیار بیشتر از خواصی است که به هر دلیلی دچار بدفهمی و دیرفهمیاند. اما در عین حال باید پذیرفت که ایبسا هزینههای این عمد و سهو، زیاد و همسان باشد که هست.
و اینک باید بگوییم که چه میکنیم؟!
ما هزار و چهارصد سال است برای حسینی عزادار هستیم و اشک میریزیم که اسیرالکربات بود نه فقط به دلیل پستی و دنائت یزید که بیبصیرتی، بدفهمی و دیرفهمی خواص زمانهاش نیز او را در دشت تف تنها گذاشته بود و دست آخر همین بدفهمیها و دیرفهمیها به شهادتش رساند.
کم نبودند در حوالی عاشورا کسانی که به نصّ فتوای شریح قاضی در حلّیت قتل حسینبنعلی(ع) با حکم سخن نماینده امیرالمؤمنین نگریستند و به پسر پیامبر(ص) حمله بردند تا حکم خدا اجرا شود!
تاریخ خوب به یاد دارد که عدهای چطور با خلوص نیت!، نیزه بر پهلوی ولی زمانهشان زدند و چگونه عدهای فقط به صرف بدفهمی، ناخودآگاه خود را "خیلالله" برشمردند و بدون اینکه به انحراف فکری خویش آگاه باشند، به خیمههای آلالله حمله بردند.
دست دشمن همیشه قرار نیست از آستین رومیان و مشرکان برآید که ایبسا دست دشمن گاهی از آستین جانباز صفین و همسر ابامحمد حسنبنعلی(ع) و مرید یمنی علی(ع) به درآید.
باید هوشیار بود.
انحرافی خطرناکتر از فتنه رخ داده است و تعدادی از دایههای دیرفهم آن بیهیچ تغییری در رفتار دوباره به صحنه تاختهاند.
شاید پربیراه نباشد اگر شرایط کنونی را به "فتنه صفین" تشبیه کنیم.
برخی همانگونه که در ماجرای ایستایی در مقابل ولی فقیه سکوت کردند و به وادی تغییر بزک کرده نظریات خود افتادند و گفتند این کار "مخالفت با ولی فقیه نیست" و "رهبر از اینان تعریف کرده است"!، ای بسا که با انحرافاتی سنگینتر سر از سنگر تهدید علی زمانه هم دربیاورند.
اما نشاید که این شهر در وهم آوار سکوت عمارها و خواص بابصیرت بمیرد.
فریادهای پیاپی باید که از موضع تحلیل صحیح، زودفهمی و خوش فهمی بر کشیده شوند و تهدید فتنه و انحراف و ارتجاع را دور کنند.
أین عمّار...
انتخاباتی که فتنه رمقی برای برپا شدن دوباره در آن ندارد و قامت "انحراف" نیز لاغرتر از آن است که بتواند ردای "اغتشاش" تأثیرگذار را در آن بر تن کند.
اما این انتخابات در عین حال صحنهای خواهد بود که به نظر میرسد امت مسلمان ایران بالاخره تکلیف خود را با خواص بد فهم و خواص دیر فهم نیز روشن خواهند کرد.
ما در 9 دی تکلیف خود را با خواص بی بصیرت و حامیان فتنه مشخص کردیم. سلّمنا...
اما تکلیف خواص بدفهم و دیرفهم را چه زمانی باید مشخص کنیم؟!
نزدیک به 8 سال است که در این کشور حرفهایی با مضامین عجیب و غریب و البته جدید شنیده میشود.
"حرفهایمان درست است چون رهبری تشر نمیزنند، نمونهای از دولت فعلی را در دولت امام زمان خواهیم دید، رابطه ما با ولایت فقیه رابطه پدر و فرزندی است، همه کاندیداهای بالقوه موجود مستعد فتنه و انحرافاند، ما 313 نفر! شما را به حضور در انتخابات فرا میخوانیم و ..."
فأین تذهبون...
آیا وقت تأمل در این باره فرا نرسیده است که این کج فهمی و دیرفهمی و بدفهمی چگونه ما را به حفرهای رساند که اگرچه لاغر و زبون اما از فتنه هم خطرناک تر است؟!
باید دانست که ملاک رفتار صحیح خواص و سیاسیون فقط موضعگیری فریاد گونه در مقابل فتنه و اشدّاء بینهم بودن! نیست بلکه تحلیل صحیح سیاسی، خوش فهمی، تفرّس و زودفهمی نیز ملاکهایی هستند که باید ملاک شناخت رفتار صحیح باشند.
باید نِشتر بزنیم به این جان بیمار و درد قبول اشتباهاتمان را به جان بخریم.
ما فتنهگران را مؤاخذه کردیم و چارچوبهای گفتمانی آنها که منجر به فتنهگری و براندازی میشود را تا حد زیادی به خوبی رصد کردهایم. و باز هم سلّمنا.
اما با انحراف خطرناکتر از فتنه چه کردهایم؟!
چه کردهایم با گفتمانی که بخشی از آن بیهیچ تغییر و اصلاحی نسبت به سال 84، دوباره با همان الگوهای مبالغهآمیز به صحنه شتافته، از ادبیات مرتبط با ظهور، انجمن حجتیه و اشعریون استفاده میکند و بیهیچ احساسی برای مقاوم شدن در مقابل انحراف، صلای هل من مبارز میدهد؟!
آیا فقط عمدهای از اصلاحطلبانند که بهواسطه ایفای نقش فعال در فرآیند فتنه باید مؤاخذه شوند یا کسان دیگری هم هستند که به واسطه دایهگی مقوله انحراف باید به میدان توبیخ و تفتیش گفتمانی وارد شوند و تغییر مسیر بدهند؟!
بدفهمی و دیرفهمی این دسته از خواص هزینههایی خطرناکتر از فتنه را به جان کشور انداخته است که قابل گذشت نیستند.
نمیشود به صرف چند تعارف معمول سیاسی و توجه نابخردانه به مقولاتی مثل کبر سنی، تحصیل در حوزه علمیه، سابقه مبارزاتی و غیره... نشست و سکوت کرد و دست آخر ادبیاتی از این دست را دید که:
"موسوی و کروبی باید رابطه خود را با رهبری اصلاح کنند، همه مرتجعاند غیر از ما، باید انتخابات آزاد و در فرم استاندارد جهانی برگزار کنیم، رهبری از دولت تعریف کردند پس دولت خوب است، قصد شناسایی میزان خلوص افراد در مقابل خداوند را داریم، به دنبال انجام نص فرمان ولی فقیه باشید و کاری به تأویلش نداشته باشید و ..."
تاریخ همانگونه که خواص بیبصیرت را نخواهد بخشید، حتماً خواص اهل تعارف و نگفتن تمام واقعیت و خواص ارائه کننده تحلیلهای جهتدار و نفعآمیز را هم نخواهد بخشید.
صد البته گناه این عده بسیار بیشتر از خواصی است که به هر دلیلی دچار بدفهمی و دیرفهمیاند. اما در عین حال باید پذیرفت که ایبسا هزینههای این عمد و سهو، زیاد و همسان باشد که هست.
و اینک باید بگوییم که چه میکنیم؟!
ما هزار و چهارصد سال است برای حسینی عزادار هستیم و اشک میریزیم که اسیرالکربات بود نه فقط به دلیل پستی و دنائت یزید که بیبصیرتی، بدفهمی و دیرفهمی خواص زمانهاش نیز او را در دشت تف تنها گذاشته بود و دست آخر همین بدفهمیها و دیرفهمیها به شهادتش رساند.
کم نبودند در حوالی عاشورا کسانی که به نصّ فتوای شریح قاضی در حلّیت قتل حسینبنعلی(ع) با حکم سخن نماینده امیرالمؤمنین نگریستند و به پسر پیامبر(ص) حمله بردند تا حکم خدا اجرا شود!
تاریخ خوب به یاد دارد که عدهای چطور با خلوص نیت!، نیزه بر پهلوی ولی زمانهشان زدند و چگونه عدهای فقط به صرف بدفهمی، ناخودآگاه خود را "خیلالله" برشمردند و بدون اینکه به انحراف فکری خویش آگاه باشند، به خیمههای آلالله حمله بردند.
دست دشمن همیشه قرار نیست از آستین رومیان و مشرکان برآید که ایبسا دست دشمن گاهی از آستین جانباز صفین و همسر ابامحمد حسنبنعلی(ع) و مرید یمنی علی(ع) به درآید.
باید هوشیار بود.
انحرافی خطرناکتر از فتنه رخ داده است و تعدادی از دایههای دیرفهم آن بیهیچ تغییری در رفتار دوباره به صحنه تاختهاند.
شاید پربیراه نباشد اگر شرایط کنونی را به "فتنه صفین" تشبیه کنیم.
برخی همانگونه که در ماجرای ایستایی در مقابل ولی فقیه سکوت کردند و به وادی تغییر بزک کرده نظریات خود افتادند و گفتند این کار "مخالفت با ولی فقیه نیست" و "رهبر از اینان تعریف کرده است"!، ای بسا که با انحرافاتی سنگینتر سر از سنگر تهدید علی زمانه هم دربیاورند.
اما نشاید که این شهر در وهم آوار سکوت عمارها و خواص بابصیرت بمیرد.
فریادهای پیاپی باید که از موضع تحلیل صحیح، زودفهمی و خوش فهمی بر کشیده شوند و تهدید فتنه و انحراف و ارتجاع را دور کنند.
أین عمّار...
خواهشا به خودت بیا و اشتباهات رو قبول کن.
خواص بی بصیرت در نتیجه اعتراض به کسانی که شما بعد از 8 سال به نتیجه رسیده اید که بد فهم و کج فهمند . لقب خواص بی بصیرت گرفتند.
حالا بعد از 8 سال تازه شما شده اید خواص بی بصیرت. یعنی پی برده اید که انهایی را که حمایت میکردید و سنگشان را به سینه میزدید در حد و اندازه ریاست و مقام نبودند و به قول خودتان انحرافی از اب درامدند و کارهایی کردند که فکرش را هم نمیکردید.
برخی از دلسوزان نظام خطرات جریان انحرافی را در سالهای پیش به کرات و با پافشاری اعلام کردند و به بهای فحش خوردن و شعارهایی چون "مرگ بر----" و "ضد ولایت فقیه" و "بی بصیرت" و غیره از گفتارشان عقب نشینی نکردند
کار به جایی رسید که رئیس مجلس هم از این شعارها در امان نماند. تا انتخابات 3 ماه باقی ماند و اوضاع هر روز نیز با تحرکات جدید حلقه انحرافی بد و بدتر نیز خواهد شد. منتظر بمانید تا بیشتر متوجه شوید که حلقه انحرافی همه نظام را بی بصیرت خواهد نامید و با تکیه بر شعارهای دروغین ولایت مداری سعی میکند همه و همه و همه را از میدان به در کند.
صراط جان .
یا جمله ای افتادم " سر چشمه شاید گرفتن به بیل ---- چو پر شد نشاید به پیل" این جمله در همان ایام فتنه از یکی از بزرگان بود که در توصیف جریان انحرافی گفتند و خیلی ها گوش هایشان را بستند تا نشنوند. امیدوارم بعد از گذشت این سالها مفهوم این جمله را حس کرده باشید.
صراط جان
اگر یکی از این کارهایی را که جریان انحرافی انجام میدهد را خاتمی و اصلاح طلب ها انجام میدادند چه میکردید؟ ایا صبر میکردید تا بعد از 8 سال تازه اعتراف کنید که کج فهمند؟؟؟ همین؟؟؟؟ وضع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و تمسخر باورهای مردم و زیر سوال برن اعتقادات مردم و توضیح اینکه مثلا پیر زن 80 سال داشت و از این حرفها در سایه بی توجهی و حمایت های کورکورانه رسانه ها و صاحبان تریبون هایی همچون شما اتفاق افتاده است. اندکی خود را مسئول بدانید.
میدانم نوشته ام زیاد بود .
اگر منتشر نکنید ایرادی نیست فقط مدیران و گردانندگان سایت صراط و علی الخصوی سرویس سیاسی بخوانند برای من کفایت میکند .
و من ا... التوفیق
بس كنيد